خداوند را شاکرم بابت مسیری که سر راه من قرار داد. نه فقط برای همسفر بودن؛ بلکه برای سفری عمیق به درون خود، روز همسفر را تبریک میگويم به بنیان کنگره۶۰ و تمامی همسفرانی که با عشق در این مسیر ماندگار شدند.
من همسفر شدم نه از ابتدای راه، بلکه از جایی که مسیر شروع شده بود و مسافر من قدمهای خود را برداشته بود. وارد کنگره که شدم بار سنگینی را با خود به دوش میکشیدم، کورسوی امیدی برای آرام شدن خود داشتم. مطمئن که نه، اما امیدوار بودم به راهی که پیش رو داشتم. مسافر من زودتر شروع کرده بود و این برای من، هم بیم داشت و هم امید، اما آموختم که این مسیر مسابقه نیست و هر کسی زمان بیداری خودش را دارد و به قولی نوبت باران برای همه محفوظ است.
من یاد گرفتم قرار نیست گذشته را جبران کنم، قرار است امروز را بسازم. قرار نیست خودم را با سرعت به مسافرم برسانم، قرار است به مسیر خود متعهد باشم. همسفر بودن برای من یعنی پذیرفتن سهم من در ساختن خانواده، زندگی و مهمتر از همه ساختن خود و امروز در حال تمرین هستم، تمرین صبر، شنیدن، رها کردن کنترل اطرافیان، که چیزی جز ترس نبود و اسم آن را محبت گذاشته بودم. هنوز هم گاهی اشتباه میکنم؛ اما ایستادهام در مسیر ساختن، من همسفر شدم نه برای جبران دیروز، بلکه برای ساختن امروز و به امید فردایی که از آگاهی شروع میشود.
من همسفر هستم، یعنی مسئول حال خود نه مدیر تغییر مسافر و فرزندان خود و دیگران، حالا با ایمان میگويم: همسفر بودن یعنی رشد در سکوت، تغییر در عمل و رسیدن به تعادل که پاداش آگاهی است.
نویسنده: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون چهاردهم)
عکاس: همسفر ملیحه رهجوی راهنما همسفر مرضیه(لژیون چهاردهم)
ویرایش و ارسال: همسفر فریبا رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون نهم)
همسفران نمایندگی امام قلی خان
- تعداد بازدید از این مطلب :
39