English Version
This Site Is Available In English

همسفر باید در کنار مسافر آموزش ببیند

همسفر باید در کنار مسافر آموزش ببیند

سلام دوستان اعظم هستم یک همسفر

در کتاب‌های مدرسه خوانده بودم سفر یعنی طی کردن مسافت بین مبدا و مقصد و همسفر کسی است که در این سفر حضور فیزیکی داشته باشد. اما قدرت مطلق مهربان مرا در گروهی قرار داد که از اعضای گروه یاد گرفتم سفر یعنی آموزش دیدن و خدمت کردن و همسفر یعنی علاوه بر حضور فیزیکی حضور فکری و اعتقادی داشته باشی. همسفر یعنی هم لباس باشی و هم کلام شوی، گوش کنی و یاد بگیری. باشی تا نقشت را پیدا کنی و رسالتت را انجام دهی، باشی و با تفکر و تلاش آغاز کنی. باشی و درک کنی، امیدوارانه باشی و امید بدهی. همسفر یعنی بپذیری و گله نکنی، داشته هایت را ببینی و سپاسگزار باشی. همسفر یعنی باشی و غمی را کمرنگ کنی، باشی و صدای خنده ای را بلندتر کنی. ستاره ای باشی در آسمان بیکران هستی تا دیگران از بودنت لذت ببرند. باشی و بکاری همچنان که دیگران کاشتند و تو خوردی. باشی چون قدرت مطلق خواسته تا امروز حیات داشته باشی و تغییر کنی. بین کسانی هم احساس با خودت باشی و با یاریشان هدف بسازی و به صلح برسی. باشی برای بهتر شدن همسری بهتر، مادری بهتر و انسانی بهتر. آینه ای باشی تا دیگران در تو عیوبشان را مشاهده کنند و خود آینه شوند. همسفر یعنی باشی و ۱۴ پله برای نزدیک شدن به قدرت مطلق بالا بروی، یعنی خودت را بیازمایی. همسفر یعنی باشی و تفکرت، ایمانت، عملت، حست، عقلت و عشقت را سالم کنی. باشی تا از نابینایی به روشن دلی برسی. باشی تا به مرحله توکل، رضا و تسلیم برسی. باشی تا بدانی آنچه نمیدانی. باشی تا به فرمان عقل نزدیک شوی و به مکانی برسی که از آنجا انشعاب یافته ای. باشی تا بدرخشی و کمک کنی دیگران بدرخشند. نوشته ای از دل یک همسفر، تقدیم به همسفرانی که هستند و علم و هنر زیستن می آموزند.

سلام دوستان طاهره هستم یک همسفر

قبل از هر چیز، هفتهٔ همسفر را به تمام همسفران کنگرهٔ ۶۰ تبریک می‌گویم. همسفر به معنی یار و همراه می‌باشد. در کنگره، واژهٔ همسفر به کسی گفته می‌شود که سابقهٔ اعتیاد نداشته باشد. همسفر با آموزش و دوری از ضد‌ارزش‌ها، حس‌های منفی را از خود دور می‌کند و با دید بهتری به زندگی نگاه می‌کند. همسفر در قالب همسر، پدر، مادر، خواهر، برادر یا دوست، جایگاه و وظیفهٔ خاصی دارد و باید با مسافر خود که سال‌ها درگیر اعتیاد بوده و اعتماد را از او سلب نموده است، عشق و امید را سرلوحهٔ کار خود قرار بدهد تا با یاری نیروهای مافوق و با رسیدن به دانایی، دست در دست مسافرش تاریکی‌ها را کنار بزند تا در روشنایی قرار بگیرند. یک همسفر قبل از هر کاری باید آموزش ببیند و جایگاه خود را تغییر بدهد و همیشه همراه مسافرش باشد و فرقی نمی‌کند که حال مسافرش خوب باشد یا بد باشد. ما وقتی نام همسفر را قبول می‌کنیم، باید یک‌سری مسئولیت‌ها را نیز بپذیریم. در کنگره یاد می‌گیریم که با محبت کردن به مسافران، بسیاری از مشکلات را حل می‌کنیم و اینکه قوی‌ترین سلاح در زندگی، محبت است.

سلام دوستان مژگان هستم یک همسفر

در ابتدا به بزرگوارترین همسفر، خانم آنی بزرگ، این هفته را تبریک می‌گویم؛ که کلمه‌ی «همسفر» را به بهترین شکل، با وجودشان، برای ما معنا کردند؛ که باید بهترین پرستار برای درمان بیماری باشم. هر مسافری در کنگره که سفر خود را آغاز می‌کند، به همسفر نیاز دارد تا بتواند آموزش‌ها را به‌درستی به انجام برساند؛ پس همسفر هم باید در کنار مسافر آموزش ببیند و نقش مکمل را به انجام برساند و بال پرواز، حامی و یاری‌دهنده در مسیر حرکت باشد. همسفر در ابتدای سفر به‌خاطر مسافرش به کنگره می‌آید، اما با گذر زمان متوجه می‌شود که دلیل حضورش در کنگره برای خودش است و باید برای کمک، علم و آگاهی، دانایی و صبرش را بالا ببرد. همسفر باید بستر مناسب را در خانه ایجاد کند؛ یعنی شرایط را در محیط زندگی به‌گونه‌ای فراهم کند تا مسافر بتواند درمان خود را در آرامش انجام دهد. اولین قدمی که در کنگره برمی‌دارد این است که بپذیرد مسافرش بیمار است. علمش باید به‌روز باشد و برای افزایش علم او یک منبع آموزشی نیاز دارد تا بتواند این مسیر را طی کند. این منابع آموزشی، خدا را شکر، در کنگره بسیار زیاد است و با کمک سی‌دی‌ها، کتب آموزشی و جلسات، دانش خود را نسبت به این بیماری بالا ببرد و در سفر ثابت‌قدم باشد. و به قول آقای مهندس: «اگر بخواهند چشمه‌ی جوشان و رود خروشان باشند، باید با این راهکارهای کنگره موانع را از سر راه خود بردارند تا به درمان برسند و سفرشان تمام شود.»

رابط‌خبری: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون دوم)
ویرایش و ارسال: همسفر هستی رهجوی راهنما همسفر رؤیا (لژیون یکم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ابوریحان تهران

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .