در کنگره۶۰، واژه «همسفر» به کسی اطلاق میشود که هیچگونه سابقه اعتیاد ندارد و با آگاهی و مسئولیتپذیری، برای تعالی اهداف کنگره۶۰ قدم برمیدارد. همسفر، تنها یک همراه نیست؛ بلکه عضوی اثر گذار در مسیر درمان، آموزش و رشد است. ما همسفران باید بدانیم که شاید در آغاز مسیر، با این تصور وارد کنگره شده باشیم که تنها برای درمان مسافرمان آمدهایم؛ این که کنار او باشیم تا احساس تنهایی نکند و دلش خوش باشد. اگر نگاه ما فقط در همین حد باقی بماند، هرگز نمیتوانیم یک همسفر آگاه و مؤثر باشیم.
گروه همسفران یکی از بخشهای بسیار مهم و تأثیرگذار در کنگره۶۰ است. نقش ما باید تغییر کند و از یک همراه بیتفاوت، به یک همسفر مسئول و آگاه تبدیل شود. ما باید جایگاه خودمان را بشناسیم و باور کنیم که همسفران، بخش جداییناپذیر و اساسی از ساختار کنگره۶۰ است. اگر یک همسفر نقش خود را به درستی ایفا نکند، ممکن است مسافری که در لبه پرتگاه قرار دارد، به راحتی سقوط کند؛ اما در مقابل، همسفری که با آگاهی، صبر و پشتکار حرکت میکند، میتواند همان مسافر را حتی از عمق دره، با تلاش و خواست مسافر بالا بکشد.
مهمترین نکته این است که ما به عنوان همسفر، نقش خود را جدی بگیریم. اگر این باور در وجود همه همسفران شکل بگیرد، زمانی که راهنما در لژیون در حال آموزش است، آموزشها سطحی شنیده نمیشود؛ بلکه با جان و دل پذیرفته و اجرا میشود. حقیقت این است که ما همسفران، جدا از مسافرانمان، برای خودمان به کنگره میآییم.
اگر هدف ما فقط حال خوب مسافر باشد، مسیر سخت میشود؛ اما اگر هدف، خوب شدن حال خودمان باشد، نگاه ما عمیقتر و رفتارمان آگاهانهتر میشود. زیرا ما همسفران به نوعی به حال مسافر وصل هستیم. اگر مسافر شل کند، ما هم شل میکنیم و اگر پشتکار داشته باشد، ما هم همراهش میشویم. اما اگر حال ما کاملاً وابسته به حال مسافر باشد، زمانی که حال مسافر خراب است، چه کسی میتواند او را نجات دهد؟ به همین دلیل، اولویت همسفر باید خوب کردن حال خود باشد.
زمانی که حال ما خوب شود و بتوانیم آموزشها را از قوه به فعل درآوریم، آن وقت میتوانیم کمک واقعی و مؤثر برای مسافرمان باشیم. زمانی که ما نقش خود را باور کنیم، میتوانیم بال پرواز مسافر باشیم. همانطور که یک پرنده تنها زمانی میتواند پرواز کند که دو بال سالم داشته باشد، مسافر هم بدون همسفر آگاه، پرواز واقعی نخواهد داشت. یکی از مهمترین شرطهای کمک به دیگران این است که اول، کسی را که نیاز به کمک دارد دوست داشته باشیم و خودمان و نقشمان را باور کنیم.
اگر جهانبینی را درست آموزش نبینیم، وقتی کسی در اطراف ما دچار تاریکی میشود، قبل از هر چیز خودمان به هم میریزیم و در آن حالت دیگر نمیتوانیم بال پرواز باشیم. آموزشهای کنگره۶۰، انسان را به شناخت میرساند؛ شناختی که باعث میشود بتوانیم در تاریکیها، چراغ راه دیگران باشیم.
در کنار آموزش، موضوع مهم دیگری که به قویتر شدن همسفران کمک میکند، ورزش است؛ زیرا نیروهای تاریکی از خود نیرو و انرژی ندارند، بنابراین از تسخیر انسانها تغذیه میکنند. ورزش، راهی برای حفظ تعادل، افزایش انرژی و تقویت روحیه است. یکی از ورزشهای بسیار مؤثر در این مسیر، تیراندازی با کمان است. این ورزش فقط یک فعالیت بدنی نیست؛ بلکه تمرینی عمیق برای تمرکز، آرامش و خودسازی است.
تیر و کمان به همسفر یاد میدهد قبل از هر حرکت، باید آرام باشد، ذهنش را جمع کند و سپس رها کند. هر تیر که از کمان رها میشود، گویی بخشی از تنشها و گرههای درونی نیز رها میشود. هر تیر، یک آموزش است؛ آموزش صبر، دقت، مسئولیتپذیری و پذیرش نتیجه. این ورزش کمک میکند همسفر، تعادل جسم و روان خود را بازیابد و با انرژی بیشتری در مسیر آموزش حرکت کند.
در کنگره۶۰، ورزش همواره مکمل آموزشهای متون و سیدیها بوده است. طبق مثلث درمان اعتیاد که شامل «جسم، روان و جهانبینی» است، جهانبینی با آموزش و جسم و روان با ورزش به تعادل میرسد. ورزش تیر و کمان میتواند همسفر را به آرامشی عمیق برساند؛ آرامشی که نتیجه آن حضور مؤثرتر، تصمیمگیری درستتر و نقشآفرینی قویتر در کنار مسافر است.
در وجود همسفران نیرویی عظیم و پتانسیلی بسیار قدرتمند نهفته است. اگر این نیرو جایگاه واقعی خود را پیدا کند، میتواند نقش بزرگی هم در درمان اعتیاد و هم در تغییر افکار و اندیشه افراد بیرون از کنگره ایفا کند. امیدوارم همه همسفران بتوانند خود را باور کنند، نقش خود را جدی بگیرند و از تمامی آموزشهای کنگره۶۰ به بهترین شکل استفاده کنند.
منبع: سیدی نقش همسفر دکتر امین دژاکام
نویسنده و ارسال: همسفر الهه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون دوم) نگهبان سایت
گروه ورزش همسفران خانم تیراندازی با کمان کنگره۶۰
- تعداد بازدید از این مطلب :
303