سلام دوستان لیلا هستم یک همسفر؛
دستورجلسه، (چگونه در کنگره۶۰ قدردانی کنیم). قدردانی به معنی بازپرداخت بدهی، بابت خدمت و نعمتی که به ما داده شده است، نعمتهای بیشماری که خداوند به ما داده؛ از تن سالم گرفته تا نعمتهای زیاد دیگری که اگر قدردان آنها باشیم زیاد میشود و اگر کفر بگوییم آن نعمت از ما گرفته میشود. شکر نعمت نعمتت افزون کند، کفر نعمت از کف بیرون کند، واقعا اگر قدر نعمت را بدانیم و از آن استفاده کنیم افزون میشود مثل کنگره که بزرگترین نعمتی است که خداوند سر راه ما قرار داده است و اول باید شاکر خداوند باشیم بهخاطر این نعمت و هم قدردان آن باشیم. از آقای مهندس و بقیه اعضا کنگره که به ما خدمت میکنند تشکر کنیم، درست است که ما مصرفکننده داریم؛ ولی "خدا گر ز حکمت ببندد دری، ز رحمت گشاید در دیگری" پس این همان رحمت خداوند است که شامل حال ما شده و مسافر من باعث شد که من به کنگره بیایم و آموزش درست زندگی کردن را بیاموزم. قدردانی به سه صورت انجام میشود؛ هر چند کنگره به قدردانی من احتیاجی ندارد؛ ولی برای رسیدن به حال خوب خودم باید این کار را انجام دهم، یکی با کلام خود از آقای مهندس و خدمتگزاران کنگره قدردانی کنیم، یکی هم با دادن پاکت و شرکت در لژیون سردار و یکی دیگر هم با عمل خودمان یعنی با خدمت در کنگره قدردان آن باشیم.
سلام دوستان نگار هستم یک همسفر؛
چگونه از کنگره سپاسگزاری کنیم؟ کسانیکه مثل من این حس را درک کردهاند، میفهمند که من چه میگویم. روزها پشت سرهم تیره و تار، پر از ترس، هیاهو، خشم و ناامیدی میگذشت، انگار شب و روز برایم معنا نداشت و از سر اجبار میگذشت. همیشه میگفتم خدایا چرا من و چراهایی که هر روز با خود تکرار میکردم و چشمهایم بیاختیار اشک میریخت از اینکه همسرم، برادرم، پدرم و پسرم هر روز جلوی چشمم آب میشد و در مرداب غرق میشد و من را با خود به آن مرداب میکشید و انگار مقصر من بودم که نمیتوانستم برای آنها کاری انجام دهم، سخت بود اینکه عزیزت جلوی چشمت پرپر شود و زندگی، امیدها و آرزهایت یکییکی جلوی چشمت به باد برود و خودت هم بهطرف ناامیدی و شاید هم بهانهای برای رفتن به سمت سیاهی داشته باشی، شاید باید خودت را نجات دهی؛ اما زندگی مسافر خود را میبینی زمانیکه در عمق تاریکی هستی و یک نور سفید کوچک میشود همه امید تو و با خود میگویی این نور سفید شاید نه، حتما برای زندگی من است و آن نور سفید پاکترین و مقدسترین جایی است که باید مثل کعبه آن را طواف کرد. خدا را هزاران هزار بار شکر میکنم که از تاریکی به روشنایی و از ترس به شجاعت راه خود را پیدا کردهام و برای این حس خوب و آرامشی که دارم شما بگویید من چگونه از آقای مهندس که برای من مثل ناخدای کشتی بهگل نشسته بود سپاسگزاری کنم؟ با چه زبانی و چه قلمی بگویم سپاس و هزار بار شکر بگویم که شما ناخدای دانا را بر سر راه من قرار دادید؛ البته بگویم کنگره برای خودش قانونی دارد که با رعایت کردن این قانونها و پابرجا ماندن کنگره۶۰ این کعبه مقدس را برای دیگران که مثل ما هستند نگه داریم و بگذاریم آنها هم استفاده کنند و مثل ما طعم شیرین زندگی را بدون ناامیدی و ضدارزشها بچشند.
سلام دوستان بیتا هستم یک همسفر؛
در کنگره۶۰ یاد میگیریم که قدردانی فقط یک کلمه یا تشکر ساده نیست؛ بلکه یک عمل و رفتاری است که نشان میدهد آموزشها در ما اثر کرده و وقتی وارد کنگره میشویم کمکم متوجه میشویم هر چیزی که امروز داریم، حاصل محبت و زحمتهای خیلی از افراد است، راهنمایی که وقت گذاشته است، مرزبانی که خدمت میکند، دیدهبانی که مسیر را روشن کرده و حتی اعضایی که با حضورشان انرژی و محبت ایجاد کردهاند، برای همین، قدردانی در کنگره۶۰ فقط زبانی نیست؛ بلکه اینگونه انجام میشود؛ با عمل کردن به آموزشها قدردانی میکنیم و بهترین تشکر از راهنما و سیستم این است که آموزشها را در زندگی اجرا کنیم یعنی تغییر کنیم و با خدمت کردن شکرگزاری و قدردانی میکنیم، وقتی در جایگاههای خدمتی قرار میگیریم یعنی میگوییم: «من ارزش این مکان را میدانم و میخواهم آن را به دیگران منتقل کنم». با احترام و ادب قدردانی میکنیم، در سلام کردن، گوش دادن، کمک به تازهواردین و رعایت حرمتها نشان میدهیم که برای ساختار کنگره ارزش قائل هستیم و با بخشش و کمکمالی به سبد و جشنها تشکر میکنیم؛ زیرا ما یاد گرفتهایم هرچه که میگیریم، باید بخشی از آن را بازگردانیم تا این چرخه برای دیگران هم ادامه پیدا کند، با حضور بهموقع و مشارکتهای سازنده قدردانی میکنیم. حضور فعال یعنی؛ برای این مکان اهمیت قائل هستیم در نهایت، من یاد گرفتهام که قدردانی در کنگره۶۰ یک فرهنگ است، فرهنگی که به ما میآموزد اگر چیزی از زندگی گرفتهایم، باید آن را به زندگی بازگردانیم و زیباترین بخشش، این است که میبینیم این محبت و بخشش چند برابر به ما برمیگردد.
سلام دوستان معصومه هستم یک همسفر؛
انسان در زندگی نعمتهای زیادی را دریافت میکند که بهواسطه این نعمتها در زندگی آرامش و حال خوب را تجربه میکند؛ اما زمانیکه آگاهی داشته باشد نعمتها را میبیند، قدردان است و قدردانی فقط مخصوص خالق نیست، مخلوقاتی هم هستند که دستان خداوند روی زمین قرار گرفتهاند و بهاندازه خداوند شایسته شکرگزاری هستند. اولین روزی که وارد کنگره شدم در باورم نمیگنجید که من به معنای واقعی وارد بهشت روی زمین شدهام، چون آگاهی نداشتم و امروز که خودم را با روز اولم مقایسه میکنم، میبینم که چقدر تغییر کردهام. اگر بگویم من کاملا تبدیل به انسانی دیگر شدهام، اغراق نکردهام، آموزشهایی که در کنگره گرفتم هیج جایی به من یاد ندادهاند، قوانین زندگی و رسیدن به آرامش را اینجا فرا گرفتم و وادیهای کنگره نگرش من را به زندگی تغییر دادند. آقای مهندس دژاکام با کشف متد DST، زندگی انسانها را از جهنم تبدیل به بهشت روی زمین کردند و با درمان اعتیاد، سیگار، اضافهوزن و درمان بیماریهای صعبالعلاج به دستاوردهای بزرگی دست یافتند و خدمت بزرگی به انسانها کردند و درد و رنج بشر را کاهش دادند؛ اما من چطور باید قدردان باشم، من چه کاری در مقابل این خدمات ناب میتوانم انجام دهم؟ قدردانی در کنگره یعنی دیدن و اهمیت دادن به خدمات آقای مهندس و خدمتگزاران کنگره که موجب رسیدن انسانها به آرامش و تعادل شدهاند. من در قلبم میتوانم شکرگزار باشم و تفکر کنم که چه کمکی به من کردهاند و اگر این خدمات نبود من الان چه وضعیتی داشتم. من باید با گفتارم و زبانم قدردانی کنم و از همه مهمتر با عملم قدردان باشم، با شرکت کردن در لژیون مالی، کمک کردن در پیشبرد اهداف کنگره، حمایت سبد کنگره، رعایت قوانین و نظم در کنگره و درست عمل کردن به وظایفم به استمرار کنگره کمک کنم، با احترام به همه جايگاهها، خدمتگزاران و آقای مهندس که خدمت بزرگی به انسانها کردند قدردانی میکنم و از خداوند بزرگ که این مسیر را برای من قرار داد و این بهشت خاکی را توسط آقای مهندس برای تکامل انسانها قرار دادند تشکر و سپاسگزاری میکنم.
سلام دوستان فرحناز هستم یک همسفر؛
چگونه قدردان کنگره باشیم؟ به عقب که نگاه میکنم میبینم که چقدر در کنگره آموزش گرفتهام و چقدر معجزه دیدهام؛ ولی هنوز نتوانستهام شکر این نعمت فراوان را بهجا آورم. در کنگره آموختم که چگونه از طبیعت الگو بگیرم و زندگی کردن را یاد بگیرم، وقتی یادم میآید که چگونه در تاریکیها گرفتار بودم و با حال خراب مسافر خود درگیر بودم؛ ولی وقتی وارد کنگره شدم، با قوانین آشنا شدم و آموزشهای کنگره را فرا گرفتم، خودم را شناختم، فهمیدم که چگونه باید زندگی کنم و نقطهتحمل را بالا ببرم. در کنگره چگونه میتوانم قدردان بشوم؛ بهقول آقای مهندس من هرگز نمیتوانم چیزهایی که کنگره به من داده است را جبران کنم من فقط با اینکه عضو لژیون سردار شدهام و تاکنون مبلغ اندکی پرداخت کردهام؛ اما به خیلی از معجزات کنگره دست پیدا کردهام. امیدوارم خداوند مرا یاری کند تا بتوانم عضو کوچکی از کنگره باشم و به کمک خداوند بتوانم خدمتگزار کنگره باشم. میخواهم خداوند فقط این لطف را شامل حال من قرار دهد که بتوانم من هم مثل دیگران در کنگره خدمت کنم تا شاید کمی به خودم امیدوار شوم که قدردانی کوچکی از کنگره، کرده باشم. کنگره مکانی است که من میخواهم حتی موقع مرگ هم در آنجا باشم. خداوند را شاکر و سپاسگزارم که این لطف را در حق من کرده و من را یکی از اعضا کنگره قرار داده است.
سلام دوستان آوا هستم یک همسفر؛
در مورد دستورجلسه "در کنگره۶۰ چگونه قدردانی میکنیم" باید بگویم که در مدتزمانی که در کنگره حضور داشتهام، یکی از مهمترین درسهایی که آموختم، مفهوم قدردانی واقعی است که در دنیای بیرون ممکن است واژه «قدردانی» فقط به معنای گفتن یک «متشکرم» یا دادن یک هدیه ساده باشد؛ اما در کنگره۶۰، این مفهوم عمق بیشتری دارد و از نوع دیگری است، اینجا قدردانی فراتر از یک حرف ساده است و از عمق دل و با عمل همراه است. در اینجا قدردانی صرفاً یک کلمه نیست؛ بلکه حمایت واقعی از همدیگر است. زمانیکه کسی در جلسه از تجربههای خود صحبت میکند، وقتی میبینم که فردی پس از مدتها تلاش به نقطهای رسیده و خودش باور کرده که تغییر کرده است، این لحظههای کوچک برای من از بزرگترین قدردانیها است و ما با این اعمال به یکدیگر یادآوری میکنیم که هر کسی میتواند تغییر کند و حتی در سختترین لحظهها هم باید به یکدیگر اعتماد داشته باشیم. قدردانی در کنگره۶۰ به این معنا است که از یکدیگر حمایت کنیم، با گوش دادن به تجربیات هم و کمک کردن به کسانی که نیاز به حمایت دارند این روند را ادامه دهیم. قدردانی در اینجا هیچوقت محدود به یک جمله یا عمل خاصی نمیشود؛ بلکه یک فرآیند مستمر است که باید در تمام مراحل مسیر درمان و بهبودی حفظ شود.
رابط خبری: همسفر زیور رهجوی راهنما همسفر ندا (لژیون نهم)
ویرایش و ارسال: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر محبوبه (لژیون چهارم) دبیر دوم سایت
- تعداد بازدید از این مطلب :
137