English Version
This Site Is Available In English

مشارکت مکتوب همسفران

مشارکت مکتوب همسفران

همسفر نسرین (لژیون هشتم) 

من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق. کنگره۶۰ دارای آئین‌های خاص خودش می‌باشد و یکی از زیباترین آئین‌های آن، جشن همسفر است. برای اینکه یک مسافر در کنگره۶۰ به حال خوش و درمان اعتیاد خود برسد، به نیروهایی نیاز دارد.

یکی از عظیم‌ترین این نیروها حضور همسفر در کنار مسافر می‌باشد که او را همراهی کرده و در عبور از مسیر یخبندان با ۶۰ درجه زیر صفر در کنار او بوده و با وجود گرم خود، دل مسافر را قرص کرده است. این مسیر یخبندان با تمام فراز و نشیب‌های خاص خودش به پایان خواهد رسید.

مسافرانی که دارای همسفر می‌باشند نسبت به مسافرانی که همسفر ندارند، به مراتب سفر راحت‌تر و با آرامش‌تری را طی می‌کنند. جشن همسفر آئینی است که هر ساله در روز خاصی از شروع فصل زمستان در تمام شعبات کنگره۶۰ برگزار می‌گردد.

شاید تلاقی این جشن با شروع زمستان این باشد که طبق سخنان مهندس، هر چیزی الگویی در طبیعت دارد و می‌خواهد به مسافر یادآور شود همان‌طور که یقین داری پایان زمستان طبیعت، بهار است، بدان؛ شروع سفر تو در درمان اعتیاد همچون زمستانی سرد است که وجود همسفر در کنارت مانند گرمای هیزم لذت‌بخش است که تو را از یخ زدن در این سفر دور نگاه می‌دارد.

جشن همسفر می‌تواند یادآور عشق گمشده در سایه اعتیاد بین مسافر و همسفر، بخصوص همسفرانی که نقش همسر مسافر را دارند، باشد. لحظه‌ای که مسافر برای تشکر از همسفر خود در مقابل دیدگان جمعیت، هدیه‌ای را به او ارزانی می‌کند، فارغ از ارزش مالی هدیه.

بهترین هدیه برای همسفر این است که اکنون بدون حس خجالت از قضاوت دیگران در کنار مسافر خود تمام قد ایستاده و به وجودش می‌بالد. جشن همسفر نمادی از جان گرفتن دوباره عشق‌های پاک گمشده دنیای انسانی می‌باشد.

همسفر آذر (لژیون هشتم)

وقتی در جشن همسفر کنار مسافرم هستم، حس می‌کنم قلبم پر از امید و عشق است. حضورم در کنار او، همدلی و همراهی را معنا می‌بخشد. مسافر و همسفر مثل اضلاع یک مثلث‌اند؛ حمایت و اراده همسفر مسیر ترک را هموار می‌کند.

گاهی همسفر باید با غیرت و آگاهی نشان دهد که بین اعتیاد و زندگی، انتخابی باید کرد. حضور همزمان مسافر و همسفر در کنگره هماهنگی جسم و ذهن را ایجاد می‌کند. به‌ عنوان یک همسفر، دیدن پیشرفت مسافر و حرکت او به سوی رهایی، شادی و امید را در دل من می‌افزاید.

ترک اعتیاد ممکن است اما صبر، اراده و پشتکار می‌طلبد. جشن همسفر یادآوری می‌کند که عشق، حمایت و آگاهی، کلید رهایی است و ما را به هم نزدیک‌تر می‌کند. جشن همسفر را خدمت تمام همسفران دلسوز تبریک عرض می‌کنم.

همسفر پریناز (لژیون هشتم) 

در کنگره۶۰ ما چهار فصل و چهار جشن داریم و این هفته، جشن همسفر است. جلسات همسفران در ابتدا با نیت خاصی شکل نگرفت، بلکه برای حل یک مشکل ساده به وجود آمد. آن زمان که کنگره فقط در خیابان انقلاب بود، همراهان مسافران بیرون ساختمان جمع می‌شدند و مشکلاتی ایجاد می‌شد، برای نظم دادن، تصمیم گرفتیم جلسه‌ای جداگانه برای همسفران تشکیل دهیم.

جلسه‌ای دقیقاً با همان نظم مسافران؛ با نگهبان، استاد و دبیر. به مرور دیدیم این تصمیم ساده چه نتیجه زیبایی به همراه داشت. همسفران رشد کردند، آموزش دیدند و به رکن مهمی از درمان تبدیل شدند. در کنگره۶۰، بسیاری از اتفاقات بزرگ از دل حل یک مشکل کوچک به وجود آمده است، حتی درمان اعتیاد نیز با همین نگاه شکل گرفت؛ شناخت جسم، روان و جهان‌بینی.

امروز جشن همسفر، جشن آگاهی، صبر و همراهی است. به عنوان یک همسفر رها شده، حس می‌کنم دوباره نفس کشیدن و زندگی کردن را یاد گرفته‌ام. دیدن لبخند مسافر و همدلی همسفران، قلبم را پر از آرامش و شادی می‌کند. هر لحظه حضور در این جشن، یادآور قدرت عشق، امید و همراهی است که با رهایی به دست آورده‌ام. هفته همسفر را به همه همسفران تبریک عرض می‌کنم.

همسفر وحیده (لژیون هشتم) 

آنچه باور است محبت است و آنچه نیست، ظروف تهی است. انسان‌ها مسافرند و سفر آن‌ها از تولد تا مرگ ادامه دارد؛ در کنگره۶۰ این سفر از ظلمت به نور و از مواد مخدر به سلامتی و رهایی است. همسفر کسی است که با مصرف‌ کننده زندگی مشترک دارد یا ارتباط نزدیکی دارد و از مشکلات اعتیاد او تأثیر می‌گیرد.

در پاییز ۱۴۰۳ حال روحی خوبی نداشتم و دنیا برایم تاریک بود. مسافرم هر بار که به کنگره می آمد و من را با حال افسرده می‌دید ناراحت می‌شد و به من می‌گفت همسفران خانم هم به کنگره می‌آیند و من خجالت می‌کشیدم به کنگره بیایم، تا اینکه من را به جشن همسفر دعوت کردند و تصمیم گرفتم به کنگره بیایم. وقتی وارد کنگره شدیم، با استقبال گرم و آغوش دوستان روبه‌رو شدیم و این دل‌گرمی خاصی به من داد.

در زمان اعلام تازه واردین، با وجود ترس و خجالت خودم را معرفی کردم و مسافرم پاکتی به من داد. آن روز غم‌هایم را فراموش کردم و با تصمیم مشترک مسیر کنگره را ادامه دادیم. اکنون کنار هم در کنگره هستیم و خدا را شکر می‌کنم که به حال خوش رسیدیم.

همسفر مهین (لژیون هشتم) 

من به عنوان یک همسفر تازه وارد وقتی روز اول اومدم کنگره، هیچ درکی از مسیری که خدا جلوی راهم قرار داده بود نداشتم. ذهنم پر از نگرانی و ناراحتی بود اشکهای چشمام نگرش وسیع اطرافم را ازم گرفته بود، افکارم پر از لجبازی و یک دندگی بود ولی به مرور به کنگره وابسته شدم و بخشی از زندگیم شد.

نگرشم تغییر کرد و متوجه شدم که هر انسانی توی هر مسیری و موقعیتی که به شاید نیاز به کنگره پیدا میکنه برای خود شناسی، اصلاح افکار، پر کردن نقطه ضعف‌ها. من این وابستگی به کنگره را دوس دارم چون نگرشم به اطرفم بهتر شده است.

آرامشی که از کنگره می‌گیرم در هیچ کجا نمی‌گیرم. امروز دخترم بهونه گرفت که مامان من امتحان دارم برای چی میخوای بری کنگره، گفتم؛ تو بچه منی نمی‌توانم بیخیالت بشوم اما نسبت به کنگره هم همینقدر مسئولم و نمی‌توانم بیخیالش بشم و وسط راه نروم باید تا آخرش بروم.

بودن توی این مسیر و به فال نیک می‌گیرم و خوشحالم از خداوند سپاسگزارم که من را مسیری که بهش احتیاج داشتم قرارداد. جشن همسفر را به تمام همسفران تبریک می‌گویم انشاالله به آرامشی که مد نظرشون هست برسند.

رابط خبری: همسفر نسرین رهجوی راهنما همسفر فرشته (لژیون هشتم)
ویرایش و ارسال: همسفر فرنوش رهجوی راهنما همسفر مهین (لژیون ششم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی حکیم هیدجی 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .