رهجو های راهنما همسفر سمیه در دلنوشته خود نوشتند:
همسفر مینا
همسفر، تنها یک عنوان نیست؛ روایتی است از سالها صبوری، از شبهایی که با اضطراب صبح شدند و روزهایی که با امیدی لرزان ادامه یافتند، همسفر یعنی حضورِ خاموش اما ماندگار، یعنی ایستادن در طوفان، بیآنکه صدایی از درد بلند شود همسفران، بار سنگینی را به دوش کشیدند؛ باری که تنها از جنس رنج نبود، بلکه آمیختهای از ترس، بلاتکلیفی، قضاوتهای ناعادلانه و نگاههایی بود که عمق حقیقت را درک نمیکرد؛ با این همه، همسفر ماند، نه از سر اجبار، بلکه از سر عشق، مسئولیت و امید به بازگشت زندگی. در مسیر دشوار اعتیاد، همسفر گاه پیش از مسافر فرسوده شد؛ اشک ریخت، شکست، ناامید شد، اما هرگز دست از دعا برنداشت؛ او آموخت که نجات یک انسان، نیازمند زمان، آگاهی و تغییر نگرش است؛ کنگره۶۰، این بستر ارزشمند را برای او فراهم ساخت کنگره۶۰، به همسفران آموخت که رهایی، تنها درمان جسم نیست؛ بلکه ترمیم اندیشه، بازسازی باورها و بازگشت تعادل به خانواده است. همسفر با آموزشهای کنگره، از نقش قربانی خارج شد و به انسانی آگاه، توانمند و مؤثر تبدیل گشت؛ هفته همسفر، فرصتی است برای قدردانی از دلهایی که سالها نادیده گرفته شدند؛ دلهایی که در سکوت سوختند تا چراغ خانه خاموش نشود، دلهایی که سهم بزرگی در رهایی مسافران داشتند، اما کمتر از آنها سخن گفته شد. به احترام تمام همسفران کنگره۶۰، که با صبر، ایمان و تعهد، در مسیر درمان ایستادند و خود نیز به رشد و رهایی دست یافتند، سر تعظیم فرود میآوریم و هفته همسفر، هفته قدردانی از انسانهایی است که بیادعا، اما با نقشی بیبدیل، زندگی را دوباره معنا کردند.

همسفر مریم
آنچه باور است محبت است و آنچه نیست، ظروف تهیست.
هفتهٔ همسفر را به اعضای کنگرهٔ۶۰، آقای مهندس و خانوادهٔ محترم ایشان و همچنین به مسافران و همسفران نمایندگی شفا تبریک و شادباش عرض میکنم، خداوند را بسیار شاکر و سپاسگزارم که در این بعد از زمان در کنگره هستم و آموزش میگیرم اگر بخواهم همسفر بودن را توصیف کنم، به نظرم همسفر و مسافر هر دو بال پرواز یکدیگر هستند و اگر مسافری بخواهد بدون همسفر به پروازش ادامه بدهد، با یک بال پرواز کردن بسیار سخت است به همین دلیل باید با مسافر خود همراه و همدل شویم تا بهتر بتوانیم یکدیگر را درک کنیم و در این مسیر و سفر، یاریدهندهٔ یکدیگر باشیم من مریم، با ورود به کنگره و آموزشهای ناب کنگره آموختم که نقطهٔ تحمّلم را بالا ببرم و در زندگیام صبور باشم، من و مسافرم در کنگره متدDST، را یاد گرفتیم که چهبسا برای هر کاری در زندگی، پلهپله و ذرهذره جلو برویم و تفکر کنیم و آموزش ببینیم تا به حال خوش برسیم، شاکر و سپاسگزار خداوندم. الان سه سال و هشت ماه است که در کنگره هستیم و به حال خوش رسیدیم واقعاً از اعماق قلبم آرزو میکنم انشاءالله تمام مسافران به رهایی برسند و همسفران آنها طعم خوش رهایی را بچشند و احساس کنند.
رابطخبری: همسفر تکتم رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون سوم)
ویرایش: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر اکرم (لژیون یازدهم) دبیر سایت
ارسال: همسفر سعیده (نگهبان سایت)
همسفران نمایندگی شفا مشهد
- تعداد بازدید از این مطلب :
82