مشارکت همسفر مریم:
سلام دوستان مریم هستم یک همسفر
آغاز هفته همسفر را در رأس به خانم آنی بزرگ، خانم آنی کماندار، خانم شانی و همه همسفران عزیز تبریک عرض میکنم و با همه وجودم خداوند را شکر میکنم که این بنده حقیر را لایق دانست که بهشت زمینی کنگره۶۰ روزیام شود و امروز من هم عضو نو پایی از کنگره به عنوان همسفر در کنار مسافرم باشم. ما سفر خود را از ۱ شهریور ۱۴۰۱ آغاز کردیم و از همان لحظه ایمان و باور قلبی بسیاری داشتم و این را خوب حس میکردم که این مکان، مکانی است پر از نور، نوری که مسیر درست زندگی کردن و انسان بهتری شدن را به من آموزش میدهد.
روزی که به کنگره آمدم با حال بسیار خرابی وارد کنگره شدم و فقط اشک میریختم. وقتی وارد شدم برایم خیلی جالب بود که همه همسفران با وجود همه سختیها و تلخیهایی که در زندگی داشتند، سرشار از انرژی و شادی بودند و نور امید را در چشم و قلب همسفران کاملاً حس میکردم و در وجودشان پیوند محبت بیکران، عشقی بلاعوض، امید، توکل، شکیبایی و تلاش بیوقفه را میدیدم و این زیباییها را برایم نمایان کرد و من به کنگره و رسالتش ایمان و باور قلبی بسیاری آوردم و از آن لحظه تصمیم گرفتم که واقعاً یک همسفر خوبی برای مسافرم باشم، بالی باشم برای پرواز او و اینکه قبول کردم ما دو مکمل هم هستیم و سفرمان در کنار هم معنا پیدا میکند.
مسافرم، مسافر سفر درمان اعتیاد بود؛ ولی من هم مسافر بودم، مسافر افکار، اندیشه و فکر خود که با وجودی سرشار از کینه، نفرت، حسادت، ناامیدی و غم و اندوهی که به دوش خود میکشیدم، خود را از بین برده بودم و این آموزشهای کنگره بود که من را زنده کرد و به خودم آورد که خودم را ببینم و خودم را تغییر بدهم و این بار سنگین را بر زمین بگذارم و خداوند را هزاران هزار بار شکر میکنم که امروز حال دلم و حال دل زندگیام خوب است و این حال خوب را مدیون کنگره۶۰ و آقای مهندس و خانواده محترمشان و راهنمایانم هستم.
خداوند این عزیزان را در مسیر زندگیام قرار داد تا کمکم کنند، تغییر کنم و لیاقت همسفر بودن را به من عطا نمود و پیامی برای مخاطب این دلنوشته دارم. در فشار زندگی اندوهگین نشو، شاید این خدا است که تو را در آغوشش میفشارد و برای تمام رنجهایی که میبری، صبوری پیشه کن که صبر اوج احترام به حکمت خداست و بدان که خداوند سه پاسخ دارد؛ اول چشم بگو، دوم کمی صبر کن و سوم میگوید که پیشنهاد بهتری برایت دارم؛ پس همواره صبر، صبر، صبر در زندگی داشته باشیم که بیشک خداوند بهترینها را برایمان رقم خواهد زد و زندگی با تمام مشکلاتش زیباست و از صمیم قلب آرزو میکنم، همه مسافران و همسفران سفر اول به رهایی با حال دل خوب برسند.
مشارکت همسفر نسرین:
سلام دوستان نسرین هستم یک همسفر
در ابتدا این هفته باشکوه را به خانم آنی بزرگ و خانواده محترمشان تبریک عرض میکنم و به تمامی عزیزان کنگره۶۰ تبریک میگویم. به نظر من یک همسفر نقش یک پرستار را دارد که باید بداند چهطور با یک بیمار برخورد کند و مرحم زخمش باشد نه استخوان لای زخم باشد. همسفر بودن، یعنی: گذشت، صبوری، همراه بودن در کنار مسافرانمان و اینکه محبت را به چه شکل نثار مسافرانمان کنیم. وظیفه من همسفر برای حفظ بقا خانوادهام باید آموزشهای کنگره را یاد بگیرم و کاربردی کنم تا در زندگیام به آن آرامش و آسایشی که مدنظر است، برسم.
من اول فکر میکردم برای مسافرم به کنگره میآیم و خودم هیچ مشکلی ندارم، کمکم که آموزشها را فرا گرفتم، فهمیدم خودم مشکلات زیادی دارم، مثل: غیبت کردن، نفرت، حسادت و کینه در وجود من هست که باید ذرهذره از این ضدارزشها دوری کنم تا به آن آرامش درونی برسم. من همسفر با مسافرم باید مکمل باشیم و برای یکدیگر بال پرواز باشیم و به سوی عشق و محبت و زندگی نو پرواز کنیم. خدا را شاکر هستم، زندگی و آرامش و حال خوش زندگیام را مدیون کنگره۶۰ هستم. کنگره بود که دیدگاه من به این زندگی و هستی را تغییر داد. از راهنمایم همسفر معصومه خیلی ممنونم و بهترینها را از خداوند برایشان خواستارم و از خدا میخواهم در کنگره یک خدمتگزار بمانم و خدمت کنم.
نویسندگان: همسفر مریم، همسفر نسرین رهجویان راهنما همسفر معصومه (لژیون پانزدهم)
رابط خبری: همسفر حدیثه رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون پانزدهم)
ارسال: همسفر پریناز رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون هفدهم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی حر
- تعداد بازدید از این مطلب :
77