در کنگره۶۰، واژهها بهدرستی معنا شدهاند. وقتی با ذهنی بههمریخته و سردرگم و با چشمانی غمگین و خیس وارد کنگره شدم، در سرم مدام این جمله تکرار میشد که تو اینجا چه میکنی؟ الان باید به کارهای مهم زندگیات بپردازی؛ اما کسی در اینجا بود که بخش بزرگی از زندگی من به او گره خورده بود، کسی که میدیدم با تمام توانش برای بهدست آوردن سلامتی خود تلاش میکند. همانجا بود که نقش همسفر را در کنار مسافر درک کردم؛ اینکه بهجای نقش کنترلگر بتوانم نقش همراه و همسفر را داشته باشم. آن لحظه خیس شدن چشمانم از باختن نبود؛ بلکه از محکم ایستادن بود.
با وجود تمام ناتوانیهایم کنگره به من آموخت تو ابتدا برای درمان خودت اینجا هستی بعد مسافرت؛ پس سعی کردم محکمتر قدم بردارم؛ چون نیاز خانواده و استحکام آن در کنار یکدیگر بودن است، دقیقاً همان هدفی که کنگره دنبال میکند. در خانهای که مسافر من نقش خورشید خانواده را داشت آن گرما و نوری که باید به اعضای خانواده می تابید وجود نداشت. منِ همسفر هم نیاز به آموزش داشتم. زخمهایی که خورده بودم و بار مسئولیتهایی که به دوش میکشیدم مرهم همهی آنها کنگره بود. کنگره با جهانبینیای که به من آموزش داد، با گذشت زمان دانایی من به داناییِ مؤثر تبدیل شد و نقش من از قربانی شدن به نقش همسفر، کمککننده و تأثیرگذار تغییر کرد.
منِ همسفر زمانی که دانایی و آموزش کنگره را نداشتم درد کشیدن مسافرم را نشانهی ضعف او میدانستم و گاهی برچسب بیاراده بودن به او میزدم که همه از ناآگاهی من بود. کنگره به من آموخت که این رفتارها تخریبهایی است که اعتیاد در مسافران ایجاد کرده است؛ پس منِ همسفر با صبر و دانایی در کنار مسافرم میمانم تا او به درمانی متعادل برسد. چه تفکر زیبایی دارند آقای مهندس که جشن همسفر را در دستور جلسات قرار دادند.
ایشان بهخوبی به بزرگی این نقش، فداکاری و گذشت همسفران پی بردهاند؛ اینکه چگونه یک همسفر با حضور آگاهانه در کنار مسافر میتواند نقش پررنگی در درمان او داشته باشد. صبور بودن همسفران در شرایط سخت و امیدی که در اوج ناامیدی میبخشند بسیار ارزشمند است و همهی اینها نشان از آگاهی و دانشی است که کنگره به تکتک همسفران هدیه داده است. بسیار خدا را شاکرم که خودم را باور کردم که نهتنها در کنار مسافرم باعث دلگرمی او هستم؛ بلکه صفحهای زیبا از آموزش را در زندگی خودم رقم میزنم تا جایی که بهعنوان همسفر توان دارم درس بگیرم و خدمت کنم و بدانم که خدمت کردن برای من نیز نوعی دریافت و آموزش است.
نویسنده: همسفر زیبا رهجوی راهنما همسفر کتی (لژیون نهم)
رابط خبری: همسفر سحر رهجوی راهنما همسفر کتی (لژیون نهم)
ویرایش و ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر سپیده (لژیون اول) دبیر سایت
همسفران نمایندگی شمس
- تعداد بازدید از این مطلب :
358