مشارکت همسفر افسانه:
وادی یازدهم به طور کلی در رابطه با قدرت اختیار، عقل و نفسی است که قدرت مطلق برای زندگی هرچه بهتر به انسان ارزانی داشته است و اینکه انسان باید همواره در زندگی به سوی ارزشها حرکت کند که مانند یک چشمه جوشان باشد؛ چراکه انسان شامل قدرت اختیار و اراده است و خودش تصمیم میگیرد که راه خوب یا راه بد را انتخاب کند و شیطان فقط از طریق الهام و القا میتواند او را جذب نیروهای خودش کرده و در درونش انرژی منفی ایجاد نماید. یکی از آن روشها مواد مخدر است که سالیان سال انسان را تخریب کرده و به نیستی و نابودی میکشاند. در اصطلاح، انسان را دچار خمر میکند؛ یعنی روی تعقل و اندیشه فرد پرده میکشد که نتواند از آنها استفاده کند و راه خوب و بد را تشخیص دهد.
خداوند همیشه توصیههای لازم را به انسان کرده و به او تذکر میدهد که انسان، نباید اجازه دهد که مادیات بر او سوار شود؛ بلکه انسان است که باید بر مادیات تسلط داشته باشد. در وادی یازدهم میخوانیم که از اسب پیاده شدن همانقدر مهم است که بخواهی بر اسب سوار شوی.
در وادی یازدهم میگوید: زمانی انسان چشمه جوشان میشود که شامل دو ویژگی باشد؛ یکی داشتن منابع اطلاعاتی صحیح در مسیر دانایی و دومی داشتن اختلاف انرژی پتانسیل درونی و بیرونی، برای کسب انرژی که انسان با بدست آوردن این دو ویژگی به رودهای خروشان تبدیل میشود و از انرژی اهریمن رهایی یافته و در مسیر رشد و کمال حرکت میکند؛ به عنوان مثال زمانی که در کنگره۶۰ خدمتی را برعهده میگیریم، انرژی ما بالا میرود و حالمان بهتر میشود.
وقتی توانستیم به چشمههای جوشان تبدیل شویم، کمکم بدون ترس از موانع زندگی؛ همچون رودهای خروشان عبور میکنیم و نباید هیچگاه متوقف شویم که به مقصد و هدف خودمان برسیم.
مشارکت همسفر پوران:
چشمههای جوشان و رودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس میرسند؛ در ابتدا باید بررسی کنیم که چرا باید چشمه جوشان باشیم تا در ادامه یاد بگیریم چطور چشمه جوشان شویم و در نهایت به بحر و اقیانوس برسیم. طبق وادی دهم، انسان جاری است و به خاطر اینکه ما زندهایم، باید جوشش داشته باشیم و به چشمه جوشان تبدیل شویم.
خشکسالی یکی از عوامل خشک شدن چشمههای طبیعی است. با پیدا شدن اعتیاد در زندگی هر کدام از ما، همان خشکسالی به وجود آمد و کمکم ضدارزشهایی که داشتیم زیاد شد تا جایی که دیگر چشمه خشک شد؛ یعنی دیگر انرژی نداشتیم و فقط تقلا میکردیم و دستوپا میزدیم تا کاری انجام بدهیم. ما هم تا قبل از درگیر شدن در این ضدارزشها انرژی داشتیم، ولی تقلا کردن برای فرد مصرفکننده، انرژی ما را گرفت و کمکم به مرداب و گنداب تبدیل شده بودیم؛ آنقدر که برای کارهای روزمره هم انرژی نداشتیم.
با آن حال و روزی که داشتیم، هر کدام وارد این جلسات شدیم و با از بین بردن ضدارزشهای درون، باز میتوانیم به آن آب زلال و چشمه جوشانی که بودیم برگردیم و به رود خروشان برسیم. هرچند در این مسیر سختیها و مشکلاتی وجود دارد، ولی نباید هیچ هراسی از آن داشته باشیم؛ نباید خود را کم ببینیم و فکر کنیم این مسیر سخت است و بگوییم نمیتوانیم از پس آن برآییم. به جای تقلا کردن، باید با آگاهی، دانایی و تلاش حرکت کنیم؛ زیرا تقلا از روی ناآگاهی و جهالت بود.
در کنگره۶۰، هر آموزشی که ما میگیریم، میتوانیم خود و جایگاههایمان را بشناسیم و حتی جایگاههای از دسترفته را نهتنها برگردانیم، بلکه آنها را به مراتب بالاتر ارتقا دهیم.
مشارکت همسفر عاطفه:
وقتی به وادی یازدهم فکر میکنم، ناخودآگاه یاد خودم میافتم و مسیر سختی که تا اینجا طی کردهام. چشمههای جوشان و رودهای خروشان برای من یعنی همان تغییر و جنبشی که درونم شروع شده است؛ هرچند هنوز کامل نیست، اما جریان آن را حس میکنم. من در ابتدا فقط غم و ناامیدی میدیدم؛ خستگی از تکرار تخریبها، از اینکه مسافرم دوباره سفرش را خراب کرد. اما کمکم فهمیدم این سختیها مثل سنگهایی هستند که مسیر رود را شکل میدهند؛ مانعش نمیشوند، بلکه جهتش را مشخص میکنند.
در این مسیر یاد گرفتم که به جای ایستادن و ناامیدی، باید بپذیرم که راه جاری است و من هم بخشی از این جریان هستم. حتی اگر مسافرم هنوز به آرامش نرسیده است، من درون خودم رشد را تجربه میکنم؛ چشمهی کوچکی که در درونم شروع به جوشیدن کرده است؛ چشمهای از فهم، از عشق بدون توقع، از ایمان به خداوند و به مسیر کنگره. شاید هنوز رود خروشان نشده باشم؛ اما با هر روز خدمت و با هر حضور در جلسه، به آن مرحله نزدیکتر میشوم.
وادی یازدهم به من یاد داد که همهی این جریانها در نهایت به بحر میریزند؛ بحر آرامش، بحر دانایی و عشق الهی. من باور دارم که اگر ادامه بدهم و اگر از سختیها نترسم، روزی من و مسافرم هر دو به آن بحر خواهیم رسید.
امروز دیگر خروشان بودن برایم یعنی حرکت کردن با ایمان، حتی اگر مسیر ناهموار باشد. من همسفری هستم که هنوز در سفر اولم، اما دلم سرشار از امید است؛ چون چشمهی درونم به جریان افتاده و مطمئنم روزی به بحر میرسد.
مشارکت همسفر فاطمه:
تأثیر این وادی روی من این بود که با خدمت کردن در کنگره و قرار گرفتن در خدمت داوطلبانه و خالصانه، توانستم بهترین و پاکترین حسهای دنیا را لمس کنم. هدف از آموختن و داشتن انرژی و قدرت در زندگی انسان این است که در زندگی هر انسانی مشکلات وجود دارد و هیچکس بدون مانع و مشکل نیست؛ فقط رنگ و شکل آن متفاوت است. پس برای عبور از این موانع، نیاز به آموزش و انرژی داریم تا بتوانیم به ارتقا برسیم.
در تیتر وادی یازدهم، چشمههای جوشان و رودهای خروشان را میبینیم و متوجه میشویم که ویژگی هر کدام مشخص شده است؛ جوشان بودن و خروشان بودن و در نهایت رسیدن به هدف که همان رسیدن به بحر و اقیانوس است. چشمههای جوشان در کنگره۶۰ تمثیل انسانهایی است که با آموزش صحیح و فراگیری آن و در ادامه، عمل به آن، در مسیر حرکت قرار میگیرند و جایگاه خود را تغییر میدهند. به واسطهی تغییر جایگاه، انرژی مضاعفی در آنها پدید میآید و به هم پیوستن این حرکتهای تازه و مستمر، ثمرهاش رودهای خروشان است؛ یعنی انسانهایی که به سطح بالایی از خواست، انگیزه و قدرت میرسند.
رابط خبری: همسفر الهه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون پنجم)
ویرایش و ارسال: راهنمای تازهواردین همسفر فرشته (لژیون راهنماهای تازهواردین) دبیر اول سایت
همسفران نمایندگی دنا شهرضا
- تعداد بازدید از این مطلب :
147