جلسه دهم از دوره سوم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی بردسکن به استادی همسفر سمیه، نگهبانی همسفر زهرا و دبیری همسفر فاطمه با دستور جلسه "در کنگره۶۰ چگونه قدردانی میکنیم؟" روز دوشنبه ۲۴ آذرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
پنجره دلم را به سوی تو باز میکنم، هوای مهربانی را نفس میکشم، به خاطر فرصت دیگری که به من دادهای تا مهربانتر و عاشقانهتر زندگی کنم، شکر، شکر، شکر. اگر بخواهیم قدردانی را از نظر روانشناسی و علمی توضيح دهیم باید بگوییم؛ موادی در مغز ترشح میشود که باعث میشود هیجانات منفی را کاهش دهد و این ماده ضد افسردگی و ضد اضطراب است.
شکرگزاری باعث میشود من از موقعیتهایی که دارم راضی باشم، قانعتر زندگی کنم و آرامش درونی و روانی داشته باشم. در ظاهر قدردانی یک کلمه است مانند: مثبت نگری، فداکاری، معنویت و عزت نفس که نهفته است. از اثرات قدردانی این است که فشار خون را منظم میکند و افراد که انگیزه بیشتری دارند سیستم ایمنی این افراد تقویت میشود گاهی لازم است، سختیهایی را که قبلا گذراندهایم به یاد آوریم و پیشرفتهای را که امروز شاهد آن هستیم را فراموش نکنیم، از خودمان تشکر کنیم.
یادآوری روزهای سخت باعث میشود نکات مثبت زندگی را بیشتر ببینیم، بزرگترین مانع شکرگزاری فراموشی است، حال این سوال پیش میآید؛ که قدردانی در کنگره۶۰ چگونه است؟ در کنگره قدردانی به سه صورت انجام میگیرد؛ ذهن، بیان، عمل، است. اگر من هر روز آوای شکر را بخوانم هیچ اتفاقی نمیافتد، من باید بعد از گفتار به نقطه عمل برسم.
در کنگره دیگران کاشتند ما خوردیم، امروز ما باید بکاریم تا دیگران بخورند. من همسفر هر چقدر قدردان این سیستم باشم، لطف این سیستم به ما بیشتر خواهد بود، قدردانی در کنگره، یعنی؛ شرکت در لژیون سردار است، نظم، انضباط و سیدی نوشتن یک نوع شکرگزاری است. سیدی نوشتن یک نوع مدیتیشن و عبادت است، من باید قدردان این سیستم باشم.
روزی بود که به هر ریسمانی چنگ میزدم تا دوباره بتوانم از عمق تاریکی بیرون بیایم، ولی امروز به ریسمانی چنگ زدم که هر روز به تار و پودش اضافه میشود و محکم و محکمتر میشود و آن ریسمان لژیون سردار است؛ در لژیون سردار با عمل، شکرگزاری خود را از کنگره نشان میدهم. در کنگره چه چیزهایی آموختم که در هیچ دانشگاهی آموزش نمیدهند، آموختم جز خودم هیچکس نمیتواند، حال مرا خوب کند، خودم باید مسئولیت کارهای خود را به عهده بگیرم و انتظارم را از دیگران کمتر کنم و با دیگران طلبکارانه رفتار نکنم.
یاد گرفتم که مشکلات هستند تا من را بسازند، هر دردی نشانه ساخته شدن است. چگونه میتوانم شکرگزار این نعمت باشم ، مطمئنا ًدر یک جمله نمیتوان قدردان آرامشی شد که کنگره به من همسفر و مسافرم داده است، باید در عمل نشان دهم، خدمت بلاعوض داشته باشم، کنگره به من امیدواری داد، حال خوش را به من هدیه کرد، یک زندگی بدون روح، بدون حس و یک فرد مصرف کننده را از من گرفت، بچههای ناامید من یک مادر افسرده داشتند، کنگره مسافری به من هدیه داد که در جوانی آرزوی داشتم.
بچههای پر انرژی و بانشاط، مادر پر تلاش که برای خواستههای خود و خانواده کم نمیگذارد، من در مقابل کنگره چگونه میتوانم سپاسگزاری کنم، این سیستم دوستانی را به من هدیه داد تا راحت بتوانم با آنها دردودل کنم و از روزهای سخت زندگی سخن بگویم. وقتی مشارکت میکنم، به خاطر پشت سر گذاشتن آن روزها در آخر مشارکت برای من دست میزنند، من باید هر طور که میتوانم زکات حال خوش خود را به کنگره بپردازم. شکر نعمت، نعمتت افزون کند، کفر، نعمت از کفت بیرون کند؛ زکات حال خوش من را امروز، در لژیون سردار و دو تعهدی که به سردار داشتم و خدا را شکر توانستم تسویه کنم و در آخر قدانی در کنگره برایم معنی شد اگر میخواهم قدردان خالق باشم؛ باید از مخلوقات خداوند سپاسگزار باشم.

مرزبانان کشیک: همسفر زینب و مسافر مجید
عکاس: همسفر طاهره رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون دوم)
تایپیست: همسفر مینا رهجوی راهنما همسفر رقیه (لژیون اول)
ویرایش و ارسال: همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی بردسکن
- تعداد بازدید از این مطلب :
119