مشارکت همسفران ورزشکار از پارک بعثت خمین و پارک شهید مدنی همدان در مورد دستورجلسه «هفته همسفر؛ نقش همسفران خانم و همسفران آقا، در درمان اعتیاد مسافران»:
همسفر سمانه رهجوی راهنما همسفر فرشته (لژیون هشتم) نمایندگی بابا طاهر همدان (رشته ورزشی والیبال):

در نوشتارهای کنگره۶۰، همسفر را چنین معنی میکند: واژه «همسفر» به کسی اطلاق میگردد که سابقه اعتیاد ندارد و برای تعالی اهداف کنگره۶۰، تلاش میکند و در نوشتار نگهبان کنگره۶۰، میگوید: «دوستان! ما خانوادهها، همسفر مسافرانی هستیم که سفر خود را از تاریکیها به سمت روشناییها آغاز نمودهاند؛ بنابراین خود را همسفر معرفی میکنیم؛ زیرا ما نیز سفر خود را آغاز نمودهایم.» همانطور که میدانید اولین همسفر کنگره۶۰، خانم آنی هستند، وقتی که اقای مهندس سفر DST را برای مسافران مهیا نمودند و کنگره۶۰، را بنا کردند، کم کم متوجه این موضوع شدند که خانوادهها نیز از تخریب برخوردارند و باید در کنگره آموزش ببینند تا بتوانند به تعادل برسند؛ وقتی همسفر به کنگره۶۰، میآید، برای آموزش دیدن خود است و احتیاجی نیست که مسافر را زیر ذرهبین بگذارد و دائماً او را چک کند! زیرا هر کدام از مسافران و همسفران برای خود، سفر میکنند و از سوی تاریکیها و جهل به سمت نور و آگاهی و از آموزش و جهانبینی کنگره۶۰، برخوردار میشوند.
در کنگره۶۰، به همسفر بال پرواز میگویند چرا؟ چون که هم مسافر و هم سفر هر دو برای یک هدف، آموزش میبینند و باید در این راه به همدیگر کمک کنند تا سفر خوبی داشته باشند. انسانهایی که به نفس مطمئنه برسند، نسبت به همسفرشان احساس مسئولیت و احساس تعهد میکنند؛ چون این موضوع به میزان آگاهی فرد بستگی دارد و این دانش و آگاهی را ما در کنگره۶۰، با آموزشهای آقای مهندس و استاد امین کسب میکنیم و در زندگی کاربردی مینمائیم.
همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر مهتاب (لژیون دوم) پارک بعثت خمین (رشته ورزش والیبال):

در ابتدا خدا را شاکر و سپاسگزارم که در مسیر کنگره و آموزشها قرار گرفتم و همچنین از راهنمایم همسفر مهتاب سپاسگزارم که فرصت خدمتگزاری را برای من فراهم کردند. مسافر و همسفر، این دو واژه خارج از کنگره یک معنی میدهند ولی به قول آقای مهندس در کنگره معنی کلمات عوض شدند؛ من یک همسفر هستم، الان که فکر میکنم قبلاً هم بودم ولی الان که در جایگاه همسفر و در کنگره قرار گرفتم این کلمه، این وظیفه و این جایگاه را بهتر درک میکنم؛ من همسفر بودم ولی چون هیچ شناختی از جایگاه خود و از اعتیاد نداشتم نه تنها به درمان مسافرم کمک نکردم، شاید در رفتن به سمت تاریکی اعتیاد بیشتر کمک کردم تا جایی که خودم هم در قعر تاریکی گرفتار شدم؛ افسردگی، ناامیدی و ترس از آینده، من را فلج کرده بود! تا وقتیکه به کنگره آمدم؛ رفته رفته آموزشها و حضور در جلسات، لژیون و ... باعث شدند به وظیفه خود آگاه شوم و بتوانم با مسافر، فرزندان و مشکلات بهتر برخورد کنم.
سه ماه که از سفرم میگذشت یک روز راهنمایم گفتند: «تو چرا در پارک حاضر نمیشوی؟» این شد که من روز جمعه در پارک حاضر شدم، آنروز روی من تاثیر گذاشت و انرژی گرفتم؛ الان بعد از چند ماه، وقتی به آنروز فکر میکنم، هنوز انرژی میگیرم.» راهنمایم همیشه میگویند: «سعی کنید فرمانبردار باشید و از همه آب میوههای کنگره بنوشید تا خودتان بهتر و راحتتر به مقصد برسید.» من فکر میکنم که این حرف ایشان مصداق همان روز اول حضور من در پارک هست؛ بهتر است اینطور بگویم: از روز اول، روزهایی که به هر دلیلی نتوانستم در کنگره حضور داشته باشم، تأثیرش را فهمیدم؛ هر روزی که نتوانستم فرمانبردار باشم، تأثیرش را دیدم! به همین دلیل با خودم عهد بستم تا وقتی که میتوانم در کنگره حضور داشته باشم و فرمانبردار باشم.
رابط خبری: مرزبان خبری همسفر فهیمه از پارک بعثت خمین و مرزبان خبری همسفر زهرا پارک شهید مدنی همدان
ویرایش و ارسال: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر اعظم (لژیون چهارم) نمایندگی غزالی رشته ورزشی ایروبیک (دبیر سایت)
گروه ورزشی همسفران کنگره۶۰
- تعداد بازدید از این مطلب :
58