همسفر از دید من یعنی کسی که از تمام خواستههای خود میگذرد تا عزیزانش را در مسیر درست زندگی قرار دهد. همسفر، با وجود همه رنجها و سختیها، هرگز پشت عزیزانش را خالی نمیکند و همچون کوه، استوار در کنار مسافر و خانوادهاش میایستد.
زمانیکه به کنگره۶۰ پا گذاشتم، در ابتدا همه چیز برایم نامفهوم بود. با خود میگفتم: چرا باید سیدی گوش کنم؟ چرا باید خلاصهنویسی کنم یا چرا باید کنفرانس دهم؟ حتی زمانی پیش آمد که مدتی به کلی سیدی نمینوشتم و فقط مطالب را از اینترنت جمعآوری میکردم و خلاصهها را میخواندم تا صرفاً مفهوم سیدی هفته را دریابم.
اما هرچه بیشتر پیش رفتم، به نوشتن سیدی علاقهمند شدم. با نوشتن هر سیدی، حال بهتری پیدا میکردم و از عمیقتر شدن دانشم لذت میبردم. خوشحال بودم که هرچه میآموختم را به دیگران انتقال میدادم و با دیدن بازخورد مثبت آنها، شادمانتر میشدم. پیدا کردن زمان برای نوشتن سیدی برایم دشوار بود؛ چرا که شاغل هستم و مسافرم در خانه است و بیکار و پیوسته در حال گلایه و نقزدن است؛ اما چه میشد کرد؟
اکنون با این که خانه همیشه مرتب است و ناهار و شام آماده، اما به محض یافتن حتی فرصتی کوتاه، نوشتن سیدی را آغاز میکنم و درونم سرشار از رضایت میشود. به خود میبالم که با وجود همه مشغلهها، هم به کارهایم رسیدگی میکنم و هم سیدیهایم را مینویسم. همین تمرین نوشتن، من را بهسمت پذیرش زندگی سوق داد. امروز، مسافرم را با همه کاستیها و مشکلاتش به آسانی میپذیرم؛ در حالیکه اگر چهار سال پیش بود؛ حتی یک لحظه چنین شرایطی را تاب نمیآوردم.
حال، خدا را شاکرم که به کنگره۶۰ میآیم و راهنمای عزیزم، روش درست زندگی کردن، رفتار شایسته و هنرِ پذیرش را به من میآموزد؛ آموزشهایی که باعث شدند مسافرم را بپذیرم و دیگر غصه نخورم. همواره به امید رهایی همسرم، با تمام مشکلات کنارش میمانم و از خدای مهربان طلب کمک و یاری میکنم، با این یقین که او ناظر بر همه اعمال ما است.
نویسنده: همسفر سهیلا رهجوی راهنما همسفر فوزیه (لژیون نهم)
رابط خبری: همسفر خاتون رهجوی راهنما همسفر فوزیه (لژیون نهم)
ویرایش: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون هفتم) دبیر اول سایت
ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر فهیمه (لژیون ششم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی کوروش آذرپور
- تعداد بازدید از این مطلب :
87