سایت همسفران دکتر علیرضا گفتوگویی با همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر فاطمه ترتیب داده است که از صحبتهای ایشان بسیار آموزش گرفتیم. در ادامه، نگاه زیبای شما را به خواندن آن دعوت میکنیم؛ امیدواریم مورد توجه قرار گیرد.
همسفر زهره و مسافرشان با آنتیایکس شیره، تریاک و متادون وارد کنگره شدند. چهارده ماه و بیست روز سفر کردند به روش DST و داروی OT، با راهنمایی مسافر فریدون و همسفر فاطمه. در حال حاضر نه ماه و بیست روز است که با دستان پر مهر و محبت جناب مهندس آزاد و رها هستند. رشته ورزشی مسافر والیبال و رشته ورزشی همسفر تنیس روی میز.
نقش نظم و استمرار در وادی یازدهم چیست؟
استمرار در یادگیری، مهمترین ویژگی وادی یازدهم است؛ ویژگیای که برای من همسفر به معنای تلاش مستمر، پیگیری آموزشها و حضور منظم در مسیر کسب دانش است، پس برای رسیدن به این وادی این نکات بسیار مهم است که بایستی مرتب حضور داشته باشم، آموزش بگیرم و در حرکت بمانم. تداوم در مسیر رشد و آگاهی، لازمه چشمه جوشان و رود خروشان شدن است؛ بنابراین مسیر آگاهی، رشد، دانش و دریافت من باید ادامهدار، منظم و همیشگی باشد.
نقش آگاهی در هماهنگسازی اضلاع مثلث حیات چیست؟
در کنگره۶۰ آگاهی نقشی کلیدی در هماهنگسازی اضلاع مثلث حیات دارد؛ زیرا دانایی و جهانبینی درست سه ضلع جسم، روان و جهانبینی را به تعادل میرساند و بدون آن، درمان و رشد پایدار امکانپذیر نیست. کنگره۶۰ تأکید میکند که ریشه بسیاری از مشکلات انسان در جهل و نادانی نهفته است و این آگاهی است که پرده جهل را کنار میزند و انسان را به سوی معرفت، دانایی و تعادل واقعی هدایت میکند.
زمانیکه نیروی خفته فعال میگردد، معمولاً اول در فکر، خودش را نشان میدهد یا در رفتار؟
نیروی خفته ابتدا در فکر و جهانبینی انسان ظهور و سپس به رفتار تبدیل میگردد؛ اگر تفکر درست باشد، رفتاری سالم، ارزشمند و سازنده شکل میگیرد؛ اما اگر تفکر نادرست باشد، رفتار به سمت ضدارزشها حرکت خواهد کرد؛ بنابراین زمانیکه نیرویی درون انسان بیدار میشود، نخستین نشانه آن تغییر در اندیشه، نگرش و نگاه فرد است. برای مثال، کسی که استعداد هنری در وجودش نهفته است، ابتدا جرقهای در ذهنش میزند: شاید بتوانم نقاشی کنم، سپس احساس و اشتیاق در او شکل میگیرد و در نهایت قلممو را برمیدارد و شروع به خلق اثر میکند.
چه تفاوتی بین «ندانستن» و «غافل بودن» در فعال شدن نیروهای خفته وجود دارد؟
ندانستن یعنی فرد هنوز دانش و اطلاعات لازم را کسب ننموده است، او آگاه نیست که چه نیروهایی در وجودش نهفته است یا چگونه باید آنها را بیدار کند؛ اما زمانیکه آموزش دریافت و جهانبینی تغییر میکند، نیروهای خفته به تدریج ابتدا در فکر و سپس در رفتار فعال میگردد. با یادگیری و عمل کردن به آموزشهای جهانبینی، وادیها، سیدیها و تجربه سفر در کنگره۶۰ میتوانیم دانایی را جایگزین نادانی کنیم. غافل بودن یعنی فرد دانش و آگاهی لازم را دارد؛ اما توجه و تمرکز کافی ندارد، در نتیجه نیروهای درونی بدون استفاده میماند و یا حتی ممکن است به سمت ضدارزشها کشیده شود. در حقیقت، دانایی زمانی ارزشمند است که از قوه به فعل درآید، در نتیجه دانستن بدون عمل، همان غفلت است.
آیا میشود حس خوب را ساخت یا فقط میشود آن را حفظ نمود؟
حس خوب را نمیتوان با عوامل بیرونی یا به صورت لحظهای ایجاد کرد؛ مثل مصرف مواد مخدر یا رفتارهای هیجانی؛ زیرا این نوع حسها موقتی و غیر واقعی است. حس خوب، نتیجه یک فرایند طبیعی و تدریجی است که از تعادل جسم، روان و جهانبینی به وجود میآید. زمانیکه حس خوب به طور طبیعی شکل گرفت، وظیفه فرد این است که آن را با عمل سالم، عدالت و معرفت حفظ نماید، حس خوب ساخته نمیشود؛ بلکه به وجود میآید و بایستی نگهداری و محافظت گردد.
ارتباط بین نظم و زیرساختها در زندگی چگونه است؟
بدون نظم، هیچ زیرساختی دوام نمیآورد. برای مثال، در درمان اعتیاد زیرساخت جسمی تنها با نظم در مصرف دارو و اجرای دقیق برنامه سفر امکانپذیر است؛ اما اگر فرد برنامه منظمی برای خواب و تغذیه نداشته باشد، این زیرساخت جسمی به تدریج فرو میریزد. زیرساختها مانند اسکلت عمل میکنند و نظم همانند مفصلهایی است که اجزا را به هم متصل و آنها را به صورت هماهنگ به حرکت درمیآورد.
بههمریختگی مثلث حیات چه نشانههایی در زندگی روزمره دارد؟
هرگونه اختلال در یکی از اضلاع این مثلث، به سرعت در زندگی روزمره پدیدار میشود؛ چراکه هرگونه اختلال موجب بیماریهای جسمی، آشفتگیهای روانی و شکست در روابط اجتماعی میشود. در چنین شرایطی، نگرش، باورها و شیوه نگاه فرد به زندگی دچار تغییر و ناپایداری میگردد.نقش آموزش و زمان در بیدار شدن صحیح نیروهای خفته چیست؟
آموزش بدون زمان کافی ناقص و زمان بدون آموزش بیثمر است. تنها با ترکیب این دو، نیروهای خفته درون انسان بهدرستی بیدار میشوند. زمان به فرد فرصت میدهد تا شکستها و موفقیتها را تجربه کند و از آنها درس بگیرد.
کلام آخر:
در تمام مراحل زندگی قدردان خداوند، آقای مهندس و خانواده محترمشان و راهنمای خوبم هستم و امیدوارم آموزشهایی که دریافت نمودهام را با حداکثر نیرو و انرژی به کار ببرم؛ آگاه باشم آموزشها را دریابم و به خود فرصت بدهم تا در مسیر درست و صراط مستقیم حرکت نمایم. با این نگرش، نیروهای درونی بیدار و زندگیم رنگ تازهای پیدا میکند.
طراح سوال: همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر نجمه (لژیون پانزدهم)
ارسال: همسفر سمیرا رهجوی راهنما همسفر نسرین (لژیون پنجم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی دکتر علیرضا
- تعداد بازدید از این مطلب :
282