گروه خانواده – نوری به زندگی ما تابید که دیگر تاریکی‌ها را نمی‌بینم

خدا را شکر می‌کنم به‌خاطر حال خوب خودم و مسافرم، خدا را شکر می‌کنم به‌خاطر فرشته‌ای مهربان و دلسوز به نام آقای مهندس دژاکام که خدا در مسیر راهمان قرار داد. امروز که این متن را می‌نویسم حالم خوب است و به آگاهی و آرامش رسیده‌ام، از تاریکی که زندگی‌ام را فرا گرفته بود به روشنایی رسیده‌ام تا بتوانم یک‌بار دیگر با لذت، با آرامش و بدون دغدغه زندگی کنم. این تاریکی‌ها حس ما را از زیبایی‌های جهان گرفته بود، کینه، حسرت و غم و اندوه در زندگی ما موج می‌زد. خدا را شکر کنگره مسیر زندگی ما را عوض کرد و بال پرواز به ما داد، خدا را شکر چیزهای باارزشی که در طبیعت وجود دارد را بار دیگر زیبا می‌بینم و حسشان می‌کنم.

امروز مسیر من هم عوض شد؛ ولی نه مثل قبل که هیچ آگاهی نداشتم، امنیت و آرامشی نداشتم و حس‌هایم بد و ناخوشایند بود؛ ولی امروز این مسیر به‌قدری زیبا و دوست‌داشتنی است که می‌توانم بگویم خدا نوری را به‌سوی ما تاباند تا من هم دیگر تاریکی نمی‌بینم، احساسم نسبت به همه خوب است و انرژی‌های منفی یکی پس از دیگری از زندگی من حذف شد، درخت‌هایی که در زندگی ما خشک شده بودند همه جوانه زدند و سبز شدند و زندگی در حال حرکت است و آرام‌آرام به خواسته‌هایم نزدیک می‌شوم، نور خورشید را دیگر در زندگی‌ام پرنورتر و زیباتر می‌بینم و با امید زندگی می‌کنم. کنگره راه را نمایان کرد و دوباره درختان سبز شدند و رودها جاری شدند، تاریکی‌ها رفتند و جای خود را به روشنایی‌ها دادند. امیدهایی که ازدست‌داده بودم، درهایی که بسته شده بودند و چراغ‌هایی که خاموش شده بودند دوباره جان تازه‌ای گرفتند و همه بااحساس زیبا و آرامش به خانه برگشتند.

نویسنده: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر کبری (لژیون دوم)
رابط خبری: همسفر طیبه رهجوی راهنما همسفر کبری (لژیون دوم)
عکاس: همسفر کینوش مرزبان خبری
ویرایش و ارسال: همسفر پریسا نگهبان سایت
همسفران نمایندگی هشتگرد کرج