سلام دوستان فریبا هستم یک همسفر؛
وادی یازدهم «چشمههای جوشان و رودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس میرسند». این وادی بیان میکند که در زندگی همه انسانها مشکلات و سختیهایی وجود دارد و تقریباً زندگی هیچکس بدون مشکل نیست؛ اما این بسیار مهم است که در برخورد با این سختیها و مشکلات چگونه عمل نماییم و چگونه به آنها نگاه کنیم. آقای مهندس در بسیاری از سیدیها بیان نمودهاند که مشکلات، غضب خداوند نیستند؛ بلکه آنها رحمت خداوند هستند و مهم این است که ما وقتی با مشکلات برخورد میکنیم، ناامید نباشیم و از آنها نهراسیم؛ بلکه با حل مشکلات آنها را تبدیل به یک فرصت برای رشد و جهش خود نماییم. در این وادی کلیدیترین موضوع «ماده و مادیات» است که گاهی مشکلات مادی در زندگی ما تخریبهای زیادی ایجاد میکند و گاهی همین مادیات یعنی مال و ثروت برای من همسفر خمر محسوب میشود، چون مانند پردهای روی اندیشه، عقل و شخصیت من را میپوشاند و مانع از حرکت من بهسمت آرامش و تصمیمگیری درست میشود، مانند مسافری که مواد مصرف میکند. در این وادی، چشمههای جوشان و رودهای خروشان تمثیل انسانهایی است که با کسب معرفت، آگاهی و دانایی بهویژه دانایی موثر با حرکت و تلاش در حال خدمت به خود، خانواده و دیگر افراد جامعه و حتی کل هستی میباشند؛ اما این انسانها با خدمت کردن، جایگاه خود را تغییر داده و از تاریکی، نادانی، خشم، کینه و نفرت به سمت دانایی، عشق، مهر، محبت، صلح و آرامش حرکت میکنند تا هم خودشان از زندگی لذت ببرند و هم اجازه لذت بردن از زندگی را به دیگران بدهند. همانطور که یک چشمه برای جوشش باید منابع آبی غنی و علاوه بر آن اختلاف پتانسیل یا اختلاف ارتفاع داشته باشد، یک انسان هم برای رسیدن به صلح و آرامش باید وجود خود را از معرفت و دانایی غنی سازد و چشمههای وجودی خویش را به جوشش وا دارد، استاد امین فرموند برای غنی ساختن اطلاعات، دانش و دانایی باید به یک علم حقیقی که منشا آن منابع آسمانی و قوانینالهی است متصل باشد و خدا را شکر که علم کنگره با داشتن این ویژگی به من فریبا آموزش میدهد تا در جهت خدمت و جبران خسارت به خود، خانواده و جامعه جایگاه خویش را تغییر دهم و با کسب انرژی و حرکت به سمت ارزشها موجب رشد و صعود خود شوم.

سلام دوستان راضیه هستم یک همسفر؛
قبل از اینکه من وارد کنگره شوم، همیشه از مسافرم انتظار داشتم که برای رهایی از تاریکی اعتیاد حرکتی انجام دهد و خیال میکردم خودش تنها باید تلاش کند و این بار را به دوش بکشد و برای خوب شدن حال خود و زندگیام هیچ تلاشی انجام نمیدادم؛ بلکه فقط میخواستم زندگی خوب و راحتی برای ما فراهم باشد، مدام فکرهای منفی در ذهنم بود و همیشه ناامید بودم؛ اما وقتیکه وارد کنگره شدم گفتم اینجا هم مثل مکانهای دیگر است و ناامید شدم؛ اما زمانیکه خودم تحت آموزشهای کنگره قرار گرفتم، متوجه شدم که اول باید خودم تغییر کنم و روی خودم متمرکز شوم تا بعد بتوانم به زندگیام سر و سامان بدهم و باید مثل رودی خروشان باشم تا به اقیانوس برسم. در کنگره تولدها و رهاییها را که دیدم متوجه شدم انسانهایی که در عمق ظلمت و تاریکی بودهاند با خواست خودشان وارد کنگره شدهاند و خواستار رهایی هستند که توانستهاند تغییر جایگاه بدهند و به رهایی و حتی درجه راهنمایی برسند و این همان رسیدن به بحر و اقیانوس است. در واقع باید بدانیم دوری کردن از ضدارزشها حال ما را خوب میکند و اینکه ما بشینم و دست روی دست بگذاریم هیچ اتفاقی برای ما و زندگیمان نمیافتد و اگر من در کنگره قوانین را عایت کنم میتوانم تغییر جایگاه بدهم و به آرامش برسم و آنوقت است که قدمی در مسیر رسیدن به دانایی برداشتهام و میتوانم با دید بهتر و بازتر جهان را ببینم و زندگی خوبی داشته باشم. چه بسیارند چشمهها و رودهای خروشانی که همیشه اطراف آنها سرسبز و آباد است و همیشه دیدهام که انسانها در کنار رودها تفریح میکنند و کسی را ندیدهام که برای تفریح به کویر برهوت زیر آفتاب سوزان برود و انسانهایی که تبدیل به چشمه جوشان میشوند، نهتنها خودشان در زندگی از آسایش و آرامش برخوردار هستند؛ بلکه به دیگران هم اجازه میدهند در کنار آنها به آرامش و آسایش برسند.
سلام دوستان غزاله هستم یک همسفر؛
چشمههای جوشان و رودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس میرسند «آنگاه که روشنایی آبستن تاریکی بود اهریمن از فرمان سرپیچی کرد، گویی نقطهای سیاه و تاریک از دل روشناییها زاده شد و حرکت خود را آرام و خزنده، برای تاختن به جهان روشناییها آغاز کرد تا ظلمت و تاریکی را گسترش دهد و برتری خود را نسبت به انسان در مقابل قدرت مطلق به اثبات برساند». همه وادیها مانند چراغی هستند که ما را به مسیر درست هدایت میکنند و تیتر وادی یازدهم این پیام را در خود دارد که انسانها دارای ویژگیهای مختلفی هستند که در نهایت همه یک هدف دارند «چشمههای جوشان و رودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس میرسند» چشمههای جوشان در کنگره از افرادی صحبت میکند که با آموزشهای بهجا و عمل به این آموزشها در مسیر حرکت قرار میگیرند و تغییر جایگاه میدهند و درمان خود را به طور کامل به انجام میرسانند. وقتی کسی خدمت میکند دیگران برای او ارزش قائل هستند، او را دوست دارند، بههمین دلیل در او ایجاد انرژی میگردد؛ بنابراین برای چشمه خروشان شدن باید مرتب و با حرکتهای سالم ایجاد پتانسیل نمود تا انرژی لازم برای ادامه مهیا گردد و از بههم پیوستن حرکتهای تازه و مستمر، رودهای خروشان بهوجود میآید، یعنی انسانهایی که به سطح بالایی از خواست، انگیزه و قدرت میرسند میتوانند از سختترین موانع موجود بر سر راه درمان خود بگذرند و دیگر توقعی ندارند. انسان باید منابع اطلاعاتی را مرتب دریافت کند و هیچگاه نباید دریافت او متوقف گردد و با ایجاد حرکتهای آرام، جهشهای لازم برای کسب انرژی را بهوجود آورد تا در مسیر زندگی بهتر، یعنی همان صراطمستقیم حرکت نماید پس انسان برای اینکه جوشش داشته باشد همانند چشمه نیاز به دو ویژگی دارد: منابع اطلاعاتی صحیح در مسیر دانایی و اختلاف پتانسیل درونی و بیرونی برای کسب انرژی.
سلام دوستان ندا هستم یک همسفر؛
وادی یازدهم برای من سرشار از امید و آرامش است؛ زیرا به ما میآموزد که هیچ تلاشی بیثمر نمیماند و وقتی گفته میشود چشمههای جوشان و رودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس میرسند، یعنی حتی کوچکترین حرکت در مسیر درست، ارزشمند و اثرگذار میباشد و شاید گاهی احساس کنیم راه طولانی است و توان ما کم شده؛ ولی وقتیکه به حرکت خود ادامه میدهیم یعنی در حال آموزش گرفتن و رشد کردن هستیم و هیچ حرکتی بیثمر نیست و چشمهای که از دل کوه میجوشد شاید در آغاز ضعیف و لرزان باشد؛ اما اگر جاری بماند راه خود را پیدا میکند اما گاهی سنگها سد راه او میشوند، گاهی مسیرش پیچ میخورد؛ ولی هیچگاه از رفتن باز نمیایستد و همین حرکت مداوم است که او را به رودخانه و در نهایت به اقیانوس میرساند. ما در کنگره۶۰ میآموزیم که رسیدن مهم نیست بلکه در مسیر بودن مهم است؛ زیرا همین حرکت آرام و پیوسته است که انسان را میسازد و ثمره آن رودهای خروشان است و انسانها برای رسیدن به آرامش و تکامل یافتن باید مانند چشمههای جوشان و رودهای خروشان باشند، چشمه اگر ساکن باشد بعد از مدتی تبدیل به گنداب میشود؛ ولی اگر در حال حرکت باشد و مانند یک رود حرکت کند همیشه زلال و شفاف است. وقتی در کتاب عشق از چشمههای جوشان و رودهای خروشان صحبت میشود انگار آینهای روبهروی من قرار میگیرد؛ آینهای که از من میپرسد آیا درونت هنوز میجوشد یا از ترس، خستگی و ناامیدی ایستادهای؟ رود خروشان یعنی در برخورد با خانواده، جامعه، رنجها و سختیها خودم را فراموش نکنم؛ همانطور که رود با سنگها متوقف نمیشود و از دل سختیها، مسیر خود را پیدا میکند و انسان هم میتواند با صبر و ایمان از مشکلات خود عبور کند و قویتر شود.

سلام دوستان فاطمه هستم یک همسفر؛
«چشمههای جوشان و رودهای خروشان سرانجام همه به بحر میرسند» ما زمانی تبدیل به چشمههای جوشان و رودهای خروشان میشویم که بتوانیم با آموزشهایی که میبینیم دانایی خود را بالا ببریم و از نظر روحی و جسمی یک انسان قویتری شده باشیم و برای اینکه به تمام این موارد برسیم اول باید آموزش ببینیم و دوم از فرمانالهی پیروی کنیم و از ضدارزشها دوری کنیم. در این وادی یاد میگیریم که با رعایت یکسری از قوانین مانند کمک به دیگران، وفاداری، دروغ نگفتن، دزدی نکردن و غیبت نکردن که از ارزشهای والای انسانی است مراقبت کنیم. من در هر جلسه از کلاسهای کنگره موضوع جدیدی یاد میگیرم و بعد روی آنها فکر میکنم و متوجه میشوم چه موارد زیبا و مهمی در زندگی ما وجود داشته که من از آنها بیاطلاع بودم و با چه موارد بیهودهای فکر خود را مشغول میکردم، آموختم نقطهتحمل خود را بالا ببرم، هر کاری را بدون برنامهریزی و صبر انجام ندهم و با آموزشهای کنگره هر روز قویتر و محکمتر در مقابل سختیها بایستم، مثل رودهایی که با گذر از سنگها و مشکلات در مسیر خود، باز هم به اقیانوس زیبا میرسند پس من هم میتوانم به این جایگاه برسم. به قول آقای مهندس که فرمودند: «انسانی در برابر مشکلات میتواند دوام بیاورد که هم توان مالی و هم اندیشه بسیار داشته باشد که در نبود اینها شکست او حتمی است». ما انسانها برای خروج از تاریکیها باید به ریسمان الهی چنگ بزنیم و از فرمان قدرتمطلق پیروی کنیم تا به روشنایی برسیم و این همان تمثیل گذشتن از رودهای خروشان و رسیدن به اقیانوس میباشد. یک چشمه جوشان هم باید دو ویژگی داشته باشد: یکی منابع آب ذخیره شده و دیگری اختلاف ارتفاع یا اختلاف پتانسیل و آبی با دهانه خروجی چشمه به منظور ایجاد فشار برای جوشش چشمه، پس نتیجه میگیریم انسان هم برای تبدیل شدن به چشمه جوشان مثل چشمه نیاز به این دو ویژگی دارد یکی منابع اطلاعاتی درست و دومی اختلاف پتانسیل درونی و بیرون برای کسب انرژی.
سلام دوستان فاطمه هستم یک همسفر؛
بهخاطر سیاهی زندگیام بارها و بارها دچار مشکل شدم، چون دیگر چیزی برایم اهمیت نداشت و زندگی برایم بیمعنا بود و شور و نشاط زندگیکردن رخت بر بسته بود با اولین باری که وارد کنگره شدم، انگار طنابی مرا به طرف کنگره میکشاند و آنجا حالم خوب میشد و آرامش پیدا میکردم روزهای اول میگفتم مگر چهچیزی در اینجا وجود دارد که من ذوق آمدن به کنگره را دارم؟ و منی که هزار راه نرفته را رفته بودم؛ ولی جواب نگرفته بودم و به آرامش درونی نمیرسیدم؛ اما اینجا از باتلاق به چشمه جوشان رسیدم، همهچیز را بیرون گذاشتم و برای رسیدن به درمان، آنها را حمل نمی کردم و اینجا بهشت من بود، چون آموزش میگرفتم. دانایی و تفکر چیزهای دیگری بودند که من نیاز داشتم و هیچوقت بلد نبودم که از آنها استفاده کنم؛ ولی آمدم و یادگرفتم که خواست، فرمانبرداری و آموزشهای ناب کنگره را کاربردی کنم و با کاربردی کردن اینها کمکم نور، جای سیاهی گذشته را گرفت و در مسیر رود خروشان قرار گرفتم. اکنون خدا را شکر میکنم که حالم خوب شده و آرامش در زندگیام جریان پیدا کرده است.
رابط خبری: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر فریبا (لژیون دوم)
ویرایش و ارسال: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر محبوبه (لژیون چهارم) دبیر دوم سایت
- تعداد بازدید از این مطلب :
158