English Version
This Site Is Available In English

وادی یازدهم و مقصدی که همان آرامش و تعادل است.

وادی یازدهم و مقصدی که همان آرامش و تعادل است.

به نام نامی اولین عاشق که اوست"

هفتمین جلسه از دور چهل و هشتم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره۶۰ نمایندگی عمان سامانی(شهرکرد)، به استادی مسافر بهزاد، نگهبانی مسافر حبیب و دبیری مسافر فریدون، با دستور جلسه "وادی یازدهم و تأثیر آن روی من" در روز پنجشنبه ۴ دی‌ماه ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۶ آغاز به کار کرد.

سلام دوستان، بهزاد هستم، یک مسافر.
خداوند را شکر می‌کنم که اجازه ورود به کنگره، آموزش و خدمت را به من داد. از اینکه در جمع شما دوستان هستم، بسیار خوشحالم. از راهنمای عزیزم آقا اصغر و گروه مرزبانی تشکر می‌کنم که به من اجازه خدمت در این جایگاه را دادند.
پیشاپیش هفته همسفر را به همه شما عزیزان و آقای مهندس و خانواده محترمشان تبریک می‌گویم.

دستور جلسه هفته جاری، وادی یازدهم است؛
«چشمه‌های جوشان و رودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس می‌رسند».

به نظر من، در این وادی، چشمه تمثیلی از یک انسان است و بحر و اقیانوس تمثیلی از مقصد؛ یعنی آرامش، آسایش و تعادل. رود نیز می‌تواند تمثیلی از مسیر پر فراز و نشیبی باشد که انسان باید تا مقصد طی کند.

در متن وادی می‌خوانیم که یک چشمه برای اینکه جوشش داشته باشد، باید دو ویژگی داشته باشد؛
اول، منابع آبی؛
یک چشمه نمی‌تواند فقط از یک منبع تأمین شود. برای انسان هم به همین شکل است؛ انسان مانند یک چشمه است که از تپه‌ها و کوه‌های مختلف اطراف خود آب می‌گیرد.
منِ سفر اولی یا حتی سفر دومی که به کنگره می‌آیم، به منابع اطلاعاتی صحیح نیاز دارم. این منابع شامل صحبت‌های آقای مهندس و استاد امین، سی‌دی‌ها، کتاب‌ها، جزوات و صحبت‌های راهنما است.
من باید سعی کنم از این منابع به بهترین شکل استفاده کنم.

بعضی اوقات یک چشمه، چند منبع آب خوب و باکیفیت دارد، اما اگر یکی از این منابع آبی شور یا تلخ باشد، آب چشمه خراب می‌شود و دیگر قابل استفاده نیست.
یک سفر اولی را در نظر بگیرید که سفر خود را به درستی انجام نمی‌دهد و حال خوبی ندارد؛ البته من قصد ندارم راجع به خود این شخص صحبت کنم، می‌خواهم راجع به آن تازه‌واردی بگویم که او را می‌بیند و با خود می‌گوید: «اینجا هم مثل جاهای دیگر است و فایده‌ای ندارد، اینجا هم حالشان خراب است»
این‌ می‌شود یک منبع سمی و آلوده و من باید حواسم باشد که منابع را درست انتخاب کنم، باید به آن تشخیص و دانایی برسم که بدانم چه موضوعی را باید ببینم و از چه موضوعی آموزش بگیرم.

دوم، اختلاف پتانسیل و اختلاف ارتفاع؛
منبع چشمه همیشه باید بالاتر باشد و خروجی چشمه پایین‌تر باشد تا آب جاری شود. یک توپ را در نظر بگیرید؛ اگر روی سطح صاف قرار بگیرد، ثابت است، اما وقتی روی یک سطح شیب‌دار باشد، شروع به حرکت می‌کند.
انسان نیاز به ایجاد اختلاف ارتفاع در خود و تغییر جایگاه دارد.

من چگونه این اختلاف انرژی و ارتفاع را برای خودم به وجود بیاورم؟
با حرکت‌های سالم و درست، حرکاتی کوچک اما مداوم.

من در کنگره، از یک مصرف‌کننده مواد مخدر به یک مسافر در حال سفر تغییر جایگاه می‌دهم؛ از فردی که تا به حال مشارکت نکرده، به فردی که برای اولین بار مشارکت می‌کند تغییر جایگاه می‌دهم؛ از فردی که یک بار مشارکت کرده، به فردی که دو بار مشارکت کرده تغییر جایگاه می‌دهم.
از فردی که تا به حال پارک نیامده و ورزش نکرده است، تبدیل به فردی می‌شوم که به پارک می‌آید و ورزش می‌کند. این‌ها باعث ایجاد انرژی در من می‌شوند.

این حرکت‌ها و تغییرات، باید کوچک و مداوم باشند. همین‌هاست که اندک اندک درون من ایجاد انرژی‌ می‌کند. یک انرژی خالص که از کارهای مثبت، رضایت‌مندی از عملکرد خود و خوشحال کردن دیگران به دست می‌آید. در نتیجه، هورمون‌های سیستم پاداش در بدن من ترشح می‌شود و باعث لذت و شادی می‌گردد.

منابعی که من از آنها انرژی می‌گیرم باید متفاوت و متنوع باشند؛ من باید مشارکت نمایم، سی‌دی بنویسم، خدمت کنم، در پارک حضور پیدا کنم، سر لژیون باشم و به طور کلی تمامی آنچه را که به عنوان وظایف رهجو و بایدها و نبایدهای کنگره به من تفهیم شده است، اجرا نمایم.

همان‌طور که در مسیر چشمه و رودخانه موانع بسیاری هست، در مسیر زندگی انسان هم موانع و مشکلات، کم نیست. وقتی به یک مشکل برمی‌خوریم، چند راه پیش روی ماست، ما هستیم که انتخاب می‌کنیم تسلیم شویم یا برای حل آن مشکل قدم برداریم.
آب رود وقتی در مسیر خود به یک سنگ بزرگ می‌رسد، یا دور می‌زند یا راه جدیدی باز می‌کند؛ اما اگر قدرت حرکت آن کم باشد، متوقف می‌شود.
گاهی اوقات هم هست که رودخانه خروشان است، اما از مسیر اصلی خارج می‌شود. برای مثال فردی که در اواخر سفر است و دچار منیت می‌شود، با خود می‌گوید: «من که سفرم تمام است، من که دیگر خوب شده‌ام، پس اگر دیرتر به جلسه بروم ایرادی ندارد» یا «حالا امروز را نمی‌روم» یا «مگر یک سی‌دی ننوشتن، چه ایرادی دارد»؛ چنین شخصی در حال انحراف از مسیر است و در لبه پرتگاه قرار دارد.

امیدوارم که همه ما همچون چشمه‌هایی جوشان و رودهایی خروشان در مسیرهایی درست به حرکتمان ادامه دهیم و به خودمان و دیگران نوید سلامتی و آرامش بدهیم.

از همه شما عزیزان که به صحبت‌های من توجه کردید، سپاسگزارم.

 

عکس‌برداری: مسافر میلاد لژیون هشتم
نگارش: مسافر احسان لژیون دهم
ویرایش و ارسال: مسافر حمید لژیون نوزدهم

با احترام مرزبان خبری مسافر وحید

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .