همسفر فرشته (ر):
آقای مهندس دژاکام در مورد وادی یازدهم میفرمایند: «انسان با دو ویژگی خوبی و بدی خلق شده است. آنها موجوداتی حریص، زیانکار، ناسپاس و پنهانکننده خدای خود هستند؛ مگر اندکی از آنها که عمل صالح انجام میدهند و دیگران را به صبر و محبت تشویق میکنند.» نیروهای اهریمنی یا شیطانی در تمام ادیان و فرهنگها وجود دارند باید دانست این نیروها قراردادی و صوری نیستند. در کنگره از آنها بهعنوان نیروهای تخریبی یا بازدارنده نامبرده میشود. همه انسانها دائماً با این نیروها در تماس هستند، سعی این نیروها بر این است که جلوی پیشرفت انسان را بگیرند و او را از مسیر و هدفش دور کنند؛ اما نکته مهم این است که نیروهای تخریبی و بازدارنده لازمه هستی، حیات و زندگی هستند و آفرینش بدون آنها معنایی نخواهد داشت، اینها باوجود اینکه میتوانند انسان را به نابودی بکشانند، نیروی مکمل هم هستند.
در این وادی جدال اهریمن برای رسیدن به قدرت و برتری بر انسان بود، اهریمن میخواست این قدرت و برتری را به اثبات برساند که توانایی این را دارد انسان را از صراطمستقیم خارج کند و به هر نحوی انسان را به بیراهه کشانده و وادار به کارهای ضدارزشی کند. در این مقوله به خمر توجه بسیار شده است، خمر آن چیزی است که بر افکار و اندیشه ما پرده و حجاب میکشد بهطوری که نتوانیم خوب را از بد تشخیص بدهیم و زمانی که شیطان تصمیم گرفت بهوسیله تمام پیروانش انسان را به بیراهه بکشاند، دریافت که انسان را فقط میتواند از طریق القاء و الهام منحرف کند، چون میدانست که انسان اختیار دارد که در ارزشها یا ضدارزشها زندگی کند و فقط میتواند قوانینی را که برای انسان باارزش است را مخدوش کند و توانست بعضی از انسانها را در سه مرحله به بیراهه بکشاند: مرحله اول توسط گلی زیبا به نام خشخاش که ماده بسیار بارزش در علم پزشکی است را معرفی کرد و گفت: «اگر این ماده در دست پزشک حاذق قرار بگیرد میتواند درمانگر باشد و اگر در دست افراد معمولی و ناآگاه باشد میتواند بدترین زهر در جامی طلایی باشد.» مرحله دوم توسط فردی که ادعا میکرد از عصاره تریاک مادهای به نام هروئین را اختراع کرده که میتواند با آن خشخاش را درمان کند که متأسفانه خود هروئین ۱۰ برابر مخرب و بیارزشتر از خود تریاک از آب درآمد و مرحله سوم شیطان مواد شیمیایی، مثل شیشه و قرصهای روانگردان را که در ظاهر برای درمان ارائه شدهاند؛ ولی اینها هم از خود تریاک مخربتر بودند و با این روشها توانست قدرت تشخیص در بعضی از مسائل را از انسان بگیرد و انسان را وارد ورطه تریاک کند و خیلی از آنها را به بیراههها بکشاند.
با خواست خداوند و تلاش آقای مهندس متد DST کشف شد و داروی OT در چرخه درمان اعتیاد قرار گرفت که نهتنها اعتیاد قابلدرمان است؛ بلکه خمر درونی انسان را؛ حتی از تولد که دچار مشکل بوده نیز بازسازی کند، چون بر روی بیان ژنها اثر میگذارد.
در قسمتی دیگر راجع به چشمههای جوشان و رودهای خروشان دو موضوع توضیح داده میشود:
۱. منابع ذخیره شده آب را به انسانهایی که اطلاعات و آگاهی درستی دارند تشبیه میکند. ۲. اختلاف ارتفاع یا اختلافپتانسیل در یک چشمه را بیان میکند که هر چقدر این اختلافپتانسیل بیشتر باشد میتواند باقدرت و سریعتر باشد. برای کسب انرژی دو مثال آورده شده است، انرژی هم میتواند مثبت و هم منفی باشد. انرژی مثبت از راه تزکیه و پالایش به دست میآید که از تفکر سالم آغاز و سپس ایمان سالم، عمل سالم و سپس حس سالم، عقل سالم و در نهایت به عشق سالم میرسد که این چرخه برای رسیدن به صراط مستقیم اثر بهسزایی دارد؛ ولی انرژیهای منفی از طریق زیر پا گذاشتن قوانین الهی و ضدارزشها، بهعنوانمثال مصرف مواد مخدر میتواند برای انسانها انرژی منفی به وجود آورد؛ البته انرژی منفی برای انسان لذت دارد؛ ولی در نهایت انسان را به بدبختی و بیراهه میبرد.
هر کسی با هر خصوصیاتی که دارد چه با عشق و ایمان و چه بدون عشق و ایمان همه مثل چشمه عمل میکنند، بعضیها تبدیل به چشمهای جوشان با آبی زلال و گوارا میشوند و همه میتوانند از آن استفاده کنند و رحمت خدا شامل حال آنها میشود و عدهای دیگر برای جامعه هیچ سود و پرداختی ندارند همهچیز را برای خود و خانواده خود میخواهند، همیشه حالشان بد بوده و باعث آزردگی دیگران میشوند. تفاوت این دو چشمه مربوط به خواستهها و مراتب نفس آنها است که بایستی خود را تزکیه و پالایش کنند و در مسیر زندگی بهتر حرکت کنند.
همسفر حمیده:
چشمه جوشان نماد حرکت، آموزش و خدمت است، انسانی که در مسیر آموزش کنگره حرکت نکند، آموزش نبیند و به کسی خدمت نکند همانند فاضلابی است که ثابت، راکد و بیحرکت است.
وقتی انسان حرکت کند و آموزش بگیرد، میتواند، مثل چشمهای جوشان، انرژی و علم خود را به دیگران منتقل کند و مسیر زندگی خود و دیگران را سیراب کند. برای تبدیل شدن به چشمه جوشان شرایطی لازم است که اولین شرط آن حرکت و تلاش است، نشستن و شنیدن تنها کافی نیست، باید به آموزشها عمل کرد و در جلسات مشارکت داشت. شرط دوم فرمانبرداری است؛ یعنی حضور به موقع در جلسات، انجام تکالیف، سیدی نوشتن که از اصول مهم است و این رفتارها باعث میشود آموزشها مؤثر واقع شوند و اختلاف پتانسیل مثبت ایجاد شود و شرط سوم خدمت گرفتن و خدمت کردن است؛ یعنی فعال بودن در کنگره و گرفتن مسئولیت که باعث رشد و تقویت فرد میشود.
در وادی یازدهم یاد گرفتهام چشمه زلال از دل سنگ بیرون میآید، سختیها همان سنگهایی هستند که اگر نباشند، هیچ چشمهای در مسیر زندگی من جاری نمیشود. این وادی به من میگوید سرچشمه اصلی همه خرابیها و آبادانیها در درون من است. وقتی وارد کنگره شدم درونم مانند رودخانهای که مسیرش را گم کرده باشد، خشکیده بود؛ اما آرامآرام فهمیدم اگر درونم را با آموزش و عمل سالم پیدا کنم، آب حیات دوباره جاری میشود.
امروز میدانم اگر افکار و احساساتم را درست هدایت کنم از من چشمهای پاک میجوشد، چشمهای که هم خودم را سیراب میکند و هم اطرافیانم را، این وادی به من یاد داد که وقتی حال درونم خوب باشد، جهان بیرونم هم خوب میشود و وقتی رودخانه وجودم صاف و آرام باشد؛ حتی سنگها هم مانع نیستند و تبدیل به مسیر زیبایی میشوند، برای همین است که میگویند چشمه وقتی لبریز شد، خودش راهش را پیدا میکند. درنتیجه وظیفه من فقط این است که درونم را پاک نگه دارم و اجازه دهم لطف خدا و آموزشها مسیر را برایم باز کنند.
رابط خبری: همسفر فرشته (ب)
ویرایش و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر اسماء (لژیون اول) دبیر سایت
همسفران نمایندگی سیرجان
- تعداد بازدید از این مطلب :
194