English Version
This Site Is Available In English

همسفر باید اعتیاد را بشناسد

همسفر باید اعتیاد را بشناسد

سلام و عرض ادب خدمت عزیزان همیشه همراه سایت نمایندگی رضا مشهد، به مناسبت هفته همسفر گفت‌وگویی داشتیم با راهنما همسفر اکرم و مسافرشان راهنما حسن، شما را به خواندن این گفت‌وگو دعوت می‌کنیم.

همسفر اکرم و مسافرشان حسن با بیش از ۱۶ سال تخریب وارد کنگره شدند با آخرین آنتی‌ ایکس مصرفی تریاک و شیره با متد DST و داروی OT با راهنمایی مسافر کاظم و همسفر پرستو به مدت ۱۰ ماه سفر کردند، در حال حاضر مدت ۱۲ سال و ۳ ماه است که به یاری خداوند و دستان پرمهر آقای مهندس آزاد و رها هستند. رشته ورزشی مسافر و همسفر بدمینتون در کنگره است.

یک همسفر چگونه می‌تواند تا حدودی سختی‌های سفر را هموار کرده و موجبات حال خوش مسافر خود را فراهم کند؟

مسافر: 

همسفر در مرحله اول احساس می‌کند به‌ خاطر مسافر خود در کنگره۶۰ حضور پیدا می‌کند؛ اما در ادامه متوجه می‌شود خودِ او هم مشکلات زیادی دارد و باید با آموزش دیدن آن‌ها را حل کند، در ادامه؛ وقتی ‌وارد کنگره۶۰ می‌شود و آموزش می‌بیند می‌تواند کمک خوبی برای مسافر خود باشد؛ چون آگاه می‌شود و می‌تواند یک‌سری از مشکلاتی که پیش می‌آید را با آگاهی حل کند، حل کردنِ مسائل با آگاهی و شناخت، قطعاً اثر مطلوب‌تری دارد که مسافر و همسفر بهتر سفر کنند و نتیجه بهتری از سفر خود می‌گیرند. با داشتن دانش و آگاهیِ لازم، در زندگی با یکدیگر می‌توانند مشکلات خود را حل کنند یک نقطه تفکرِ مشترک دارند و به‌راحتی از پس مسائل زندگی برمی‌آیند.

همسفر:  

یک همسفر با حضور به موقع خود و آموزش گرفتنِ درست، می‌تواند مسافر را همراهی کند. همان چیزی که همیشه آقای مهندس در صحبت‌های خود می‌گویند: با مسافر خود هم‌زبان شویم، چون هم‌زبان شدن؛ مانند این است که من به کلاس زبان می‌روم و هر دو قرار است یک زبان مشترک را آموزش بگیریم؛ وقتی هم‌زبان می‌شویم حرف برای گفتن زیاد است، قبل از کنگره۶۰ هیچ یک از ما نمی‌توانستیم با مسافر خود حرف بزنیم؛ چون زبانِ هر کدام از ما با هم متفاوت بود و هیچ‌‌وقت درک متقابل وجود نداشت و داشتنِ زبان مشترک باعث می‌شود حرف برای گفتن داشته باشیم، هرچه آموزش‌ها بیشتر باشد تعامل بین آن‌ها بیشتر می‌شود و با گذشت زمان مسافر و همسفری که هیچ صحبتی با هم نداشته‌اند؛ حالا ساعت‌ها در مورد یک موضوع با یکدیگر گفت‌وگو می‌کنند و این از زیبایی‌های کنگره۶۰ است.

مسافری که در مسیر کنگره۶۰ قرار گرفته است چگونه می‌تواند همسفر خود را به حضور در کنگره تشویق کند؟

مسافر:  

اولین کاری که مسافر می‌تواند انجام دهد تغییر کردن است. تغییر کردن کار آسانی نیست که هر شخصی بتواند آن را به راحتی انجام دهد. با آموزش‌هایی که کنگره۶۰ به مسافر می‌دهد؛ اگر او برای تغییر کردن تلاش کند و گوش به فرمان راهنما باشد، تغییرات اتفاق می‌افتد و بزرگ‌ترین اثر خود را روی همسفر می‌گذارد؛ اما اگر بخواهد اسرار به آمدن همسفر کند؛ قطعاً بیشتر مواقع همسفر مقاومت نشان می‌دهد؛ ولی اگر آن تغییر اتفاق بیفتد کمک شایانی می‌کند. همسفر رفتارها و تغییرات مسافر را می‌بیند و مشتاق می‌شود که بداند او کجا می‌رود که این‌قدر تغییر کرده‌ است و قطعاً خودبه‌خود جذب کنگره۶۰ می‌شود.

همسفر: 

به نظر من همسفر؛ وقتی تغییر را در مسافر خود ببیند جذب کنگره۶۰ می‌شود، مسافری که یک عمر فقط تخریب و رفتارهای اشتباه داشته است و همیشه برای مهمانی رفتن و یا با هم بودن مشکل داشته‌اند و هیچ زمان در هیچ‌جا حضور نداشته است، اکنون برای حضور در کنگره وقت می‌گذارد و به موقع و با پوشش سفید و مناسب در کلاس‌ها حاضر می‌شود، این‌ها تغییراتی است که از ابتدای سفر مشهود است و هرچه جلوتر می‌رود این تغییرات بیشتر می‌شود و حالا او نظم دارد و به طور منظم در روز، سه نوبت دارو می‌خورد، سرِ ساعت در جلسات حاضر می‌شود و خدمت می‌کند، با دیدن این تغییرات نظم و انضباط قطعاً اگر در وجود همسفری بذر خواستن باشد؛ چون کینه، نفرت و سختی‌ها را تجربه و درک کرده است؛ بنابراین وجود او آماده تغییر است و فوری جذب کنگره می‌شود. همسفر فقط به دنبال این است که مسافر او خوب شود و زمانی‌که می‌بیند مسافر با ورود به کنگره لباس مرتب می‌پوشد و ظاهر آراسته دارد قطعاً برای او این سوال پیش می‌آید که کجا می‌رود! و برای پیدا کردن پاسخ برای یک بار هم که شده با او به کنگره می‌آید تا بداند داستان چیست.

همسفری که سال‌ها با یک مصرف‌کننده در تاریکی زندگی کرده است چگونه می‌تواند سطح معلومات و دانش خود را در مورد مسئله اعتیاد افزایش دهد و نقش خود را به درستی ایفا کند؟

مسافر:  

همه همسفران در کنگره۶۰ آموزش‌‌ها را جذب می‌کنند و باید در رابطه با اعتیاد اطلاعات داشته باشند. بخشی از زندگی که اعتیاد آن را تخریب کرده است؛ اگر اطلاعات نباشد، حتماً از آن نقطه لطمه می‌بینند؛ بنابراین یک همسفر باید اعتیاد را بشناسد و بداند مسافر او چه تخریبی در جسم خود ایجاد کرده است. بداند مواد مخدر درونی جایگزین موادمخدر بیرونی شده‌است. زمانی‌که در مورد اعتیاد و مواد مخدر، از اطلاعات درست برخوردار باشد دیگر مسافر را ضعیف‌النفس و بی‌اراده خطاب نمی‌کند. وقتی مسافرِ او به عنوان یک مصرف‌‌کننده نياز به مواد دارد مقاومت‌ نشان نمی‌دهد و با این مسئله بهتر کنار می‌آید، حتی به او کمک می‌کند که به موقع دارو مصرف کند و در اکثر جاها می‌تواند کمک کند تا مسافر، سفر خود را بهتر انجام‌ دهد.

همسفر: 

با همان آموزش گرفتن در کنگره، ما در اوایل ورود به کنگره فکر می‌کنیم برای کمک به مسافر آمده‌ایم؛ ولی در ادامهٔ سفر در حقیقت ما داریم سطح دانش خود را ارتقاء می‌دهیم؛ وقتی شما آموزش می‌گیرید و در مورد آن تفکر می‌کنید و بعد از تفکر آن را تجربه می‌کنید؛ دقیقاً مانند این است که کلاس آشپزی می‌رویم و بعد از آموزش دوست داریم که آن غذا را بپزیم و تجربه کنیم که کار ما چگونه است و شاید همه یک غذا را درست کنیم؛ ولی با هم متفاوت است و هر کدام یک طعم و مزه جداگانه دارد؛ چون نوع ادویه‌ها و مواد و مراحل پخت آن غذا با هم فرق دارند. در مورد یک همسفر هم دقیقاً همین است. وقتی یک همسفر در کنگره آموزش می‌گیرد؛ اگر در مورد آنچه آموخته تفکر کند و سپس آن را تجربه کند در واقع این تفکر و تجربه کردن؛ یعنی منِ همسفر در خانه آموزش‌ها را کاربردی می‌کنم و با همین روش و کارهای کوچک که شاید از نظر خیلی‌ها بی‌ارزش باشد به مسافر خود کمک می‌کنم. در واقع منِ همسفر یاد می‌گیرم که اگر مسافر من به هر دلیلی ناراحت یا عصبانی بود زمان حرف‌زدن من نیست؛ باید کمی صبر کنم تا آرام‌تر بشود. چیزی که همیشه آقای مهندس در صحبت‌های خود بیان می‌کنند زمان‌ مناسب، کلام مناسب و مکان مناسب است؛ اگر این‌ها را همسفر آموزش بگیرد و رعایت کند خیلی از بحث‌ها و چالش‌ها در زندگی کم می‌شود و به هم نزدیک‌تر می‌شوند؛ چون در آن زمان هر دو به دلیل خسته بودن حرف یکدیگر را درک نمی‌کنند و باعث چالش می‌گردد.

حضور و همراهی همسفر تا چه میزان می‌تواند برای مسافر اعتماد به نفس و قوت قلب ایجاد کند؟

مسافر:

اصولاً در دنیای اعتیاد با شخص به گونه‌ای رفتار شده است که هر مسافری، نياز به محبت شدید دارد و هرجا که محبت وجود داشته باشد شخص به آن سمت کشیده می‌شود؛ وقتی در کنگره۶۰ متوجه می‌شود محبت از طریق راهنما به رهجو داده می‌شود جذب‌ این محبت می‌شود. شاید بسیاری از بی‌محبتی‌ها در زمان مصرف، در خانه و خانواده اتفاق افتاده است که تا این اندازه شخص به محبت نياز دارد، با آمدن به کنگره؛ وقتی همسفر او را حمایت می‌کند و زندگی خود را می‌سازد، اعتماد به‌نفس مسافر بالا می‌رود و از این برخورد لذت می‌برد و پیوند خوبی بین مسافر و همسفر اتفاق می‌افتد.

همسفر:

 زمانی‌که من در سال ۹۸ راهنمای تازه‌واردین بودم همیشه موقع پذیرش به رهجوها و همسفرها می‌گفتم: یک مسافر دو بال داشته است که یکی بواسطه مصرف مواد مخدر زخمی شده است؛ بنابراین من همسفر می‌شوم بال پرواز نه وَبال، در این‌صورت دائم برای او مشکل ایجاد می‌کنم؛ چون یک عده وارد کنگره می‌شوند؛ ولی مسیر را اشتباه می‌روند؛ پس خیلی مهم است که من بال پرواز باشم و بال بودن؛ یعنی این‌که تو فقط بال می‌زنی و همراهی می‌کنی کاری نداریم که مسافر کجا می‌رود و چه می‌کند! متاسفانه بعضی همسفرها مرتب رفتار مسافر را زیر نظر و کنترل می‌کنند و دائم در برنامه‌های شخصی او امرونهی کرده و همه مسائل را با هم قاطی می‌کنند؛ وقتی به منِ همسفر گفته می‌شود بال پرواز؛ یعنی باید فقط بال بزنم و همراهی کنم حال این‌که مسافرِ من کجا می‌رود و چه کار می‌کند به من ربطی ندارد، من اگر خیلی ادعا دارم؛ باید خود را اصلاح کنم تا خوب بال بزنم؛ ولی متاسفانه گاهی اوقات ما با دخالت‌های بی‌جا و چپ عمل‌کردن آموزش‌ها نتیجه عکس می‌گیریم؛ اما اگر تنها روی خود کار کنیم و در کنار مسافر قرار بگیریم قطعاً اتفاق بهتری خواهد افتاد.

رفتارهای همسفر که ناشی از آموزش نگرفتن و عدم شناخت خانواده نسبت به درمان اعتیاد است تا چه حدّ در روند درمان تأثیر دارد؟

مسافر:

تأثیر بسیاری دارد؛ اگر همسفر آموزش نگرفته باشد تخريب زیادی وارد می‌کند. به گفته آقای مهندس دژاکام مانند: فردی که آتش گرفته و آن را با بیل خاموش کنند. یک همسفر زمانی‌ که آموزش نگرفته باشد قطعاً تخریب ایجاد می‌کند؛ چون از مشکلات مسافر خود هیچ درکی ندارد.

همسفر: 

اگر همسفر در کنگره آموزش بگیرد؛ ولی اشتباه رفتار کند مسافر تا حدّی می‌تواند به مسیر خود ادامه دهد؛ چون ما بر این اعتقاد هستیم که مسافر باید همسفر خوب و آموزش دیده داشته باشد؛ زیرا با همسفر بد مسیر درمانِ او دچار مشکل می‌شود. همسفر خوب بودن این نیست که بخواهد کوه را جابه‌جا کند، همین‌که بحث بی‌مورد و برنامه‌ریزی برای مسافر نکند، کافی است؛ چون بعضی از همسفران فکر می‌کنند؛ اگر زمان دارو را به مسافر خود گوش‌زد کنند، به او کمک و محبت کرده‌اند در صورتی‌که این کار باعث می‌شود مسافر وظیفه خود را فراموش کند؛ وقتی من مثلاً برای داروی مسافرِ خود ساعت کوک می‌کنم که مبادا زمان داروی او بگذرد و خواب باشد؛ اگر او نظم را نیاموزد و برای داروی خود به موقع بلند نشود هیچ‌گاه بقیه کارهای خود را نیز درست انجام نمی‌دهد؛ زیرا اولین چیزی که در کنگره به ما تاکید شده نظم است؛ بنابراین ما همسفران برای حفظ ساختار خانواده به کنگره می‌آییم و نباید این آمدن باعث لطمه زدن به خانواده شود. این اشتباه است که من برای آمدن به کنگره هزار یک کار اشتباه انجام دهم؛ بلکه اول باید محیط خانواده را امن کنم و وظایف خود را به عنوان مادر و همسر درست انجام دهم تا الگو باشم؛ باید خانواده متوجه شوند که من با آمدن به کنگره تغییر کرده‌ام نه اینکه با خود بگویند ما را رها کرده و کاری برای ما انجام نمی‌دهد؛ چون در بسیاری از خانواده‌ها چنین اتفاقاتی افتاده است؛ پس اگر من در خانه برای فرزندان خود وقت بگذارم آن‌ها این را می‌بینند و از من الگو گرفته و رفتارِ درست خواهند داشت.

اگر صحبتی دارید با جان‌ودل می‌شنویم!

مسافر:

هفته همسفر را به همه همسفران کنگره۶۰ مخصوصاً همسفر خود تبریک عرض می‌کنم و ان‌شاءالله بتوانیم در این هفته قدردان انسان‌هایی که در کنار ما هستند و زحمت می‌کشند که در بسياري از اوقات ناديده گرفته شده‌اند، باشیم و به طور شایسته قدردانی کنیم تا بتوانیم چیزی که حق همسفران است را ادا کنیم و سپاسگزار آنان باشیم.

همسفر:

در آخر این‌که من همیشه در لژیون به بچه‌ها و همسفرانی که به من لطف دارند و از من سوال می‌کنند می‌گویم: فقط سعی کنید خود را قوی کنید و در جایگاه مادری و همسر بودن و یا حتی فرزند بودن برای پدر و مادر قوی باشید؛ اگر من بخواهم در رفتار دیگران کنجکاوی کنم به‌هیچ عنوان درست نیست؛ اگر منِ همسفر بدانم که در کنگره چه چیزی آموخته‌ام و آن را کاربردی کنم به‌عنوان مثال؛ اگر وادی اول و تفکر کردن را یاد گرفتم و همان را در زندگی عملی کنم به نظر من کافی‌ است؛ وقتی من برای انجام هر کاری طبق وادی اول تفکر کنم بیشتر راه را رفته‌ام و از خیلی مشکلات و مسائل جلوگیری کرده‌ام؛ چون بیشترِ آن‌ها از نداشتن تفکرِ درست است؛ زمانی‌که باید تفکر کنیم این کار را انجام نمی‌دهیم و به مشکل برمی‌خوریم. نکته دیگر، امیدوارم در شعبه رضا این اتفاق بیفتد که همه مسافران همسفران خود را بیاورند؛ چون اکثرِ اوقات دیدم که خیلی از مسافرها وقتی سفر می‌کنند و می‌روند دیگر به همسفران خود اجازه آمدن به کنگره را نمی‌دهند و این در شعبه رضا معضل بزرگی‌ است و امیدوارم مسافرها به آن سطح آگاهی برسند؛ البته نسبت به سال‌های اول خیلی بهتر شده‌ است؛ ولی امیدوارم بیشتر از این شود، واقعاً همه ما به این آموزش‌ها نیاز داریم. ما قبل از کنگره در تاریکی‌ها بودیم، مسافران بواسطه مصرف مواد و ما با افکار منفی. امیدوارم این بستر آماده شود و همه مسافرها به آگاهی لازم برسند و همسفران خود را بیاورند؛ چون در صورت آگاه بودنِ همسفرها، همه خانواده و مسافران لذت می‌برند و حال‌واحوال بهتری دارند و من شاهد این هستم همسفرانی که از اول در شعبه رضا بودند الان از همه نظر عالی شدند و من از این موضوع لذت می‌برم.

طراح سؤال و مصاحبه کننده: همسفر جمیله رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون دوم)
عکاس: مرزبان خبری همسفر الهام
ارسال: همسفر ریحانه رهجوی راهنما همسفر اکرم (لژیون هفتم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی رضا مشهد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .