چهارمین جلسه از دوره اول سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی رضا مشهد، به استادی راهنمایی تازه واردین همسفر علی و نگهبانی همسفر عماد و دبیری همسفر صالح با دستور جلسه { هفته همسفر} در روز سه شنبه مورخ 9دی ماه ۱۴۰۴ راس ساعت17آغاز به کار کرد.
.jpg)
سخنان استاد:
سلام دوستان، علی هستم یک همسفر.
خداوند را شاکر هستم و از گروه مرزبانی، ایجنت محترم و همچنین لژیون خدمتگزارِ مجید آقا که به من اجازه دادند در این جایگاه خدمت کنم، تشکر میکنم. هفته همسفر را در رأس به دیدهبان همسفران آقا، استاد امین و دیگر همسفران تبریک میگویم؛ امیدوارم هفته خوبی باشد و بتوانیم در کنار هم مطالب مفیدی بیاموزیم.
ما در کنگره یاد گرفتهایم برای مسائلی که درک آنها برایمان دشوار است، از مثال و مدلسازی استفاده کنیم تا بتوانیم آن موضوع را بهتر درک کنیم. در خصوص نقش همسفر در رهایی و دیگر ابعاد، میتوانیم مسافر و اعتیاد را به مشابه به زخمی بر جسم و جان ما مسافرها در نظر بگیریم؛ ما با این زخم وارد کنگره ۶۰ میشویم تا درمان شویم و این زخم بهبود پیدا کند. همسفر ما اگر در این مسیر حضور نداشته باشد، قطعاً و حتماً به دلیل عدم آگاهی و آموزش، حکم نمک بر روی زخم ما را خواهد داشت؛ یعنی کاملاً در مقابل منِ مسافر قرار میگیرد و چون حرف من را متوجه نمیشود و آگاهی ندارد، کار من را در این سفری که میخواهم در کنگره ۶۰ به انجام برسانم، مختل میکند. این مسئله باعث میشود من بیش از آنکه به ادامه راحتِ سفرم تمایل داشته باشم، از آن زده شوم. شاید در ابتدا همسفر اصلاً حرف منِ مسافر را باور نکند و من مجبور باشم حقیقت را پنهان کنم و نگویم که به کجا میروم تا زمانی که حالم کمی بهتر شود آن زمان بگویم که به کنگره ۶۰ میروم و در حال درمان هستم.
اما وقتی من همسفر را در کنار خود در کنگره دارم، همسفر نیز مانند منِ مسافر آموزش میبیند و دیگر حکم نمک را ندارد، بلکه حکم مرهم را پیدا میکند. وقتی او مرهم شد، در بسیاری از مواقع که آن زخمِ من درد میکند و ممکن است به خاطر آن دردها از مسیر خارج شوم، او با مرهم بودنش این اجازه را به من نمیدهد و من را در مسیر نگه میدارد. کاری که یک همسفر در کنگره انجام میدهد، مخصوصاً در سفر اول مسافرها، این است که در کنار مسافر آموزش میگیرد و باعث میشود که مرهم باشد و این رابطه بالعکس نیز صادق است.
نود درصد افرادی که در کنگره هستیم، معمولاً در خانه حرف همدیگر را متوجه نمیشویم؛ من حرف همسرم را نمیفهمم، حرف فرزندم را نمیفهمم و فرزندم نیز حرف من را متوجه نمیشود. این مسئله به دلیل اختلاف عقاید، رفتارها و تفاوت سنی است. من اکثر زمانهایی که با پدرها یا فرزندان صحبت میکنم، متوجه میشوم اصلیترین مسئله این است که ما زبان یکدیگر را متوجه نمیشویم و هیچ نقطه مشترکی میان ما نیست؛ وقتی حرف هم را متوجه نشویم، با یکدیگر کنار نمیآییم و یا از هم فرار میکنیم و یا با هم میجنگیم. وقتی من حرف همسفرم، همسرم، فرزندم، پدر یا برادرم را نمیفهمم، یا از آنها فرار میکنم و اصلاً نزد آنها نمیروم و یا اینکه با آنها وارد جنگ میشوم.
اما ما در کنگره به یک زبان مشترک میرسیم؛ زبانی که حاصل آموزش، رهایی از بند اعتیاد و هزار و یک مشکل دیگر است. آن زمان است که ما تازه میتوانیم حرف همدیگر را بفهمیم. منِ علی بعد از چندین سال حضور و آموزش در کنگره، اکنون به راحتی نقاط مشترک بسیار زیادی با پدر، برادر، همسر و مادرم دارم. هر جا که قرار باشد من از مسیر خارج شوم، این نقاط مشترک باعث میشود در خط باقی بمانم و باعث میشود این عزیزان به کمک من بیایند.
سوالی که بسیار از من پرسیده میشود و اکثر مسافرها از من میپرسند، این است که چگونه این فرزند، همسر یا پدر را به کنگره بیاوریم؟ این موضوع دقیقاً مانند جبران خسارت برای مسافر است؛ یعنی مسافر نیازی به تقلا یا فشار اضافی ندارد. وظیفه شما تنها یک بار گفتن است؛ به هر کسی که همسفر شماست، اعم از فرزند یا دیگران، یک بار توضیح میدهید و اگر با او ارتباط دارید کمی شرایط را تشریح میکنید. وظیفه شما همان یک بار گفتن و یک بار همراهی کردن است تا او را به شعبه شفا که مخصوص همسفران آقا است، یا اگر همسرتان است به همین شعبه در روزهای دوشنبه بیاورید. روزهای شنبه نیز متعلق به همسفران آقا در شعبه شفا است. یک جلسه با او میآیید و به همین سادگی مشکل قابل حل میشود.
.jpg)
سادهترین راه برای حل این مسئله که همه ما با آن درگیر هستیم، این است که بنشینم با همسفرم، پدرم، برادرم، همسرم یا فرزندم صحبت کنم. حتی یک سری دعوتنامهها نزد همکاران من و راهنمایان تازهواردین وجود دارد؛ چه برای همسفران خانم و چه آقا، یک برگه دعوتنامه است که در پاکت میگذارید و به همسفرانتان میدهید و حتی نیاز به صحبت هم نیست. داخل آن متنی وجود دارد که از ایشان دعوت شده است تا در جلسه حضور یابند. وقتی ایشان آمد و در جلسه قرار گرفت، باقی مسائل دیگر در دست من و شما نیست، بلکه در دست سیستم کنگره ۶۰ است.
تایپ: مسافر محمد لژیون پنجم
ویرایش: مسافر عبدالله لژیون ششم
عکاس: مسافر اسماعیل لژیون ششم
ارسال خبر: مسافر علی لژیون سوم
تایید خبر: مسافر محمد لژیون پانزدهم
مرزبان خبری: مسافر مصطفی
- تعداد بازدید از این مطلب :
281