شاد و شاکر خداوند بلند مرتبهای هستم که هم زشتی را به من نشان داد و هم در مسیر روشنایی مرا هدایت کرد. در وادی یازدهم مهندس به من آموزش داد؛ روشنایی آبستن تاریکی است و تاریکی آبستن روشنایی، در وجود هر کس، هر چند خوبی باشد باز هم یک نقطه تاریکی در وجود او میباشد تا او را بیشتر آزمایش کند. نه اینکه خداوند دوست دارد بدی انسان را ببیند، بلکه به این دلیل است که از انسان موجودی بسازد که بالاتر از یک فرشته باشد، فرشته فرمان بیچونوچرای خداوند را اجرا کرد؛ چون فرشته مجبور بود که هر چه فرمان بود اجرا شود.
همان که میفرمایید؛ من میدانم آنچه را که شما نمیدانید. انسان موجودی است مختار و دارای اختیار، حتی از در نظر نیروهای شیطانی محترم شمرده شده است، یعنی؛ من هر جا هستم، خودم مسیرم را ساختم و میسازم؛ زیرا کسی نمیتواند من را به جبر، مجبور به کاری کند، مگر خواستهاش را در خود داشته باشم، وقتی خواستهای در وجود انسان وجود داشته باشد؛ مسلما چیزهایی را میخواهند که او را به طرف خواستهاش نزدیکتر میکند حالا این خواسته میتواند هم مثبت باشد و هم منفی.
افکار و اندیشه من به عنوان همسفر، مترادف با خمر آورده شد. سوال این جا است که خمر یعنی؛ پوشیدن حسوحال طبیعی خود انسان. آیا افکار من هم این ویژگی را دارد؟ بله وقتی من با افکارم منفی، برای اطرافیان خود بدی میخواهم، وقتی هر چیزی را برای خودم دوست داشته باشم، و برای اختیار و خواسته دیگر انسانها هیچ ازشی قائل نباشم، قطعا روی انسانیت خودم حجاب و پرده پوشاندهام.
در سیدی فاضلابهای جوشان مهندس میفرماید؛ اختلاف ارتفاع و منبع اطلاعاتی، به نظر من هر کس تاریکی بیشتری تجربه کند مستعد اختلاف ارتفاع بیشتری است و وقتی از منابع اطلاعاتی مفید استفاده کند قطعا وجود این اختلاف باعث میشود که از انرژی پتانسیل بیشتری استفاده کند. منبع اطلاعاتی همان علم درست زندگی کردنی است که من در کنگره کسب میکنم، یک سری کارهای به ظاهر ناچیز برای من حکم همان آبستن تاریکی را دارد و یک سری کارهای بسیار آسان آبستن روشناییها است.
حواسم باشد در هر نقطه ای قرار دارم اگر به طور نسبی شاید به آرامش رسیدم باز تاریکی در وجودم پنهان است کافی است یک لحظه خواستهام تغییر کند. نگاه ما باید به خود و به اعمال خود باشد، هر شب قبل از خواب، مرور کنم امروز چه کارهایی انجام دادم، اگر متوجه اشتباهات خود شدم یعنی؛ درس گرفتم اما اگر اشتباهات دیگران ورق زدم و حکم دادم یعنی گسترش تاریکی، و نقطه امیدی که در وادی یازدهم برای من بسیار دلگرم کننده بود اینکه حتی اگر در اوج تاریکی قرار دارم باز یک نقطه روشنی در وجود من است، کافی است با رفتن به سمت ارزشها به آرامش برسم و وقتی به آرامش رسیدم میشنوم عمل نه با گوش ظاهر بلکه از طریق القائات و الهامات باشد.
امیدوارم برای همه ما رفتن به سمت نور بیشتر و بیستر فراهم شود تا بتوانیم خدمتگذاران لایقتری برای مخلوقین خداوند باشیم.
منبع: سایت کنگره۶۰
نویسنده: راهنمای تازهواردین همسفر بتول
رابط خبری: مرزبان همسفر اعظم
ویرایش و ارسال: همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر معصومه(لژیون دوم)نگهبان سایت
همسفران نمایندگی بردسکن
- تعداد بازدید از این مطلب :
71