در مسیر این رود خروشان بودن بسیار لذت بخش است

جلسه پنجم از دور ششم جلسات لژیون سردار ویژه همسفران آقا نمایندگی آکادمی با دستور جلسه "وادی یازدهم و تاثیر آن روی من " به استادی راهنمای محترم مسافر شمس، نگهبانی همسفر علی و دبیری همسفر محمد، پنج‌شنبه 1404/10/04، ساعت ۱۱:30 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

جشن همسفر را پیشاپیش به همه‌ی شما تبریک می‌گویم. خب همسفران خانم از اول بوده‌اند و این بحث ارتقا جایگاه همسفران آقا بحثی است که من در این چند سالی که در شعبه آکادمی بوده‌ام و شاهد آن بوده‌ام که احساس نزدیکی به آنها می‌نمایم و همیشه دوست دارم که در جمعشان باشم به‌خاطر اینکه از هر دودید به قضیه نگاه‌کردن خیلی مهم است که من بفهمم دیدگاه یک پدر یک برادر و حتی یک دوست آقا به فرد مصرف‌کننده چگونه است و برای من خیلی جالب و تأثیرگذار است.
ممنونم که همیشه دغدغه‌های ما را تحمل کرده‌اید و یک‌جورهایی اسیر دوران مصرف ما بوده‌اید و امروز در کنار ما در حال ارتقاپیداکردن هستید.
برای همین خود من هم خیلی دوست دارم پیش شما باشم و همیشه استقبال می‌کنم از اینکه در کنار همسفران باشم.
در مورد دستور جلسه هم خب معمولاً رسم این هست که دستور جلسه‌هایی که در طول هفته داریم به لژیون سردار ارتباط می‌دهیم. داشتم فکر می‌کردم که اصلاً این دستور جلسات نمی خواد که من فکر کنم که بخواهم ربطش بدهم کاملا این چشمه و رود خروشانی که می‌خواهد به دریا و اقیانوس برسد ربط مستقیم به لژیون سردار دارد. منتهی بحث اصلی این است که من چقدر خواهان این ارتقا هستم. من چقدر خواهان آن اختلاف‌پتانسیل و تغییر جایگاهی هستم که باعث می‌شود تا من را به آن اقیانوس وصل نماید و اینکه آیا من در خودم ظرفیت آن بحر و اقیانوس را می‌بینم. من می‌توان به جایی برسم و اینکه اصلاً طرز فکر من چگونه است.
من هیچ موقع طرز فکرم این نبوده است که به قولی به جایگاهی برسم و بگویم که بالاتر بروم؛ ولی همیشه دنبال کسب علم و آگاهی بوده‌ام. دنبال کسب دانش بوده‌ام و دنبال این بودم که ذهن خودم رو انتقال بدهم و بعد از یک مدت متوجه شدم که این چیزی که در درون من هست و می‌خواهد که من پیشرفت نمایم چه از لحاظ علمی و چه از لحاظ معنوی باعث می‌شود که خودبه‌خود جایگاه من تغییر کند. یعنی نیازی نیست که من به دنبال این باشم که بخواهم جایگاه بالاتری را تجربه نمایم.  کافیه که فقط آن سیستم اختلاف‌پتانسیل را رعایت کرده باشم. در کنار آن هم بفهمم که بار معنوی من برای من با مادی می‌آورد. اگر این بار مادی تخلیه بشود برای من در کنگره اختلاف جایگاه را به همراه خواهد آورد.
یک قانونی در فیزیک داریم که احتمالاً شنیده این به نام قانون مویینگی اگر اشتباه نکنم. یک لوله‌ی خالی را اگر داخل آب قرار دهم، آن خلأ و خالی بودن لوله باعث می‌شود که آب را به درون خودش بکشد. اگر همان لوله درون آب باشد و آن را درون آب قرار دهیم، دیگر این اتفاق نمی‌افتد. این مثالی است که من در تمام دوره خدمتی خودم در کنگره ۶۰ احساس کردم که هر وقت ظرفیتی را که از نظر مالی درون خودم داشتم را خالی کردم دوباره پر شدم.
هر موقع ترسیدم و به خودم جرئت ندادم که این کار را انجام دهم، اختلاف‌پتانسیلی ایجاد نشد و تغییر جایگاهی در من صورت نگرفت. من همیشه گفتم که از روز اولی که آمدم با کنگره معامله نکردم.
روزی که آمدم سفر کنم، پیراهن سفید من پاره بود. یک کیف رو دوشی داشتم که این را کج می‌انداختم روی این پارگی را بپوشاند و به‌عنوان میکروفون گردان خدمت می‌کردم. دوست داشتم خدمت کنم. زیاد اهل نشستن نبودم.
روزی که بعد از یکی دو سال در لژیون سردار نشستم باورم نمی‌شد که پرداخت ۶ میلیون تومان برای من دنیای عجیبی بود. برای من آرزو بود که آیا می‌شود یک روزی من کنار این بچه‌های لژیون سردار بنشینم؟ این عشق به اطلاعات و آگاهی بود.
یادم است که یکی از دوستانی آنجا بود که برای من یک پیراهن سفید خرید. آن موقع انتشارات شعبه پیراهن سفید هم می‌فروخت. آن پیراهن را من هنوز دارم. یعنی همسرم تمام پیراهن‌های کهنه مرا دور انداخت، و به او گفتم به این پیراهن من دست نزن، من هر موقع درب کمد را باز می‌کنم باید این پیراهن را ببینم. دلیل هم داشتم به‌خاطر اینکه گذشته‌ای را به یاد من می‌آورد که من بفهمم کجا بودم و رود خروشانی که من در کنگره آمده‌ام و با آن حرکت می‌کنم چه تغییر جایگاهی در من ایجاد کرد. آن اختلاف‌پتانسیل با من چه‌کار کرد.
آقای مهندس می‌گویند خداوند سریع‌الحساب است. من هیچ‌وقت در کنگره در قیدوبند معامله‌کردن نبودم؛ ولی هر موقع که داده‌ام به آنی نکشیده که پاسخ مرا داده است. یعنی چندین برابر برای من برگشته است. این کار شجاعت انسان را بیشتر می‌کند. حس می‌کنی که در مسیر این رود خروشان بودن چه لذتی دارد. امیدوارم این جمع همسفران آقا در این مسیر همان‌گونه که تابه‌حال آمده‌اند باشند و من هم در کنار شما از حضور تک‌تک شما لذت ببرم.

تایپ و ویراستاری: همسفر بهنام (لژیون اول)
تصویربردار: همسفر بهنام(لژیون اول)
تهیه و تنظیم: سایت همسفران آقا، نمایندگی آکادمی