English Version
This Site Is Available In English

حس سالم، خواست سالم، حرکت سالم

حس سالم، خواست سالم، حرکت سالم

این مقاله در چارچوب موضوعاتی که آقای مهندس دژاکام بنیان‌گذار کنگره 60 در CD نتیجه مطرح نموده‌اند نوشته شده است. قبل از توضیح فرایند «رسیدن به نتیجه و مراحل آن» گذر اجمالی به مطالب ارزشمندی که ایشان در ابتدای CD پیرامون تعادل مؤلفه‌هایی جسم، جهان‌بینی و روان انسان و اهمیت آن، بیان نموده‌اند، نیز خواهد شد.
مثلث جسم، روان و جهان‌بینی نه‌تنها در مصرف‌کنندگان مواد مخدر تحت‌تأثیر مصرف این مواد، از تعادل خارج می‌گردد و باید مورد بازسازی و اصلاح قرار گیرد، این مثلث در سایر  انسان‌ها نیز به دلایلی که ذکر خواهد شد از تعادل خارج می‌گردد و اصلاح و بازسازی آن ضرورت می‌یابد به‌طورکلی همۀ انسان‌هایی که فاقد چنین تعادلی باشند، دارای مشکل و به‌هم‌ریخته بشمار می‌آیند و در هر منصب و جایگاهی که باشند قادر به ایفای نقش خود نخواهند بود.
انسان بافاصله گرفتن تدریجی از تفکر درست در امور معنوی، جسم خود را فراموش و توجه و استفاده از آن را فقط معطوف به لذت‌جویی از آن نموده است. توجه به ظواهر جسم؛ مانند دور کمر، اندازه و شکل بینی و سینه و غیره به تأسی از کانون‌های تبلیغاتی جسم انسان‌ها را با مشکلات و مخاطرات جبران‌ناپذیر مواجه ساخته است.
رژیم غذایی نامناسب همراه با عدم استفاده از میوه‌ها و سبزی‌ها در این رژیم، منجر به فقر موادی از قبیل پتاسیم، کلسیم، منیزیم، آهن و ویتامین‌ها در جسم گردیده و آن را در معرض انواع بیمارها و آسیب‌های جدی قرار داده است.
کنگره 60 در میان ناباوری ها، اپیوم خوراکی را برای درمان اعتیاد به کار برد که نتایج قطعی و سودمند از این روش حاصل گردید که متعاقب آن، با درک خوب متخصصین و مسئولین از اهمیت این روش، در ایران شربت OT برای درمان اعتیاد تولید و مصرف آن متداول گردید.
بی‌خوابی و یبوست، مادر بیماری‌ها شناخته می‌شود و در اثر اعتیاد و سوءتغذیه و استفاده از رژیم غذایی نامناسب، عارض می‌گردد، در کنگره 60 برای درمان این بیماری‌ها عصاره سرکه سیب تولید شد که در درمان بیماری‌های فوق‌الاشاره و کبد چرب و نقرس نیز مؤثر واقع گردید.
در کنگره 60 به ورزش برای سلامتی جسم توجه و توصیه می شود که خانم ها روزانه 4 تا 5 هزار قدم و آقایان روزانه ده هزار قدم پیاده روی را در برنامه خود داشته باشند.
کنگره 60 به موازات توجه به بازسازی جسم، به آموزش های جهان بینی، اهمیت قائل است و هر مصرف کنندۀ موادمخدری که به روش کنگره، درمان اعتیاد خود را پی گیری می کند در طول سفرِ خود، با شرکت در کارگاههای آموزشی و لژیون ها و گوش دادن به CD های آموزشی به اصلاح ژرف در جهان بینی و تغییر نگاه نائل می گردد و ارتباطات او با خانواده و افراد جامعه بهبود می یابد و از ضد ارزش ها فاصله می گیرد.
با اصلاح جسم و جهان‌بینی، روان نیز سالم و بهبود می‌یابد و نهایتاً تعادل در انسان تحقق می‌گردد، در مقابل روش‌های درمان اعتیاد در سایر گروه‌ها که فقط متکی به اصلاح جهان‌بینی هستند، ممکن نیست به توفیقی در این مسیر دست یابند.
زیرا در این روش، وسوسه برگشت مجدد به مصرف مواد مخدر، در این بیماران زنده باقی می‌ماند.
لذا باید در درمان بیماری اعتیاد، جسم و جهان‌بینی، هر دو مؤلفه موردتوجه قرار گیرد، تا به‌تبع آن، روان هم سالم و بهبود یابد و نهایتاً با ایجاد تعادل در سه مؤلفه جسم و جهان‌بینی و روان، انسان‌های گرفتار مواد مخدر و همه انسان‌های به‌هم‌ریخته به تعادل خواهند رسید و وقتی انسان از چنین تعادلی برخوردار شود، مفهوم خوشبختی را با تمام وجود، درک و احساس خواهد کرد و به مرحله‌ای خواهد رسید که همه مشکلات و از جمله مسائل مالی خود را با تفکر و اندیشه خودش نیز به‌راحتی حل نماید.
اما رسیدن به تعادل به‌عنوان یک نتیجه چگونه و با چه مکانیزمی قابل‌دسترسی خواهد بود؟
صرف فکرکردن، برای رسیدن به نتیجه کافی نیست، نیل به آن، مکانیزم و پله‌ها مقدماتی را لازم دارد که حس سالم (کامل) و خواست سالم (کامل) و حرکت سالم (کامل)، ما را به نتیجه (تعادل)، هدایت خواهد کرد.
انسان از نظر کنگره 60 از 2 بخش، صور آشکار و صور پنهان تشکیل می گردد که جسم و اجزاء آن جزء صور آشکار است، که مشهود و قابل روئت می باشند و صور پنهان قابل روئت نیستند و اجزاء آن شامل عقل، نفس، حس، کالبدهای هفت گانه دیگر، ذهن، آرشیو و روح می باشند.
به عوامل تأثیرگذار برای داشتن جسم سالم اشاره گردید که رژیم غذایی و تغذیه سالم از مهم‌ترین این عوامل  است.
صور پنهان، مواد اولیه جهان‌بینی هستند و جهان‌بینی هر انسان بر اساس صور پنهان او شکل می‌گیرد. نفس و عقل از مواد اولیه و عناصر اصلی تشکیل‌دهنده جهان‌بینی در انسان است که در ادامه به نقش آنها در جهان‌بینی انسان اشاره خواهد شد.
از دیدگاه کنگره 60  نفس آن چیزی است که تعین موجودیت می نماید در ظاهر و باطن و نشانه اش این است که خواسته دارد و خواسته های آن شامل 2 دسته هستند، معقول (منطقی) و غیرمعقول (غیرمنطقی).
جسم ما به‌مثابه یک قالب یا شهری می‌ماند که نفس در آن سکونت دارد و خواسته‌های نفسانی در بُعد ما، در همین قالب (شهر وجودی) به اجرا درمی‌آیند و یا اینکه جسم ما مانند اتومبیلی می‌ماند که راننده آن نفس است.
علی‌رغم اینکه نفس از ویژگی مهم تعیین موجودیت برخوردار است، پاسخ به خواسته‌های نفس و اجرای آنها، در اختیار نفس نمی‌باشد و در واقع فرمان‌هایی که اجراکننده خواسته‌های نفس هستند، از عقل صادر می‌شوند. خواسته‌های نامعقول که منشأ آنها نفس ناسالم (نفس اماره) است، برای اینکه به اجرا درآیند به کمک نیروهای منفی و بازدارنده درصدد ایجاد اختلال در قضاوت و ادراک عقل برمی‌آیند و آن را به ابتذال می‌کشانند و بالعکس خواسته‌های معقول و منطقی که منشأ آن‌ها نفس سالم است با نیروهای مثبت که قوه عقل را راه‌اندازی می‌کنند هم سو با عقل و در راستای آن به اجرا درمی‌آیند به عبارتی خواسته‌هایی که در شرایط اعتزال عقل و کنار رفتن آن از قدرت به اجرا درمی‌آیند عموماً غیرمنطقی و نامعقول است و خواسته‌هایی که از مسیر و با پردازش عقل به اجرا درمی‌آید منطقی و معقول خواهد بود.
  نفس ناسالم با خواسته‌های غیرمعقول و غیرمنطقی، انسان و هویت و موجودیت او را به کمک نیروهای منفی و بازدارنده به‌سوی تاریکی‌ها سوق خواهد داد. همان‌طوری که برای داشتن جسم سالم و فراهم‌آوردن امکان حرکت و ترمیم در آن، یکی از مؤلفه‌های بارز موردنیاز خوراک و مواد غذائی مناسب از نوع مواد آلی، کانی و معدنی، ویتامین و... است. نفس ناسالم نیز برای تغییر در ویژگی و صفت و تبدیل‌شدن به نفس سالم احتیاج به خوراک مناسب دارد که جنس آن از نوع دیگر است. مؤلفه‌های تأمین‌کننده خوراک مناسب برای نفس عبارت‌اند از نور پاک و خالص، صوت غیرمخرب، حس سالم و کامل هستند. به عبارتی برای ترمیم نفس، به مؤلفه‌هایی ماورای ماده نیاز است.
انوار ناخالص و آلوده که شبیه نار هستند و اصوات مخرب که زیان‌بارند و حس‌های ناسالم که زشتی را جذب و منتشر         می‌کنند، قطعاً خوراک مناسبی برای نفس نخواهند بود و خواسته‌های نامعقول نفس (نفس اماره) را تقویت می‌نمایند و انسان را به قهقرا و سقوط می‌کشاند و در مقابل انوار زیبا و اصوات خوشایند و نشاط‌انگیز و حس سالم و کامل تأمین‌کننده انرژی یا بهتر است بگویم تأمین‌کننده نیروی موردنیاز نفس و یاری‌دهنده آن در خلق خواسته‌های سالم و کامل است تا راننده‌ای منظم و معقول برای ماشین (اتومبیل) جسم و هدایت آن باشد و او را از مسیر ناکجاآباد و تاریک خارج و در مسیر روشنائی و تعالی قرار دهد. آنگاه انسان به فرمان عقل نزدیک خواهد شد که آخرین مرحله آرایش جسم، فرمان فکر و عقل است. در این میان نقش حس سالم و کامل، از مؤلفه‌های نور و صوت در ساختن نفس و خلق خواسته‌های سالم، پررنگ‌تر و حساس‌تر است، زیرا پیام‌های نور و صوت را حس منتشر می‌نماید به همین دلیل و به جهت تلخیص در فرایند یا مراحل نیل به نتیجه داشتن حس کامل و یا نزدیک‌شدن به آن، به‌عنوان پیش‌درآمد و یا پیش‌نیاز خواست کامل اهمیت خاص دارد به‌طورکلی و بنابراین می‌توان گفت تمایل ما و یا عدم تمایل ما برای انجام کارها، برقراری ارتباطات و نیز اجرای خواسته‌های (معقول و یا نامعقول) با حس ارتباط نزدیک و عمیقی دارد. با این تفاوت که انجام کارهای مخرب و اجرای خواسته‌های نامعقول با نیروهای منفی یا حس منفی و بدون پردازش عقل و با فرماندهی و تحت امر نفس اماره انجام می‌پذیرد و کارهای مفید و سازنده و اجرای خواسته‌های معقول با نیروهای مثبت و یا حس‌های سالم و با پردازش و فرماندهی عقل اجرا می‌گردد.
هر گاه برخورداری از «جسم سالم و جهان‌بینی سالم و روان سالم» برای فردی به‌عنوان خواسته‌های معقول هدف قرار گیرند حس سالم به‌عنوان اولین نیرویی که قوه عقل را راه‌اندازی می‌کند نقش مهم و اساسی ایفا می‌نماید. زیرا نخست باید این خواسته‌ها به‌وسیله چشم یا گوش و... احساس گردد. تا آنگاه عقل از خود واکنش نشان داده و کاری انجام پذیرد.
و اگر دقیق باشیم و کمی تأمل نماییم در خواهیم یافت که حس اولین نیرویی است که نه‌تنها عقل را بلکه قوه ایمان و عشق را نیز راه‌اندازی می‌کند.
اما چگونه می‌توان در حس تغییر ایجاد کرد و به حس سالم و کامل به‌عنوان پیش‌نیاز خواست کامل در فرایند نیل به نتیجه رسید؟
گفته شد که حس نقش بارز و مهمی در انجام هر کاری دارد، اما چگونه واقعاً می‌توان به حس کامل رسید؟
برای تغییر حس در جهت ارزش‌ها در انسان فقط یک راه وجود دارد و آن تزکیه و یا پالایش و تصفیه است، همان‌طوری که در فضا و محیط پر سروصدا نمی‌توان یک صوت و یا مطلبی را به‌خوبی و به‌گونه‌ای ضبط نمود که هر شنونده‌ای به آن گوش فرادهد قابل‌درک گردد، اگر حس هم مملو از کینه، نفرت، انتقام و ناراحتی و افکار منفی و به‌هم‌ریختگی و حس‌های آلوده همراه باشد کامل نیست و قابل‌درک و دریافت نمی‌باشد. مثلاً فردی که قصد یا خواهان درمان اعتیاد خود در کنگره و به روش آن باشد باید به حس پاک و سالم نسبت به درمان اعتیاد رسیده باشد و محیط و جو و فضا برایش خوب جلوه نماید و به درک و احساس خوب و کاملی در  این  خصوص نایل گردیده باشد.

ادامه دارد....

نویسنده و تایپ: راهنمای محترم همسفران عطا (لژیون ۵)

ویراستاری: همسفر علی (لژیون ۶)

تهیه و تنظیم: سایت همسفران آقای آکادمی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .