English Version
This Site Is Available In English

عشق و محبت خالص

عشق و محبت خالص

در کنگره۶۰ این هفته را به عنوان هفته همسفر نام‌گذاری کرده‌اند. این فرصتی بود برای من، برای مشاهده خود و مرور مسیری که در گذشته‌ طی کرده‌ام تا به امروز برسم. گذشته‌ای که ترس، ناامیدی و خستگی در من رخنه کرده بود. سال‌هایی که راه را اشتباه رفته بودم و دیگر رمقی برای ادامه‌ی زندگی نداشتم. نه می‌توانستم وظیفه‌ی مادری را به‌خوبی به جا آورم و نه همسری را، تا اینکه خداوند مرا به کنگره۶۰ دعوت کرد و نام من همسفر شد. سفر را با مسافرم آغاز کردیم و من آمدم تا مسافرم را همراهی کنم؛ اما در طول مسیر فهمیدم راه من جداست و من هم تاریکی‌هایی داشتم که باید به روشنی تبدیل می‌شدند. اولین قدم این بود که هرآنچه در گذشته بودم را رها کنم و آموزش‌ها را با جان و دل بپذیرم.

اولین درسی که گرفتم این بود که همسفر بودن؛ یعنی ایستادن روی پای خودم. من؛ باید مسئول اعمال، افکار و رفتار خودم می‌شدم؛ باید زخم‌هایی را که در وجودم به وجود آورده بودم و آن‌ها را‌ نشانه‌ی ضعف می‌دانستم، ذره‌ذره و آگاهانه ترمیم می‌کردم و ناجی خودم می‌شدم، نه ناجی مسافرم. یاد گرفتم به صحبت‌های راهنمایم گوش جان بسپارم و بدانم چه موقع سکوت کنم و چه موقع حرف بزنم. روی رفتار و گفتار خودم تمرکز کنم. مسافرم را زود قضاوت نکنم و به‌جای قهر و کینه، با او گفت‌وگوی سالم داشته باشم. کم‌کم به این مسیر اعتماد کردم و پایبند آموزش‌ها شدم. آموختم با افکار زیبا و امیدوارانه، سفر را طی کنم تا به عشق و محبت خالص برسم. عشق به خدایم و عشق به خودم و عشق به اطرافیان، به‌خصوص مسافرم. اینگونه بود که ۱۴ وادی چراغ راه زندگی‌ام شدند.

من به همسفر بودنم افتخار می‌کنم به مسیری که هموار نبود؛ اما سرشار از دانایی و علم بود. آموختم که همراهی فقط تحمل و فداکاری از روی خشم نیست؛ بلکه همراهی واقعی، بالا بردن آگاهی و صبوری، رشد کردن و مسئولیت‌پذیری است. با آموزش‌ها هم مسیر شدم و فهمیدم گاهی لازم است یک قدم عقب‌تر بایستم، تا مسافرم بتواند با خیالی راحت سفر کند. ما دو سال و نیم است که در پرتو آموزش‌های کنگره۶۰ یک زندگی آگاهانه، پر از آرامش و تعادل را سپری می‌کنیم. امروز با جرئت می‌توانم بگویم، کنگره۶۰ مسیر درمان را به من نشان داد و به من راه زندگی موفق را آموخت. نگاه، رفتار و دنیای من در کنگره۶۰ عوض شد. من این هفته را اول به راهنمایم خانم بهناز تبریک می‌گویم که با صبوری و مهربانی مرا همراهی کردند و سپس به جناب مهندس، به خصوص همسفران بزرگوارشان و همچنین تمامی خدمتگزاران کنگره۶۰ که با تعهد و عشق، راهگشای من در این سفر بودند.

نویسنده: همسفر شراره رهجوی راهنما همسفر بهناز (لژیون دوازدهم)
رابط خبری: راهنما همسفر بهناز (لژیون دوازدهم)
ویرایش: همسفر عاطفه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون پانزدهم)دبیر سایت
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر سپیده (لژیون اول)دبیر سایت
همسفران نمایندگی شمس

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .