English Version
This Site Is Available In English

جنس قدردانی در کنگره «محبت» است

جنس قدردانی در کنگره «محبت» است

امروز پنجشنبه ۱۴۰۴/۰۹/۲۷ جلسه یازدهم از دوره چهارم سری کارگاههای عمومی مسافران و همسفران کنگره ۶۰ زاهدان، با دستور جلسه «در کنگره چگونه قدردانی کنیم؟» به استادی ایجنت محترم مسافر جواد، نگهبانی مسافر محمدرضا و دبیری مسافر عیدمحمد اغاز بکار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان،
جواد هستم، یک مسافر.


خدا را شکر می‌کنم که کنگره ۶۰ وجود دارد و ما می‌توانیم سه روز در کنار هم جمع شویم و شکرگزاری کنیم.
این کارگاه از دو بخش تشکیل شده است:
دستور جلسه هفتگی و اولین سال رهایی مرزبان مسافر علی‌آقا.

باید هر روز این سؤال در ذهن ما باشد که چگونه قدردانی کنیم؟
حتی اگر چیزی هم به‌دست نیاورده‌ایم، باز هم «هیچ» خودش یک پیام دارد.
دقیقاً مهندس این سؤال را مطرح کرده‌اند که در کنگره چگونه قدردانی کنیم.

قدردانی در تمام مخلوقات نهادینه شده است.
قدردانی در زمین، در همه موجودات وجود دارد؛ در حیوانات و نباتات هم هست، اما پرداختن به آن در انسان بر عهده خود ما گذاشته شده است.

تشکرهایی که بیرون از کنگره داریم را می‌شناسیم.
در نباتات، هر گیاهی که به آن رسیدگی می‌کنیم، قدردانی‌اش را با شادابی نشان می‌دهد.
حیوان هم وقتی به او غذا می‌دهیم، بلافاصله قدردانی خود را نشان می‌دهد.

اما مهمترین بخش قدردانی در وجود انسان است، بیرون از کنگره، وقتی راننده تاکسی ما را به مقصد می‌رساند، تشکر می‌کنیم.
اما در کنگره، مهندس می‌فرمایند هر چیزی که بر زبان می‌آید، باید دل هم با آن همراه باشد.

قدردانی در کنگره جنسش فرق می‌کند؛
چون از جنس محبت است، بدون چشم‌داشت.
ما در کنگره با «حس» کار می‌کنیم.
قدر، یعنی اندازه؛ و دانستنِ قدر، همان دانایی ماست.

من در عمل هم قدردانی می‌کنم.

قدردانی در کنگره فقط حرف زدن نیست؛
کارهایی که بلد هستیم را باید انجام بدهیم ، یعنی حرف و عمل مهم است، اما مهم‌تر از آن، معنای دلی قدردانی در کنگره است.

اولین موضوع قدردانی در کنگره، رعایت قوانین و حرمت‌هاست.
قدردانی فقط خدمت مالی و یدی نیست.
قدردانی یعنی من حرمت کنگره را می‌دانم و در عمل هم رعایت می‌کنم؛
یعنی دلم با کنگره است.

قدردانی در کنگره جنسش فرق می‌کند.

دیر آمدن به جلسه، یا قبل از شروع جلسه حاضر نبودن، حس را به‌هم می‌ریزد.
یک ساعت و نیم کارگاه برگزار می‌شود، اما وقتی حس نداشته باشم، حتی اگر امروز تولد هم باشد و اعلام شده باشد، می‌آیند و می‌نشینند و بعد یکی‌یکی بلند می‌شوند و می‌روند.

اگر فقط یک درصد حسم خراب باشد، آرام‌آرام نیروی منفی در من شکل می‌گیرد؛
حسم خراب می‌شود نسبت به راهنما، نسبت به کنگره،
و کم‌کم از کنگره فاصله می‌گیرم.

ان‌شاءالله در عمل هم باشد.
خدا را شکر قسمت من شده که پنج‌شنبه‌ها خدمت کنم و وظیفه من است که این تولدها را برگزار کنیم و هر هفته تولد داشته باشیم و خدمت کنم.

در ادامه برگزاری جشن یکسال رهایی مرزبان محترم مسافر علی را خواهیم داشت.

نگارش : مسافر مهدی (لژیون چهارم، راهنما آقای سعید)

عکس و ارسال : مسافر رامین (لژیون یکم ، راهنما آقای جواد)

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .