همسفر بودن یعنی سکوتی که پر از حرفهای نگفته است، یعنی بغضی
که هرگز اجازه نداد امید بشکند همسفر یعنی دل خسته؛ اما ایمان زنده یعنی اشک؛ اما قدمهای استوار هفته همسفر هفته قدردانی از دلهاییست
که عاشقانه ماندند و راه رهایی را روشن کردند.
همسفر جواد همراه مسافرشان با سالها تخریب وارد کنگره شدند. آنتی ایکس مصرفی شیره و تریاک، روش درمان DST داروی درمان OT سفر خودشان را شروع کردند با راهنما مسافر علیرضا کابلی و راهنما همسفر میثم یارعلی، رشته ورزشی همسفر و مسافر بدمینتون، هم اکنون ۵ سال و ۲ ماه است که آزاد و رها هستند.
برای آرامش همسفری که مسافرش با چالشهای بسیار دست و پنجه نرم میکند و خود را از سفر درست در کنگره محروم میکند، چه توصیهای دارید؟
جدا کردن حال همسفر از حال مسافر یکی از اولین پارامترها است. همسفر باید مسئولیت سفر یا عدم سفر مسافر را به عهده خود مسافر بگذارد و بهجای او تصمیم نگیرد یا بار او را به دوش بکشد. آرامش، زمانی اتفاق میافتد که هرکس مسئول جایگاه خودش باشد؛ اما تمرکز روی سفر میتواند بهترین کمک به مسافر و ادامه سفر درست همسفر گردد. وقتی همسفر آموزش ببیند، تغییر کند و به تعادل برسد این تغییر مطمئناً روی مسافر هم اثر میگذارد. آرامش همسفر و پذیرش این موضوع که من میتوانم راه را نشان بدهم نه اینکه کسی را مجبور به انجام کاری بکنم بسیار حائز اهمیت است و مسئله مهم دیگر پذیرش زمان، بعضی مسافرها باید به ته خط انتخابهای خودشان برسند تا آمادگی سفر پیدا کنند. این فاصله هرچند دردناک؛ اما گاهی لازم است. تقویت ایمان و امید به جای انتظار بسیار کارساز است، امید داشتن خوب است؛ اما انتظار تغییر فوری آرامش را از هر دو آنها میگیرد. همسفر با سپردن به نیروی الهی و رسیدگی به مسئولیتهای خود میتواند حالخوب را به خودش هدیه کند و با ساختن خودش هم خودش به آرامش برسد و هم بهترین بستر را برای بیداری مسافر مهیا میکند.
وقتی فردی تصمیم میگیرد در کنگره خدمت کند یا قدمهای خود را محکم و استوارتر بردارد، نیروهای منفی بیش از هر زمان دیگری او را احاطه میکنند چه راهکار و توصیهای دارید؟
تغییر، تعادل سیستم قبلی را به هم میزند و تا زمانی که فرد در سکون یا تکرار الگوهای گذشته است، نیروهای بازدارنده احساس خطر نمیکنند و با او کاری ندارند؛ اما به محض اینکه تصمیم میگیرد خدمت کند، آموزش بگیرد و قدمهایش را محکم بردارد، در واقع از منطقه امن نفس خارج شود. اینجا نیروهای بازدارنده فعال میشوند تا وضعیت قبلی خود را حفظ کنند. در کنگره یاد گرفتم هر نیروی سازنده نیروی بازدارنده متناسب با خود را دارد و این نیروها الزاماً بیرونی نیستند و اغلب به شکل تردید، خستگی، بهانهها، ترس از قضاوتها و مشکلات ناگهانی خودشان را نشان میدهند و اینها نشانه اشتباه بودن مسیر نیست، بلکه نشانه درست بودن آن است؛ اما اگر آنها را بشناسم میدانم که نیروهای منفی آزموناند نه مانع آن میآیند تا میزان باور فرد را بسنجند و ثبات قدم او را محک بزنند تا من آموزشها را از دانستن به عمل تبدیل کنم، اگر عقبنشینی نکند این نیروها کمکم تضعیف میشوند، وقتی فرد فقط برای خودش حرکت میکند، فشار این نیروها کمتر میشوند؛ اما خدمت یعنی تأثیرگذاری بر دیگران و این سطح بالاتری از مسئولیت است؛ بنابراین موانع هم کمرنگتر میشوند، کسی که آموزش دیده باشد بهجای ترسیدن میگوید اگر فشار هست؛ پس حرکت هم هست.
یک همسفر خوب مانند یک صافی عمل کند و ناخالصیهای حاشیه سفر را میزداید و سختیهای راه را مرهم خواهد بود انجام این مسئولیت مهم درچه صورت امکانپذیر است؟
زمانی که همسفر سفر خودش را درست و کامل انجام دهد، یعنی آموزشپذیر باشد نه واکنشی. یک همسفر خوب شنونده آموزش است و لحظهای تصمیم نمیگیرد و بهجای واکنش احساسی آگاهانه عمل میکند. بدون آموزش همسفر بهجای صافی فیلتر معیوب محسوب میشود که ناخالصی را بیشتر میکند؛ اما با آموزش از دلسوزی به درک میرسد. صافی بودن یعنی نه سختگیری، نه رها شدگی و نه قربانی بودن، بلکه تعادل بین محبت، قاطعیت و این فقط با رشد درونی همسفر شکل میگیرد، همسفر زمانی مرهم است که تصمیم مسافر را تصمیم خودش نکند، اجازه بدهد مسافر پیامد انتخابهایش را ببیند. صافی بودن یعنی عبور دادن تجربه نه حذف آن. آرامش را نمیتوان منتقل کرد آرامش صادر شدنی نیست؛ باید از درون ساخته شود و هیچ همسفری بهتنهایی صافی نمیشود. من همسفر وظیفهام را انجام میدهم و با صبر، پذیرش و رها کردن به سفر خودم ادامه میدهم.
گاهاً مسافر پس از رهایی و در سفر دوم حضور کمرنگتری در کنگره نشان میدهد. چه توصیهای به این همسفران که از این دسته مسافرها دارند، دارید؟
رهایی پایان راه نیست، آغاز مسئولیت است. اولین نکته برای همسفر این است که بداند کمرنگ شدن حضور مسافر در سفر دوم به معنی شکست نیست، بلکه نشانه آزمون تعادل پس از رهایی است. همسفر نباید با ترس این مرحله را بزرگتر از حد واقعیاش ببیند. همسفر نقش یادآور آرام دارد، نه ناظر سختگیر یادآوری باشد نه تذکر مداوم، الگو باشد نه قاضی. گاهی فقط با گفتن یک جمله ساده مثل من خودم از کنگره خیلی انرژی میگیرم بیش از هزار تذکر اثر میگذارد، اگر همسفر حضورش منظم باشد، آموزشها را ادامه دهد و حال خوبی بسازد، این حال خوب مسافر را بیکلام دوباره عاشق کنگره میکند، اجازه بدهید مسافر مسئول رهایی خودش بماند، همسفر نباید نگران بیش از حد باشد و جای مسافر پاسخگو باشد و بار سفر دوم را به دوش بکشد. رهایی زمانی پایدار میماند که مسافر خودش مسئول نگهداری آن باشد. مراقب ترسهای پنهان خود باشید، گاهی نگرانی همسفر ریشه در این ترس ها دارد که نکند همهچیز از دست برود. همسفران این مسافران با حفظ آرامش و اینکه سفر خود را رها نکنند و به مسافر برای آمدن به کنگره فشار وارد نکنند، امید را جایگزین ترس کنند، چرا که خیلی وقتها همین ثبات آرام همسفر باعث میشود مسافر دوباره جایگاهش را پیدا کند.
.jpg)
مهمترین سرمایه و توشه یک همسفر که گامهای قویتری برای ادامه مسیر و راه در سفر اول و دوم بردارد چیست؟
مهمترین سرمایه دانایی کاربردی این هست که بتوانیم داناییها را بشنویم و بتوانیم روی آنها تفکر کنیم و در زندگی روزمره به کار ببریم، دانایی باعث میشود که من همسفر احساسی عمل نکنم و از ضد ارزشها فاصله گرفته و در مسیر آگاهی ادامه دهم و من میتوانم برای توشه مسیر صبر و پذیرشم را بالا ببرم. بهطور مثال در یکسری مسائل عجله نکنم و نقش خودم را به درستی ایفا کنم و بتوانم به درستی مسئولیتهایم را بپذیرم و بعد از آن حرمتها بین خودم و مسافرم حفظ کنم، آن زمان در ساختار کنگره در سفر دوم به رشد واقعی خواهم رسید، بعد از آن تغییر نگاه و نگرش من باعث میشود که جهانبینیام تغییر کند و از سرزنش کردن و توقعات غیر واقعی فاصله گرفته و آن زمان است که آرامش میتواند جای اضطراب را برایم بگیرد و با توکل و ایمان به این مسیر و حفظ قوانین کنگره راهی میشود برای ادامه مسیر است.
تأثیر اینکه همسفر در کنار مسافر به دانایی، پذیرش و رشد هم زمان آگاهی برسد چیست؟
درمان در کنگره۶۰ جداگانه نیست، بلکه سیستمی و خانوادگی هست، بهطور کلی مهمترین تأثیرات زمانی هست که تعادل واقعی در خانواده باشد و آن فشار از روی مسافر برداشته شود تا بتواند سفر کاملی داشته باشد، تنشها کاهش پیدا کند و آن زمان است که خانه از میدان کنترل و ترس به فضای آرامش و فهم تغییر پیدا میکند، وقتی بتوانم پذیرش خودم را نسبت به توقع تقویت کنم، آن زمان میتوانم نقش خودم را درست بشناسم و از مقایسه و عجله کردن دوری کنم و مسیر درمان را همانطوری که تعریف شده بپذیرم و همه اینها باعث میشود که امنیت روانی برای مسافرم ایجاد کنم، در آن زمان میتوانم به یک همسفر آگاه تبدیل شوم و تخریبهای ناخواسته وارد نمیکنم، مثل مانع شدن مسافر در سفر اول یا در سفر دوم مانع رشد مسافرم نشوم، مسافرم را تنها محور زندگی تصور نکنم و هم زمان آگاهی باعث میشود که دردها را تبدیل به تجربه و آموزش کنم که گذشته برایم تبدیل به تجربه شود و این نقطه آغاز آرامش درونی است. در آخر وقتی همسفر هم زمان با مسافر به دانایی پذیرش و رشد آگاهی برسد آن زمان است که درمان از فرد به سیستم منتقل میشود و نتیجهاش ماندگاری و تعادل است.
نقش همسفران آقا یا خانم در پیشبرد اهداف کنگره۶۰ چیست؟
نقش همسفران آقا و خانم در پیشبرد اهداف کنگره۶۰ نقشی زیر بنایی، اثرگذار و تعیین کننده است؛ چون کنگره۶۰ فقط به درمان یک فرد نگاه نمیکند، بلکه به درمان انسان، بازسازی خانواده و جامعه میاندیشد. نقش کلیدی که همسفران در کنگره۶۰ دارند میتواند باعث تثبیت درمان و ماندگاری رهایی باشد و همسفر آگاه
با دانایی و پذیرش از تخریبهای ناخواسته جلوگیری میکند، آرامش و امنیت روانی برای مسافر ایجاد میکند، در واقع باعث میشود رهایی پایدار و ماندگار بماند و بدون همراهی همسفر درمان کامل نمیشود. اجرای عملی جهانبینی کنگره در همسفران باعث میشود که آموزشها را در خانه اجرا کرده باعث الگوی رفتاری سالم شود و جهانبینی را از آموزش به زندگی واقعی منتقل میکند. خانه امتداد کنگره است، به صورت جمعبندی اگر بخواهم بگویم همسفران ستون پنهان؛ اما حیاتی کنگره۶۰ هستند اگر همسفر رشد نکند، درمان ناقص میماند و اگر همسفر رشد کند، اهداف کنگره۶۰ محقق میشود.
لطفاً حس خود را از کلمات کوتاه بیان کنید.
(مواد مخدر: تاریکی) (مهندس دژاکام: نور)
(راهنما: چراغ راه) (مسافر: جوینده)
(همسفر: همراه آگاه) (وادیها: نقشه راه)
(تعادل: آرامش) (اعتماد: امنیت)
(محبت: حیات) (کنگره۶۰: تولد دوباره)
(لژیون: خانواده) (تغذیه سالم: سازندگی) (DST: نظم درمان)
طراح سؤال و مصاحبه کننده: همسفر بنت الهدا رهجو راهنما همسفر هاجر (لژیون هفتم)
ویرایش و ارسال: همسفر فاطمه رهجو راهنما همسفر مریم (لژیون پنجم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی میرداماد اصفهان
- تعداد بازدید از این مطلب :
1841