English Version
This Site Is Available In English

رهایی با حضور همسفر

رهایی با حضور همسفر

چهاردهمین جلسه از دوره یکم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی اسبیکو ، با استادی همسفر فرشاد، نگهبانی راهنمای تازه‌واردین همسفر منصور و دبیری راهنمای محترم همسفر روح‌اله با دستور جلسه(هفته همسفر؛ نقش همسفران خانم و آقا در درمان مسافران) یکشنبه 7 دی ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ شروع به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان فرشاد هستم همسفر؛
امیدوارم حال همه دوستان خوب باشد. خدا را شکر فرصتی پیش آمد تا در خدمت شما باشم. به توصیه آقا روح‌الله، سی‌دی‌ همسفر جناب مهندس را گوش کردم و امروز می‌خواهم علاوه بر آن، کمی هم از تجربه شخصی‌ام در کنگره صحبت کنم.

جناب مهندس می‌فرمایند: همه موجودات کره خاکی مسافر هستیم؛ سفری از تولد تا مرگ و از ازل تا ابد. تفکیک این موضوع بسیار مهم است که آیا سفری که در کنگره انجام می‌دهیم، سفری از تولد تا مرگ است یا از ازل تا ابد، یا از الست تا ابد.

آنتی‌ایکس مسافر من تریاک بود و آنتی‌ایکس منِ همسفر، خشم، کینه و قضاوت است.

آنتی‌ایکس مسافر من در کنگره دارو دارد و داروی آن شربت OT است؛ اما داروی همسفرها، جهان‌بینی است و همسفر برای دریافت این دارو باید در کنگره حضور داشته باشد.جهان‌بینی با حضور شکل می‌گیرد و انسان به‌تنهایی نمی‌تواند به جهان‌بینی برسد، بلکه لازم است در جمع و در کنگره حضور داشته باشد.

داروی OT سیستم بیولوژی مسافرها را بازسازی می‌کند و اگر مسافر به‌درستی سفر کند، پس از حدود یک سال به رهایی می‌رسد. البته افرادی را هم دیده‌ایم که سر سفر نبودند و به رهایی نرسیدند. معمولاً کسانی که درست سفر می‌کنند، خوابشان در دو سه ماه اول تنظیم می‌شود.

اما خود من نزدیک به یک سال و نیم است که تلاش می‌کنم خوابم را تنظیم کنم و هنوز موفق نشده‌ام. برای من داروی خوراکی وجود ندارد. در کنگره حضور دارم، اما هنوز خوابم تنظیم نشده است؛ شاید خشم من زیاد باشد.

به قول آقا رضا، حتماً «یک ریگی در کفشم هست». نمی‌دانم چیست و هرچه دنبال علت می‌گردم، موفق به یافتن آن نشده‌ام، اما مطمئنم با حضور در کنگره بالاخره علتش پیدا می‌شود.

استاد امین می‌فرمایند: «من استاد جهان‌بینی بودم و خوابم هنوز تنظیم نشده بود و به سختی توانستم آن را تنظیم کنم.»

از تجربه‌های خودم بخواهم بگویم، افرادی را دیده‌ام که همسفرهایشان حضور نداشتند. یک روز با یکی از آن‌ها صحبت می‌کردم و از او پرسیدم: «رها شدی؟» گفت: «بله.» در حالی که نتوانسته بود همسفرش را وارد کنگره کند. به نظر من، این فقط کنار گذاشتن مصرف است، نه رهایی. برای رسیدن به رهایی، مسافر و همسفر باید در کنار هم باشند.

همسفرها نیاز دارند که مسافرها کنارشان باشند. من همسفرانی را دیده‌ام که می‌گویند: «خدا را شکر که مسافرم مصرف‌کننده شد تا من بتوانم به کنگره وصل شوم.» این جمله بسیار ارزشمند است؛ اینکه کسی بگوید: «خدا را شکر به واسطه اعتیاد مسافرم وارد کنگره شدم»، به نظر من یک اتفاق بسیار بزرگ است.
خیلی ممنون که به صحبت‌های من گوش کردید.

برگزاری آزمون داخلی شعبه

 

عکس: مسافر امیر
تایپ : مسافر رضا
ویرایش و ارسال: مسافر حسین

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .