English Version
This Site Is Available In English

همسفر یعنی بال پرواز

همسفر یعنی بال پرواز

سیزدهمین جلسه از دوره دوازدهم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی دکتر مسعود کرج به استادی راهنما همسفر شیما، نگهبانی همسفر ستاره و دبیری راهنمای تازه واردین همسفر یوکابد با دستورجلسه «هفته همسفر؛ نقش همسفران خانم و آقا در درمان اعتیاد مسافران» روز دوشنبه ۸ دی‌ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

خدای بزرگ را بسیار شاکر و سپاسگزار هستم که این توفیق را به من داد تا بتوانم بعد از مدت‌ها در نمایندگی دکتر مسعود به عنوان استاد خدمت کنم و در خدمت شما عزیزان باشم؛ از نگهبان و دبیر جلسه بسیار سپاسگزارم همینطور از ایجنت نمایندگی خانم شیدا بسیار سپاسگذار هستم که این فرصت را به من داده‌اند، خیلی مچکرم ازهمه شما عزیزان.

دستورجلسه این هفته، هفته همسفر است، جا دارد که من تبریک بگویم این هفته را در رأس خدمت جناب آقای مهندس عزیز، خدمت اولین همسفران کنگره، خانم آنی بزرگوار، دکتر امین، خانم آنی کماندار و خانم شانی عزیز که اولین همسفران کنگره بودند و با حرکتی که انجام دادند، با حرکت بسیار خوبشان با صبوریشان بخشش و گذشتی که داشتند راه و مسیر را برای تک‌تک ما باز کردند. این عزیزان پیشگامان بودند؛ پیشگام بودن کار بسیار سختی است چون قدم گذاشتن در تاریکی است، مسیر و راهی ندارید باید حرکت کنید و راه را بسازید، بسازید برای دیگران، برای آیندگان. من به نوبه‌ی خودم از این عزیزان تشکر می‌کنم و همین‌طور این هفته را خدمتشان تبریک می‌گویم، بابت تمام زحماتی که در این ۲۸ سال خالصانه و صادقانه زحمت کشیدند و تلاش کردند، برای این‌که کنگره به مسیر خودش با سرعت و قدرت بیشتری ادامه دهد و برای این‌که ما همسفران، آن جایگاه خودمان را در کنگره پیدا کنیم زحمت کشیدند، به همه‌ی این عزیزان خداقوت می‌گویم و امیدوارم در این لحظه هر جایی که هستند انرژی تک‌تک ما را دریافت کنند و آن حس سپاسگزاری ما به آن‌ها برسد، خدمت شما عزیزان این هفته را تبریک می‌گویم، همسفران صبور و باعشق نمایندگی دکتر مسعود، خدمت ایجنت محترم، گروه مرزبانی، خدمت راهنمایان محترم، راهنمایان تازه واردین و همه شما عزیزان تبریک می‌گویم و امیدوارم که این هفته برایتان سراسر دریافت باشد، از همان دریافت‌هایی که آقای مهندس چهارشنبه‌ی هفته پیش اعلام کردند هدایای خوبی بگیرید، طلا، پول، ارز و دریافت‌های درونی خیلی خوبی داشته باشید.

همان‌طور که می‌دانید آقای مهندس به ما همسفران یک نقشی را دادند. اساساً هر انسانی در هر جایگاهی که است یک نقشی دارد و ما به عنوان یک انسان، به عنوان یک زن، نقش‌های مختلفی را در زندگیمان داریم، به عنوان یک انسان، به عنوان یک دختر، به عنوان یک مادر، به عنوان یک همسر، به عنوان یک مردی که در جامعه زندگی می‌کند و در کنگره نقش ما نقش همسفر است، آن چیزی که یک همسفر را تعریف می‌کند. کامل‌ترین تعریف را آقای مهندس برای همسفران داشتند و لقب بال پرواز را دادند، این لقب خیلی زیبا است ولی در عین حال خیلی لقب سنگین و سختی است، اگر قرار است که من به عنوان یک بال پرواز نقش داشته باشم باید حرکت و کار خودم را به درستی انجام دهم، اگر درست انجام ندهم می‌شوم همان اتفاقی که استاد امین مثال می‌زنند: وقتی یک پرنده یک بالش رشد می‌کند و آن یکی بالش رشد نمی‌کند نمی‌تواند پرواز کند و درجا می‌زند، حول محور خودش می‌چرخد و همیشه می‌خواهد که از دیگران بال ضعیفش را پنهان کند؛ حالا من به عنوان یک همسفر هرچقدر نقش خودم را خوب انجام دهم، هرچقدر که می‌آیم آموزش بگیرم برای این‌که حال خودم خوب شود، برای این‌که آموزش بگیرم، به آرامش برسم که بتوانم همسفر خوبی برای مسافرم باشم، برای خانواده‌ام باشم، من آن بالی می‌شوم که خوب رشد می‌کند، آن بالی می‌شوم که می‌تواند به مردم کمک کند، در غیر این صورت پروازی انجام نخواهد شد.

آقای مهندس در روز چهارشنبه در صحبت‌هایشان اعلام کردند که ما برای همسفران خیلی سخت می‌گیریم دقیقاً اتفاقی که می‌افتد این سخت‌گیری به تک‌تک ما کمک می‌کند، چرا کمک می‌کند؟ که رشد کنیم، کمک می‌کند که همان بالی شویم که پرواز را به انجام می‌رساند همان بالی شویم که متعادل است، اگر قرار باشد که من یک همسفری باشم که فقط بیایم این‌جا و فقط غر بزنم و بگویم که چرا شوهر من؟ چرا من؟ چرا پسر من؟ می‌شوم آن بال ضعیف ولی اگر نقش خودم را پیدا بکنم به عنوان یک انسان، همه ما عزیزان مسافر هستیم، همه ما در حال سفر کردن هستیم، در طول زندگی و در طول سفر همسفرانی را داریم، حالا به عنوان همسر یا فرزندانمان، دوستمان، همسایه، پدر، مادر، خواهر، برادرمان، هم‌لژیونی‌هایمان؛ هرچقدر که ما این نقش را بهتر پیدا کنیم، بهتر کارهایش را انجام بدهیم قدرتمندتر می‌شویم و اگر امروز در کنگره همسفران به این اندازه مهم شده‌اند، به این اندازه برایشان ارزش و احترام قائل هستند، هم خودمان احترام قائل هستیم، هم مسافرانمان، هم کلیت ساختار کنگره برایمان ارزش قائل است تنها دلیلش این است که توانستیم خودمان را پیدا کنیم، نقشمان را پیدا کنیم و درست حرکت کنیم، نقش من به عنوان همسفر چیست؟ نقش من این است که برای آموزشم ارزش قائل باشم، اساساً بیایم که آموزش بگیرم اگر قرار است که آموزش نگیرم، اگر قرار است که درونی فکر کنم و بگویم که همه این‌ها را می‌دانم، من یک پزشک هستم، من یک مهندس هستم، من یک وکیل هستم، برای چه باید بروم یا اصلاً برای من بد است، کسر شأن می‌شود از این‌که بیایم در لژیون بنشینم، من آموزش نخواهم گرفت اگر قرار بود آن چیزهایی که می‌دانم به من کمکی می‌کرد اصلاً من این‌جا چه کار می‌کردم؟ اصلاً مسافر من این‌جا چه کار می‌کند؟ اگر من در جامعه یک پزشک هستم بگویم که من نیازی به این آموزش‌ها ندارم و همه کتاب‌ها را خوانده‌ام و می‌دانم پس نباید مشکلی داشته باشم، مسافرم نباید حالش بد باشد، حال من نباید بد باشد، باید توانسته باشم که کمکش کرده باشم، ولی آیا توانسته‌ام؟ نه، اگر توانسته بودم این‌جا نبودم حالا که این‌جا هستم باید آن قالب را بگیرم، قالب همسفر را بگیرم و طبق استانداردها و قوانینی که کنگره برایم تعریف کرده است حرکت کنم یعنی به موقع جلسات را بیایم، ‌سی‌دی‌ها را گوش دهم، هر آن‌چه که راهنما می‌گوید را انجام دهم، اگر می‌گوید که در این مرحله باید مسافرت را رها کنی باید رها کنم، اگر می‌گوید که این‌جا باید آرامش داشته باشی باید آرامش داشته باشم، من زمانی که بتوانم به عنوان همسفر نقش خود را درست انجام دهم مسافر من به رهایی می‌رسد و حال من هم خوب می‌شود و اما از آن طرف بوم هم نیفتیم عزیزان، ما آمده‌ایم کنگره که یاد بگیریم درمان فوق ترک است و رسیدن به تعادل فوق درمان است، ما آمده‌ایم که اساساً به تعادل برسیم.

گاهی اوقات من به عنوان همسفر ‌می‌آیم سفر می‌کنم، آموزش‌هایم را می‌گیرم و رها می‌شوم و من فقط به دنبال این هستم که خودم به ارتقا برسم، به دنبال این هستم که با مسافرم رقابت کنم؛ استاد امین روز چهارشنبه جمله بسیار زیبایی گفتند که  همسفر باید در کنار مسافر رشد کند نه این‌که فقط بخواهد خودش رشد کند، این‌جا آن کار درست را انجام داده است چون قرار نیست ما آن بالی باشیم که بزرگتر از آن یکی بال است چون اگر این‌گونه باشد باز هم پروازی نخواهیم داشت، باز هم تعادل نخواهد بود، این نکته خیلی مهمی است چون گاهی اوقات ما به اشتباه فکر می‌کنیم که حالا دیگر باید رها کنم، رهایی به این معنی نیست که نباید به مسافرم اهمیت بدهم، باید خودم حرکت کنم، باید خودم را نشان بدهم، باید خودم پیشرفت کنم، این‌طور نیست عزیزان، ما همسفر همدیگر هستیم و در یک سفر، در کنار هم بودن، با هم گفتن و خندیدن است که خیلی قشنگ است و آن است که سفر را زیبا و لذت‌بخش می‌کند در غیر این صورت همیشه یک نفر اذیت خواهد شد، فرق نمی‌کند چه منه شیما باشم، چه مسافر من باشد، چه همسر من، چه فرزند من و چه برادر من، هیچ فرقی نمی‌کند اگر قرار است به آرامش برسیم باید یاد بگیریم که در کنار هم به صورت متعادل حرکت کنیم و در کنار هم رشد کنیم. انشاءالله که در این هفته بهترین دریافت‌ها را داشته باشید و روز پنجشنبه جشن بسیار خوبی را در کنار هم داشته باشیم.

در ادامه رهایی ۳۰ سی‌دی همسفر محبوبه رهجوی راهنما همسفر زینب(لژیون چهارم) و رهایی ۴۰ سی‌دی همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر فاطمه(لژیون هشتم)

تایپیست: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر شیما(لژیون سوم)
عکاس: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر شیدا(لژیون دوم)
مرزبانان کشیک: همسفر مرضیه، مسافر عرفان
ویرایش: همسفر نرگس رهجوی راهنما همسفر زینب(لژیون چهارم) نگهبان سایت
ارسال: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر شیما(لژیون سوم) دبیر اول سایت
همسفران نمایندگی دکتر مسعود

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .