English Version
This Site Is Available In English

هماهنگی ذهن و جسم در مسیر کنگره

هماهنگی ذهن و جسم در مسیر کنگره

پانزدهمین جلسه از دوره چهاردهم کارگاه‌ های آموزشی عمومی کنگره۶۰ ویژه مسافران و همسفران نمایندگی باشگاه تیراندازی با کمان کنگره۶۰ با استادی اسیستانت ورزش همسفر فاطمه، نگهبانی مسافر رضا و دبیری مسافر ‌علی با دستور جلسه «وادی یازدهم؛ چشمه‌های جوشان و رودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس می‌رسند و تأثیر آن روی من» در روز جمعه ۵ دی ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۳۰ آغاز به کار کرد.

در ابتدای صحبت، هفته‌ همسفر را خدمت تمامی همسفران کنگره۶۰ تبریک عرض می‌کنم؛ به‌ویژه اولین همسفر کنگره۶۰ خانم آنی بزرگ، از خداوند متعال برای ایشان سلامتی و تندرستی آرزو دارم. دستور جلسه امروز «وادی یازدهم؛ چشمه‌های جوشان و رودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس می‌رسند.» است.

وادی‌ها مانند حلقه‌های یک زنجیر به یکدیگر متصل هستند؛ به‌گونه‌ای که لازم است ابتدا وادی اول را به‌درستی درک کنیم تا در نهایت بتوانیم به وادی عشق برسیم. وادی‌ها ابزارهایی هستند که آدرس ما را به خودمان می‌دهند تا بدانیم در کجای مسیر قرار داریم. وادی یازدهم، تمثیلی برگرفته از الگوی طبیعت است که به ما می‌آموزد چشمه‌های جوشان و رودهای خروشان با تلاش مستمر و حرکت مداوم، از میان فراز و نشیب‌ها، مسیرهای طولانی، چالش‌ها و موانع عبور می‌کنند و در نهایت به بحر و اقیانوس می‌رسند؛ بی آن‌که ترس یا واهمه‌ای از مسیر داشته باشند.

در حقیقت، طبیعت به ما درس تلاش، پایداری و مقاومت می‌دهد؛ گویی به انسان می‌گوید اگر هدف و خواسته‌ای داری، باید در مسیر آن حرکت کنی و تلاش داشته باشی. آگاه باش که در این مسیر، سختی‌ها، مسائل و ناهمواری‌ها وجود دارد؛ چراکه قرار است انسان در پرتو حل همین مسائل ساخته شود، رشد کند و تغییر جایگاه دهد. همه ما انسان‌ها ذاتاً دارای هدف هستیم و این اهداف به‌صورت بالقوه در وجود ما نهفته‌اند. گاهی ممکن است در مقطعی از زندگی تصور کنیم هدفی نداریم؛ اما در حقیقت، هدف گم نشده است، بلکه ما دچار سردرگمی شده‌ایم و ارتباطمان با خواسته واقعی خود قطع شده است.

در همین باشگاه تیر و کمان که همه ما در آن حضور داریم، هر فرد متناسب با شرایط خود زمان می‌گذارد و هفته‌ای دو تا سه روز برای تمرین به اینجا می‌آید؛ قطعاً همه با هدفی مشخص قدم برمی‌دارند. هدف از ورزش، در وهله نخست، سلامتی جسم است؛ اما در ورزش کنگره۶۰ هدف تنها به سلامتی جسم محدود نمی‌شود، بلکه انتقال پیام کنگره نیز اهمیت دارد. انتقال پیام کنگره با حرف، شعار و سخن امکان‌پذیر نیست؛ این پیام باید در رفتار، کردار و عملکرد ما دیده شود. بنابراین برای رسیدن به این مهم، تلاش، پشتکار و زحمت لازم است.

به عقیده من، افرادی با تمام وجود تلاش و حرکت می‌کنند که دارای خواسته و علاقه باشند. دکتر امین جمله‌ای دارند که می‌گویند: «عشق به انجام‌ها مهم است؛ نه آرزوی داشتن‌ها.» یعنی کسی که عاشق عمل کردن باشد، در مسیر قرار می‌گیرد و به دستاورد می‌رسد؛ زیرا آن علاقه و حس دوست داشتن، به انسان انگیزه می‌دهد. این انگیزه از درون انسان می‌جوشد و او را به حرکت وامی‌دارد؛ اما کسی که علاقه و خواسته‌ای نداشته باشد، حسی پشت عملش نیست و در نتیجه حرکتی شکل نمی‌گیرد.

اگر تمرین‌ها از روی زور و اجبار باشد، به نظر من نتیجه‌ای در بر نخواهد داشت؛ زیرا وقتی فرد را مجبور کنیم که حتماً دو روز در هفته تمرین و بدنسازی داشته باشد و بدون خواسته در جلسه حاضر شود، این تلاش بیهوده خواهد بود. خواسته مانند بذر است؛ اگر بذری را در زمینی بکاریم و به‌درستی آبیاری کنیم، آن گیاه رشد می‌کند؛ اما زمینی که هیچ بذری در آن کاشته نشده باشد، هرچقدر هم تلاش کنیم چیزی از دل آن بیرون نخواهد آمد.

من بر این باورم که برای پیشرفت و رشد در تیراندازی، وجود علاقه و خواسته قلبی ضروری است. در این وادی گفته می‌شود که برای «چشمه جوشان» بودن، نیاز به ذخیره آب است؛ یعنی پشتوانه‌ای عظیم از میلیاردها لیتر آب. در انسان نیز این پشتوانه همان ذخیره اطلاعات، آگاهی صحیح و ایجاد اختلاف پتانسیل است. اگر بخواهم درباره یادگیری و آموزش صحبت کنم، انسان تا زمانی که زنده است نیاز به آموزش دارد؛ زیرا آموزش هیچ مرز و پایانی ندارد.

هر زمان که تصور کنیم آموزش برای ما تمام شده است، بدانیم که ذره‌ذره حرکت ما کند می‌شود و در نهایت به توقف می‌رسد. همین طرز نگاه می‌تواند باعث سقوط شود؛ چرا که اتصال ما قطع می‌گردد. من این موضوع را در ورزش تیراندازی به‌صورت عینی تجربه کرده‌ام. زمانی که تحت آموزش بودم، تمرین می‌کردم و به‌خوبی تیراندازی می‌کردم و حرفی برای گفتن داشتم.

اما وقتی مدتی طولانی از تمرین فاصله گرفتم و تیر نزدم، واقعاً مهارت‌هایی را که به دست آورده بودم از دست دادم. در واقع شبیه چشمه‌ای شده بودم که آبش کم شده، جوشش ندارد و جریانش ضعیف است. من هم همین‌گونه شده بودم؛ می‌آمدم، کمان را برمی‌داشتم، چند تیر می‌زدم، وقتی می‌دیدم به هدف نمی‌خورد، رها می‌کردم و می‌رفتم؛ اما حقیقت این است که تمرین‌های مداوم بود که دوباره مرا به مسیر برگرداند.

تمرین، صرفاً تمرین نیست؛ بلکه یک فرایند آموزش است. وقتی من تمرین می‌کنم، هماهنگی بین جسم و ذهن را به دست می‌آورم. این تمرین به من امکان می‌دهد کنترل ذهن و تمرکز را تجربه کنم، بفهمم چرا تیری که می‌زنم به هدف برخورد می‌کند و چرا ممکن است خطا برود. همه این‌ها در کنار تمرین، آموزش است.

خدا را شکر می‌کنم که در همین یکی دو ماهی که دوباره شروع کرده‌ام، توانستم با تمرین‌های مداوم پیشرفت کنم. همین پیشرفت به من انگیزه و انرژی می‌دهد؛ دیدن رکوردی که بالا می‌رود، یادآوری تکنیک‌هایی که فراموش کرده بودم، همه این‌ها جهش و تغییر جایگاه است و باعث انرژی و انگیزه می‌شود. سپاس از مرزبان‌های محترم و تمام کسانی که در اینجا خدمت می‌کنند و این فضا و امکانات را برای رشد و پیشرفت ما فراهم کرده‌اند. امیدوارم همیشه قدردان این امکانات و نعمت‌ها باشیم.

در ادامه قدردانی نگهبان جلسه دوره جدید از دوره قبل

مرزبان کشیک: همسفر مریم و مسافر ویلیام
عکاس: همسفر سجاد
تایپ: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر فاطمه(لژیون دوم) و همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر شهناز (لژیون ششم)
ویرایش و ارسال: همسفر الهه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون دوم)
گروه ورزش تیراندازی با کمان کنگره۶۰

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .