مقالهای به قلم راهنمای محترم مسافر محمد، در رابطه با: «هفتهی همسفر: نقش همسفران خانم و آقا، در درمان اعتیاد مسافران»
ردیف هشتم قوانین کنگره60 بیان میکند: همسفر کسی است که سابقه اعتیاد ندارد و برای تعالی اهداف کنگره۶۰ تلاش میکند.
پیش از ورود به بحث اصلی، باید به نقش همسفر در مسیر درمان مسافر اشاره کرد؛ نقشی که به درمان، آرامش، آسایش و در نهایت به درست زیستن و بهرهمندی از نعمت حیات منتهی میشود.
در آغاز، وظیفه خود میدانم از جناب مهندس حسین دژاکام و خانواده پرمهر ایشان صمیمانه سپاسگزاری کنم. اگر تلاش، همت، پایداری و بخشش این خانواده نبود، راه درمان اعتیاد به روی جامعه بشریت گشوده نمیشد و بسیاری از ما نمیدانستیم در این زندگی چه سرنوشتی در انتظارمان است.
بنیانگذار کنگره ۶۰ بزرگترین خدمت را به بشریت کرد: او صورت مسئله اعتیاد را حل نمود، نه آنکه صرفاً پاک کند. ایشان تعریفی جامع از اعتیاد و مصرفکننده ارائه دادند؛ مصرفکننده فردی بیمار است که با مصرف مکرر مواد، جسم و روان خود را تخریب کرده و زندگی خود و اطرافیانش را آشفته ساخته است.
اگر در این تعریف به واژه "اطرافیان" توجه کنیم، درمییابیم که خانواده و جامعه نیز درگیر این تخریباند. مصرفکننده گمان میکند تنها خود آسیب میبیند، اما حقیقت آن است که همسفر نیز، هرچند مصرفکننده نیست، از نظر روحی، روانی و حتی جسمی آسیبهای فراوانی را متحمل میشود. چه بسیار همسفرانی که به دلیل ناآگاهی یا شرایط دشوار، مسافر خود را در نیمه راه رها کردهاند؛ اما نمونهای درخشان و الگویی ماندگار، همسر گرامی مهندس دژاکام است که کنار ایشان ایستاد و بار سنگین این مسیر را به دوش کشید.
بسیاری تصور میکنند درمان اعتیاد تنها با اراده و غیرت ممکن است، حال آنکه اعتیاد بیماریای پیچیده است؛ بیماری جسم، روان و اندیشه. بنابراین، درمان نیازمند همراهی خانواده بهویژه همسفر است. همانگونه که دکتر امین دژاکام میفرمایند: انسانی که در اعتیاد است در تاریکی مطلق گرفتار شده و نیروهای منفی همچون عنکبوتی او را در پیلهای ضخیم اسیر کردهاند. برای شکافتن این پوسته، حضور همسفر ضروری است.
همسفر باید بداند نخست برای درمان و آرامش خود به کنگره میآید. او نباید خود را همچون لاستیک زاپاس خودرو بداند که تنها در شرایط اضطراری به کار میآید؛ بلکه باید با آگاهی، دانش و دانایی، در سختترین لحظات به یاری مسافر بشتابد و او را از پرتگاه به نقطه امن برساند.
همسفر با کولهباری از رنج و خستگی وارد کنگره میشود، اما در مسیر آموزش میآموزد اعتیاد چیست، مصرفکننده کیست، حقههای نفس چگونه عمل میکنند و جهانبینی چه معنایی دارد. او دانایی را نخست برای خود و سپس برای یاری مسافرش میاندوزد.
مسافر برای پرواز به سوی رهایی به دو بال نیاز دارد؛ یکی از این بالها همسفر است.
همسفر عزیز، امروز روز تولد دوباره توست. برخیز، لباس سپید بر تن کن و سجده شکر به درگاه خداوند به جای آور. تصور کن که در قله رهایی، دست در دست مسافر، آوای شکرگزاری سر میدهی؛ بیهیچ نشانی از آتش ویرانگر اعتیاد. اما بدان که وظیفه ما تنها رسیدن به قله نیست؛ باید به پایین بنگریم، دست عزیزان گرفتار را بگیریم و آنان را نیز تا قله رهایی همراهی کنیم.
تهیه و تایپ: مسافر مهدی لژیون هشتم
تنظیم و ارسال: گروه سایت
نمایندگی خواجو
- تعداد بازدید از این مطلب :
118