هفته همسفر را به تمام همسفران کنگره۶۰، به خصوص همسفران آقای مهندس تبریک عرض میکنم. این جمله را در توصیف همسفر، در کنگره۶۰ زیاد شنیدهایم؛ همسفر کسی است که سابقه اعتیاد ندارد، ولی در کنار مسافر به عنوان نقش مکمل حرکت میکند، یک همسفر میتواند هم باعث سقوط مسافر شود و هم صعود. من همسفر باید به عنوان یک مکمل، باید آگاهی لازم را دریافت کنم و نقش خودم را در مسیر درمان درست اجرا کنم تا بتوانم به مسافرم که در بند اعتياد است کمک کنم.
یک مسافر به علت این که موادمخدر طبیعی بدن او درست کار نمیکند، حال روحی و روانی خوبی ندارد پس من همسفر با آموزشهای کنگره، به این آگاهی میرسم که در طول درمان صبورانه و عاشقانه در کنار مسافرم باشم و در این مسیر آرامش و از خودگذشتگی داشته باشم. اين را یاد میگیرم اگر مسافر حالش بالا و پایین میشود به علت اين است که سیستم شبه افیونی او درست کار نمیکند و در کنگره اين امید را پیدا میکنم که بعد از رهایی به تعادل می رسد.
من باید در مسیر درمان بال پرواز مسافرم باشم، اين را باور داشته باشم که هیچ پرندهای با یک بال نمیتواند پرواز کند و با قرار گرفتن در کنار مسافر میتوانیم با دو بال به اوج پرواز برسیم. در این مسیر قوت قلبی باشم برای مسافرم و در کنار او میفهمم که درون خود نیز بندهایی دارم که باید از آنها رها شوم. نقش من به عنوان همسفر، نقش حمایتگر است، من باید مانند چراغی باشم که در دل تاریکیها، نور امید را روشن نگه دارم، خانه را آرام و بدون تنش نگهداری کنم، برای مسافرم، تا روند درمان مسافرم به خطر نیفتد.
همسفران نگهبانان آرامش خانه هستند و نقش آنها باعث تعادل و بازسازی فردی و خانوادگی میشود. آقای مهندس میگویند؛ همسفران گلهای باغ کنگره هستند. اگر من همسفر، در مسیر نباشم متوجه رشد مسافر نمیشوم و احساس حقارت میکنم، ولی اگر همسفر در مسیر باشد و تغییر جایگاه دهد در مقابل مسافر قرار نمیگیرد، در کنار او قرار میگیرد، او را حمایت میکند و در نهایت مسافر و همسفر، حرف یکدیگر را بهتر میفهمند آن وقت است که قانون زندگی کردن را یاد میگیرند و از زندگی خوبی برخوردار میشوند.
یک همسفر باید به خودش اعتماد کند و این را باور داشته باشد که اگر روزی مسافر حالش خراب شد می تواند او را آرام کند و مرحمی باشد برای دل بیمار او و همسفر باید به این نقطه برسد که پرستاری یک عشق بلاعوض میخواهد. انسان مجموعهای از اضداد است یعنی؛ هم صفات مثبت و هم صفات منفی دارد، وقتی همسفر تحت آموزشهای کنگره نباشد، دائم صفات منفی مسافر را میبیند و اين عمل باعث اختلاف فاز میشود، ولی وقتی همسفر با مسافر تحت آموزش قرار میگیرند، همدل و همزبان میشوند و نقاط مثبت يکديگر را میبینند و سعی میکنند روی نقاط مشترک هم کار کنند و به یک زبان مشترک میرسند.
زمانی که در خانه صلح باشد، دیگر خبری از بد اخلاقی نیست و خودبهخود در زندگی آرامش حکم فرما میشود. همسفر لازم است که با آرامش و حضور در جلسهها و لژیون به آموزش بپردازد تا سیستم ایکس که در دوران اعتیاد مسافر به علت افکار منفی و مشکلات از تعادل خارج شده است به حالت تعادل برگردد. همسفر وقتی وارد کنگره میشود و تحت آموزش قرار میگيرد، سیستم ایکس آنها بازسازی میشود در این صورت است که می تواند به مسافر خود درست کمک کند.
همسفر در ظاهر برای کمک به مسافر وارد کنگره میشود ولی این را باید بداند برای التیام بخشیدن به زخمهای عمیقی که در دوران اعتياد مسافر، خواسته یا ناخواسته به جسم و روح او وارد شده است، باید در کنگره بماند و آموزش بگیرد تا با مسافر، هر دو به حال خوش و آرامش برسند، ما همسفران نیاز بیشتری به آموزش داریم، چرا که اگر من همسفر، از درون به آرامش نرسم نمیتوانم زمانی که در لبه پرتگاه قرار دارد، در کنار مسافر آرام باشم و به او کمک کنم، نقش همسفر در کنار مسافر، باید مانند پرستاری باشد که لبریز از عشق و محبت نسبت به بیمار است.
منبع: سایت کنگره۶۰
نویسنده: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر رقیه(لژیون اول)
عکس: همسفر طاهره رهجوی راهنما همسفر معصومه(لژیون دوم)
رابط خبری: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر رقیه(لژیون اول)
ویرایش و ارسال: همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر معصومه(لژیون دوم)نگهبان سایت
همسفران نمایندگی بردسکن
- تعداد بازدید از این مطلب :
52