چشمههای جوشان ورودهای خروشان، همه به بحر و اقیانوس میرسند. آنگاهکه روشنایی آبستن تاریکی بود، اهریمن از فرمان سرپیچی کرد. گویی نقطهای سیاه و تاریک از دل روشناییها زاده شد و حرکت خود را آرام و خزنده برای تاختن به جهان روشناییها آغاز کرد تا ظلمت و تاریکی را گسترش دهد وبرتری خود را نسبت به انسان در مقابل قدرت مطلق به اثبات برساند. وادیها، یکسری مسئله کاربردی است که راه و مسیر زندگی و چگونه فکر و اندیشه کردن را آموزش میدهد. همیشه انسان، خودش به علت ناآگاهی خود مشکلاتی را برای خود به وجود میآورد؛ مانند گفتن رازهای خود به دیگران و اعتماد کردن به آنهاست.
تاریکی و بدی مطلق نداریم و همچنین روشنایی و خوبی مطلق هم نداریم. این دو یعنی تاریکی و روشنایی دائماً تغییر میکنند و کموزیاد میشوند. اهریمن یا همان شیطان حرکت آرامی دارد و سریع روبهجلو نمیرود؛ بلکه آرام و خزنده مانند کرم حرکت میکند و به عمق وجود انسان وارد میشود. شیطان برای اینکه خودش را ثابت کند و نشان دهد که برتری زیادی نسبت به انسان دارد شروع به گمراه کردن انسان کرد و او را از روشناییها و ارزشها بهطرف ضد ارزشها و تاریکیها کشاند. البته شیطان یکی نیست؛ بلکه فرمانده است و نیروهای زیادی دارد و در صور پنهان باهم پیمان بستند. یکی از ویژگیهایی که خداوند بزرگ به انسان داده و به دیگر موجودات نداده است ویژگی اختیار است. اهریمن با همان نیروهای منفی فقط از طریق الهام و القا انسان را از مسیر ارزشها منحرف میکند و اجبار نمیکند.
این بستگی به اختیار انسان دارد که بهطرف ارزشها و روشناییها برود یا بهطرف ضد ارزشها برود. انسان اختیار دارد و خداوند این صفت را در او قرار داده است که میتواند هم بهطرف ارزشها حرکت کند و هم بهطرف ضد ارزشها برود. وقتی انسان به سمت نور حرکت میکند؛ بلافاصله نیروهای الهی از زمین و زمان برای تغییر و تبدیل به کمک او میآیند. نیروهای منفی برای اینکه به افکار و اندیشه یک شخص وارد شوند تمام تلاش خود را میکنند تا نهایتاً جلوی صعود انسان را بگیرند و او وارد دنیای روشنایی نشود. این موضوع قصه نیست زمانی که زندگی به من فشار میآورد و اتفاقات ناگواری برای من میافتد این جزئی از زندگی و بازی است و من باید آگاه باشم. انسان خودش اختیار دارد که به سمت ارزشها یا ضد ارزشها برود. تنها کاری که نیروهای منفی میتوانند انجام دهند این است که به افکار و اندیشه انسان القا کنند؛ یعنی نیروهای منفی نمیتوانند من را وادار به انجام کاری کنند اما القا کردن را به بهترین شکل ممکن انجام میدهند.
مثلاً برای یک سفر اولی دائماً القا میشود که تو خوب نمیشوی در ابتدا آن فرد سفر اولی تصور میکند این صدا از درون خودش است؛ ولی این صدای نیروهای منفی است که به او القا میشود و هدف هم این است که او را در ناامیدی و تاریکی نگهدارند. همینطور اگر در تزکیه و پالایش باشد از طرفی صدای الهامات مثبت به گوش او میرسد که میگوید: امید داشته باش و حرکت کن و مطمئن باش به نتیجه میرسی. این هم نوعی القا است از سمت نیروهای مثبت به انسان. این بستگی به خودش دارد که کدام صداها را بشنود. اگر انسان در فرکانس آنها قرار داشته باشد میتواند دریافت کند. در وادی یازدهم گفته میشود نیروهای منفی کارشان لطمه زدن به انسان از طریق القا است و هدف این نیروها خارج کردن انسان از تعادل طبیعی از طریق افراطوتفریط است.
گفته میشود کار نیروهای مثبت هم نگهداشتن انسان در تعادل است و این جزئی از چرخه تکامل انسان است. از تعادل خارج شدن انسان شکلهای مختلفی دارد یکزمان پول زیاد است، یک رابطه عشقی، یا فوت یک عزیز است. اگر قرار باشد نیروهای منفی به کسی لطمه بزنند باید در ابتدا او را از تعادل خارج کنند و بعد شروع میکنند به القا کردن بهعنوانمثال برای کسی که یکی از عزیزانش فوتشده، این تفکر را القا میکنند که چون یک عزیز را از دست دادهای میتوانی سیگار مصرف کنی یا اینکه وقتی پول زیادی پیدا میکنی و مثلاً مستأجر هستی این نیرو به او القا میکند که این پول را خدا برائت فرستاده است. شیطان به زیباترین شکل ممکن وارد افکار و اندیشه میشود. حالا ما چگونه بفهمیم که این القا شیطانی است یا خیر؟ پاسخ این است که تنها راه آگاهی و دانایی است که در جزوه جهانبینی به آن اشارهشده است.
نویسنده: همسفر فائزه رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون دوم)
رابط خبری: همسفر فائزه رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون دوم)
ارسال: راهنمای تازهواردین همسفر الهام نگهبان سایت
همسفران نمایندگی سالار
- تعداد بازدید از این مطلب :
253