جلسه پنجم از دوره سوم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی سیرجان به استادی راهنمای تازهواردین همسفر فاطمه، نگهبانی همسفر فرشته و دبیری همسفر مریم با دستور جلسه «در کنگره۶۰ چگونه قدردانی میکنیم؟» روز یکشنبه ۲۳ آذرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
برای قدردانی، ابتدا باید بدانیم قدردانی چیست؟ وقتی میگوییم قدردانی میکنیم؛ یعنی در گذشته عملی یا خدمتی انجام شده که ما در قبال آن وظیفهای داریم. قدر؛ یعنی ارزش و جایگاه هر چیز را دانستن.
معنای قدردانی همان شکر و شکرگزاری است. شکر؛ یعنی دیدن، اهمیت دادن و توجه داشتن؛ یعنی اگر کسی برای من کاری انجام میدهد، خدمتی میکند یا جایگاهی دارد، من آن را ببینم و واقعاً قدردان باشم؛ اگر نبینم، دچار کفر شدهام؛ زیرا تمام تاریکیها در کفر است و کفر؛ یعنی ندیدن و فراموشی.
برای باز کردن این موضوع، باید به گذشته برگردم. آقای مهندس میفرمایند: «باید از گذشته الگو گرفت.» وقتی به قبل از ورودم به کنگره۶۰ فکر میکنم، یادم میآید که زندگیام واقعاً خوب نبود. چشمهایی پر از اشک، پاهایی لرزان و زندگی تاریک و سیاه، روزهای بسیار سختی بود و بهسختی میگذشت؛ اما وقتی وارد کنگره شدم، همیشه آن لحظه را به یاد دارم که با آن حال خراب وارد شعبه گنجعلیخانی کرمان شدم، اینکه چه کسی دست من را گرفت، چه کسی من را در آغوش کشید. در زندگیام هر کس درگیر زندگی خودش بود؛ اما وقتی وارد کنگره۶۰ و شعبه گنجعلیخانی کرمان شدم، با آغوش باز پذیرای من شدند، به من آموزش دادند و با حس خوب من را در آغوش گرفتند، به من امید دادند که همهچیز درست میشود، همهچیز از نو ساخته میشود و از تاریکی میتوان دوباره به روشنایی رسید؛ البته با شرط و شروطی.
یادم است قبل از کنگره، از زمینوزمان طلبکار بودم و همه را مقصر میدانستم بهجز خودم؛ اما وقتی وارد کنگره شدم و آموزشها را گرفتم، فهمیدم که اشتباه کردهام، با آموزشهایی که دیدم و خدماتی که به من شد، متوجه شدم که بدهکارم و باید این بدهکاری را جبران کنم.
آقای حکیمی میفرمایند: «قدردانی؛ یعنی من تو را دیدهام و تو در حوزه نگاه من هستی.» یعنی خداوند نعمتهایش را با عشق در اختیار ما گذاشته است. کنگره۶۰ نیز با الگوبرداری از خداوند و با عشق، آموزشها را در اختیار ما قرار داده است. آقای مهندس با عشق آموزش دادهاند و کنگره به من یاد میدهد که برای شکرگزاری و قدردانی، باید حسی در پشت آن باشد؛ اگر آن حس وجود داشته باشد، منتقل میشود؛ اما اگر قدردانی فقط زبانی باشد، صرفاً یک صدا است که میآید، خاموش میشود و در دل نمینشیند.
چه در بیرون از کنگره و چه در درون آن هنگامی که میخواهم از خداوند یا دیگران قدردانی کنم، باید دقت داشته باشم که این قدردانی فقط زبانی نباشد، بلکه در عمل و رفتارم نیز دیده شود، نه اینکه فقط بگویم راهنمای من است، مرزبان است یا در کنگره به من خدمت میکند و بعد همهچیز تمام شود، این فقط یک صوت است که خاموش میشود. قدردانی باید همراه با حس باشد، چه در کلام، رفتار، فکر و چه در عمل.
اولین قدردانی این است که انسان قدردان خودش باشد، چون تا زمانی که از خودم قدردانی نکنم، نمیتوانم از دیگران قدردانی کنم. قدردانی از خود؛ یعنی اینکه ببینم وارد کنگره شدهام، حضور دارم و آموزش میگیرم، از خودم تشکر کنم که برای یادگیری تلاش میکنم، برای آموزش دیدن وقت میگذارم و از خیلی چیزها میگذرم تا تغییر کنم و وقتی این تغییرات را در درون خودم ببینم و از خودم قدردانی کنم، مطمئنم میتوانم از مسافرم، از کنگره و از تمام اعضاء که خدمت میکنند نیز قدردان باشم؛ اما اگر فقط برای انجام وظیفه یا دیده شدن به کنگره بیایم، یا بخواهم منتی بر سر مسافرم بگذارم، قطعاً قدردانی واقعی نخواهم داشت، چون این کار ظاهر بازی است.
امروز که در کنگره هستیم، میبینیم چه کسانی برای حال خوب ما تلاش کردهاند، چه کسانی از وقت، آرامش، آسایش و مال خود گذشتهاند تا ما از تاریکی خارج شویم و واقعاً باید قدردان باشیم. خداوند با عشق، تمام هستی را در اختیار ما گذاشته است. آقای مهندس میفرمایند: «خداوند تمام اطلاعات دنیا را در وجود ما قرار دادهاند و همه هستی را در اختیار ما گذاشته است.» کنگره۶۰ نیز همین کار را انجام داده است؛ پس ما باید قدردان باشیم، قدردان راهنمایان خود، آقای مهندس و پیش از همه، قدردان خداوند بزرگ.
خداوند به ما اجازه داد که در کنگره حضور داشته باشیم، بیاییم و سفر کنیم و اذن ورود ما را صادر کرد، درحالیکه اگر به بیرون نگاه کنیم، میبینیم کسانی هستند که زندگیشان نابود و تاریک است و اجازه ورود به کنگره را ندارند و همین موضوع بهتنهایی دلیل بزرگی برای قدردانی است.
قدردانی فقط گفتن شکر خدا نیست، قدردانی از خداوند؛ یعنی قدردانی از انسانهایی که به ما کمک میکنند، چراکه خداوند خودشان مستقیماً نمیآیند که دست ما را بگیرند؛ بلکه از طریق نیروهای الهی انسانهایی را میفرستند تا به ما کمک کنند و این انسانها در کنگره۶۰، آقای مهندس و خانواده بزرگوارشان، راهنمایان، مرزبانان و همه خدمتگزاران هستند.
در کنگره۶۰، روش قدردانی نیز مشخص است. آقای مهندس میفرمایند: «قدردانی با دادن پاکت انجام میشود، گل دادن شاید زیبا باشد؛ اما گلها پژمرده میشوند و آنچه مهم است، دلنوشتهای است که در پاکت گذاشته میشود و مبلغی که همراه آن قرار میگیرد تا از آن شخص تشکر و قدردانی شود.» یادم میآید راهنمای من میگفتند: «هر وقت میخواهید پولی در پاکت بگذارید، به حس خودتان توجه کنید و ببینید حستان نسبت به آن مبلغ چگونه است؛ اگر حستان خوب بود؛ یعنی مبلغ مناسب است؛ اما اگر حس بدی داشتید، مطمئن باشید آن مقداری که باید میگذاشتید را نگذاشتهاید.»
قدردانی در کنگره فقط به پاکت دادن خلاصه نمیشود، قدردانی؛ یعنی گوشبهفرمان راهنمایانمان بودن، حضور منظم داشتن و کمک کردن چه از نظر جانی و چه از نظر مالی همانطور که دیگران به ما کمک کردند، ما نیز به دیگران کمک کنیم و اجازه بدهیم این چراغ همیشه روشن بماند تا کسانی که در تاریکی هستند وارد شوند، حالشان خوب شود و به حال خوب برسند.
.jpg)
مرزبانان کشیک: مرزبان همسفر زینب و مرزبان مسافر منصور
عکاس: همسفر طاهره رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون چهارم)
تایپیست: همسفر صدیقه رهجوی راهنما همسفر وجیهه (لژیون دوم)
ارسال: همسفر آرزو رهجوی راهنما همسفر اسماء (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی سیرجان
- تعداد بازدید از این مطلب :
138