گره‌های درونی

جلسه ششم از دوره‌ سی‌ و پنجم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی شفا مشهد به استادی همسفر محبوبه، نگهبانی همسفر مهناز و دبیری همسفر مبینا با دستور جلسه «هفته همسفر: نقش همسفران خانم و آقا ، در درمان اعتیاد مسافران» روز دوشنبه ۸ دی‌ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

آنان که برای حق و خداوند تلاش می‌کنند کم‌اند، ولی هستند؛ به آن‌ها وصل باشید، ابتدا این هفته‌ بزرگ را خدمت همسفران مهندس تبریک عرض می‌کنم؛ همچنین خدمت تمام همسفران شعبه‌ شفا تبریک ویژه دارم، امیدوارم هفته‌ بسیار خوبی را پیش رو داشته باشیم، خدا را برای وجود مهندس سپاس‌گزارم؛ برای تفکر بزرگی که در تأسیس کنگره۶۰، داشتند آقای مهندس برای هر چیزی تفکر ویژه‌ای داشتند؛ زیرا اگر به واژه‌هایی که افراد در کنگره۶۰، به خود می‌گیرند فکر کنیم، همین واژه‌ همسفر و مسافر تکلیف را برای ما مشخص می‌کند. می‌فهمم که من در اینجا چه جایگاهی دارم.

دستور جلسه درباره‌ همسفران است، همسفران در برابر تمام سختی‌ها ایستادگی کردند و برای حفظ خانواده‌ خود سپر محکمی شدند. همسفران بال پرواز برای رهایی مسافران هستند و نیز فضای کنگره۶۰ را متعادل کردند اگر یک همسفر در کنار مسافر قرار بگیرد، سفر بسیار خوبی را هم تجربه می‌کند. در ابتدا همه‌ ما برای رهایی مسافران‌ به کنگره۶۰ آمده‌ایم؛ همه‌ ما سختی‌های بسیاری را در زندگی اعتیاد تجربه کرده‌ایم، ولی از این‌که چه تخریب‌هایی به ما وارد شده بود غافل بودیم و خود را فراموش کرده بودیم.

من هم با حال خرابی وارد کنگره۶۰، شدم روزی که از طریق سایت با کنگره آشنا شدم، فکر می‌کردم قرار است مشکلاتم به سرعت حل شود پس از آن متوجه شدم این‌طور نیست؛ چرا که ما برای نابودی زندگی‌ خودمان مسیر زیادی را طی کرده‌ایم و باید این مسیر را برگردیم به این معنی که باید به کنگره بیاییم، آموزش بگیریم و گره‌های درونی خود را باز کنیم تا به حال خوش رهایی برسیم و برای مسافران بال پرواز باشیم، همسفر خوب در مرحله‌ اول باید فرمانبردار باشد؛ یعنی به حرف راهنما گوش کند، آموزش بگیرد و این آموزش‌ها را در زندگی کاربردی کند، همسفر مانند یک پرستار است، چرا که اعتیاد یک بیماری است؛ حال باید ببینیم وظیفه‌ یک پرستار چیست؟ وظیفه‌ یک پرستار نگه‌داری از بیمار است و این‌که به درمان بیمار ایمان داشته باشد وظیفه‌ منِ همسفر نیز همین است ما باید به روش درمان ایمان داشته باشیم و حال خود را به وسیله‌ آموزش‌ها خوب کنیم تا بتوانیم در خود تغییراتی ایجاد کنیم و بال پرواز مسافر شویم.

در ابتدا من تنها به رهایی مسافرانم فکر می‌کردم؛ هدف من فقط همین بود. مسافرانم به کنگره۶۰ آمدند و سفر کردند، ولی متأسفانه برگشت کردند. از آن‌جا روزبه‌روز حالم بدتر می‌شد، چون حال خود را به حال آن‌ها گره زده بودم ولی خدا را شکر می‌کنم که با کنگره۶۰ آشنا شدم با آموزش‌های راهنمای خود که می‌گفتند: «محبوبه، مسافرهای خود را رها کن.» و یاد گرفتم تا وقتی رها نکنم و به فکر حال خود نباشم، نمی‌توانم کمکی به آن‌ها کنم، خدا را شاکرم که بالاخره حرف‌های راهنما و دوستان خود را گوش کردم که همیشه می‌گفتند: «محبوبه، تو مادر یک فرزند نیستی، بلکه مادر سه فرزند هستی و در برابر دیگر فرزندان خود نیز مسئولیت داری.»

درست است که گریه‌ام گرفت، اما دیگر محبوبه‌ی قبل نیستم؛ چون به کنگره۶۰ آمدم و صبر و امیدواری را یاد گرفتم و مطمئن هستم که اگر در صراط مستقیم حرکت کنم، روزی مسافرانم به کنگره۶۰ می‌آیند و از آن حال خوب برخوردار می‌شوند، بیشتر صحبت من برای همسفرانی است که به‌تازگی وارد کنگره شده‌اند، خیلی به شما تبریک می‌گویم؛ جای بسیار خوبی آمده‌اید باید قدر این جایگاه را بدانید، چرا که خیلی از خانواده‌ها مصرف‌کننده دارند، ولی هنوز نام کنگره به گوش‌ آن‌ها نرسیده است، از نگهبان، ایجنت و راهنما متشکرم که فرصت خدمت در این جایگاه را به من دادند تا بتوانم آموزش بگیرم. 

رهایی ویلیام همسفر فریده رهجوی راهنما همسفر نازنین

رهایی لژیون تغذیه سالم راهنما همسفر طاهره رهجوی راهنما همسفر زهرا

مرزبانان کشیک: همسفر وجیهه و مسافر محمدرضا
عکاس: همسفر زکیه رهجوی راهنما همسفر فهیمه (لژیون هشتم)
تایپیست‌‌: همسفر یاسمن رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون شانزدهم)
ویرایش و ارسال: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر اکرم (لژیون‌ یازدهم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی شفا مشهد