English Version
This Site Is Available In English

جایگاه ارزشمند همسفر در کنگره

جایگاه ارزشمند همسفر در کنگره

سیزدهمین جلسه از دوره بیست و‌ یکم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی تخت‌جمشید شیراز با استادی راهنما همسفر آمنه، نگهبانی همسفر لادن و دبیری همسفر زهرا با دستور جلسه «هفته‌ همسفر: نقش همسفران خانم و آقا در درمان اعتیاد مسافران» در روز دوشنبه ۸ آذر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
خدا را شاکر و سپاسگزارم که اجازه و اذن ورود و خدمت در کنگره را به من داد؛ همچنین از نگهبان جلسه، گروه ایجنت و مرزبانان عزیز تشکر می‌کنم که این فرصت را در اختیارم قرار دادند تا امروز خدمت کنم و آموزش بگیرم. جا دارد تبریک جانانه خدمت همه همسفران عزیز و گران‌قدر کنگره۶۰ بگویم. این هفته، هفته شما است؛ امیدوارم هفته‌ای سر شار از آموزش‌های معنوی و مادی داشته باشید، ان‌شاءالله جشن روز پنج‌شنبه جشنی زیبا، قشنگ و پر از مهر برای همه ما باشد.

من معتقدم هر هدیه‌ای که مسافران تقدیم کنند، نمی‌تواند جبران این همه از خودگذشتگی‌ و فداکاری همسفران باشد؛ زیرا تنها از نظر معنوی جبران‌پذیر است و از نظر مادی هیچ چیز جای آن را نمی‌گیرد. دوست دارم که در مورد جایگاه ارزشمند همسفران صحبت کنم تا قدر خود را بهتر بدانیم و درک کنیم که در چه جایگاهی هستیم. امیدوارم که بتوانم حق مطلب را ادا کنم. اول یک مثال می‌زنم که مطلب را برای ما ملموس‌تر کند. هنگامی‌که فردی با شخصی دیگر به سفر می‌رود با همسفری همراه می‌شود که لذت سفر را برایش بیشتر می‌کند و نقش مهمی را بازی می‌کند که چه کسی باشد، ما با هر کسی همسفر نمی‌شویم.

در یک سفر چند روزه تلاش می‌کنیم همسفری را انتخاب کنیم که از نظر رفتار، صبوری و هماهنگی، هم‌جهت با ما باشد؛ از لحاظ اقتصادی این‌قدر خوب باشد که آن سفر به من خوش بگذرد که اگر تنهایی می‌رفتم این‌قدر به من خوش نمی‌گذشت حالا این همسفر می‌تواند خیلی خوب باشد یا همسفری اینقدر بد باشد که وسط راه بخواهم جدا بشوم و بگویم که چنین همسفری نخواستم.

حالا همسفر کنگره ۶۰ یعنی چه؟ همسفر یعنی بال پرواز، کسی که می‌آید به مسافر کمک کند و می‌شود بال پروازش و پرنده زمانی که می‌خواهد پر بزند این دو تا پرهایش به هم چسبیده شده است، یکی می‌شوند و آن پر کمک می‌کند که پرنده پرواز کند و هر دو  با هم اوج بگیرند. آن یکی شدن و به هم کمک کردن به مسافر و خودت برای اوج گرفتن است. در کنگره جایگاه خیلی ارزشمندی را برای همسفر قائل شده‌اند؛ این هفته دستور جلسه سالیانه مربوط به همسفران از جشن‌های خیلی بزرگ در سال است که جایگاه همسفر خیلی والا است که شاید ما قدر خودمان را ندانیم؛ ولی کنگره خوب قدر ما را می‌داند که همسفر با زندگیش چه می‌کند.

زمانی که فرد تازه‌واردی و از جمله خود من  وارد کنگره می‌شویم، یک عالم اضطراب، نگرانی و پریشانی روبه‌رو است و با خود می‌گوید: خدایا می‌شود درست بشود یا مثل جاهای دیگر است این‌قدر رنجش، کینه و استرس همراه خودم از مسافرم دارم. زمانی که وارد می‌شوم خبر ندارم که چقدر حالم بد است و این‌جا همراهی با مسافرت کنی، گفتم بگذار که نگوید که این‌جا نیامدی اگر ببینم خوب نشد بروم دیگر یک منتی روی سرش بگذارم. وقتی آمدم سر جلسه تازه‌واردین نشستم گفتند: عزیزم شما خیلی حالتان خراب‌تر، تخریب و آسیبت خیلی بیشتر از مسافرتان است.

تخریب خیلی بیشتر از مصرف‌ کننده است، چرا؟ چون مصرف‌ کننده دو کار بیشتر نمی‌کند یا خمار و یا نشئه است. در نشئگی آن‌قدر انرژیش بالا بوده که درد و رنج تو را نمی‌فهمیده و یا خمار بوده که چشمش، قلبش و یا تمام حس‌هایش بسته بوده است که فقط مجبور بوده دنبال موادش بگردد، باز هم این‌جا بار تمام مسئولیت‌ها گردن تو بوده است؛ پس تو تخریب و آسیب بسیاری دیدی. آن‌جا بود که انگار فرو ریختم، زمانی که این جمله را شنیدم گفتم: چقدر حرفش درست است، راست می‌گوید. یک زمان‌هایی احساس می‌کردم که شانه‌هایم از بار مسئولیت به زمین می‌خواهد برسد و این زمان مصرف مسافرم بود که تمام بار مسئولیت به دوشم بود.

کنگره۶۰ می‌گوید: بیا کمکت می‌کنم که حالت خوب بشود و با خودت به صلح برسی و آرام بشوی، واقعاً کنگره می‌خواهد فرد از دامان تاریکی رها بشود و به روشنایی برسد و یک جمله قشنگی که به من گفتند: این بود که فرد مصرف‌کننده جسمش بیمار است و اگر بارها و بارها برگشت کرد و اگر هزار راه را رفته و برگشت داشته است، دست خودش نبوده است؛ بلکه بدن و جسمش، بیمار بوده، در کنگره می‌گویند. همان روز انگار آبی که روی آتش وجود من بود که کمی آرام شدم و گفتم راست می‌گویند هميشه چه قضاوت‌هایی‌ مسافرها را می‌کردیم و می‌گفتیم این آدم‌های بی‌ارزش، بی‌اراده و ضعیف هستند که برایشان هیچ چیزی مهم نیست؛ ولی آن روز فهمیدم که دست خودش نبوده است.

استاد امین در سی‌دی نقش همسفر بیان می‌کنند: «نیروهای منفی به سراغ انسان‌هایی می‌رود که چیزی برای باختن در قمار تاریکی داشته باشند.» بدین معنا که مسافر من نیز چیزی برای باختن داشته است که موجب جلب نیروهای منفی شده است. معمولاً نیروهای منفی بر افراد قدرتمند، بااستعداد و توانمند اثر می‌گذارند؛ بر آن‌ها می‌چسبند و از انرژی و توانشان تغذیه می‌کنند؛ بنابراین، ورود مسافران ما به این میدان تاریکی، نشانه‌ وجود ارزش و ظرفیت درونی در آنان است.

در این‌جاست که نگاه ما نیز دگرگون می‌شود و قضاوتی که پیش‌تر نسبت به مسافر داشتیم، جای خود را به درک و همدلی می‌دهد. همه‌ آموزش‌هایی که در کنگره دریافت می‌کنیم، همانند آبی زلال است که بر آتش وجودمان ریخته می‌شود تا آرام و روشن شویم. کنگره به ما می‌گوید: «بیا تا یاریت کنیم؛ هم برای آرامش خویش و هم برای یاری‌رساندن به مسافرت.» اگر من به کنگره نمی‌آمدم، هرگز معنی واقعی اعتیاد و مصرف‌کننده را درک نمی‌کردم. با دیدگاه سابق، اگر پیش می‌رفتم، مسافر در مسیر شناخت و آگاهی تعالی می‌یافت؛ اما من در همان سطح پیشین باقی می‌ماندم و این ناهماهنگی، موجب تعارض و کشمکش مجدد می‌شد. کنگره به ما آموخت که با یکدیگر حرکت کنیم و گام‌به‌گام همسفر باشیم.

از سوی دیگر، بدن و ذهن مسافر آرام می‌شود؛ همانند انسانی که در سرمای ۶۰ درجه زیر صفر تمام حس‌هایش یخ زده است. اگر چیزی را نمی‌بیند یا درک نمی‌کند، حقیقتاً اختیارش نیست. کم‌کم یخ‌ها ذوب می‌شوند، درونش گرم می‌گردد و جان تازه می‌گیرد. در این مسیر، من نیز آرام می‌شوم، آتش درونم فروکش می‌کند و به سکون و روشنایی می‌رسم. آنگاه مسافرم رها می‌شود، اوج می‌گیرد و پرواز می‌کند. به تازه‌واردین همواره می‌گویم: در جلسات آغازین، اجازه دهید مسافران شما جبران کنند؛ آنان سال‌ها در خواب و غفلت بوده‌اند و احساسات و عواطفشان یخ زده است.

شما که سالیان متمادی، ۱۰، ۲۰ یا حتی ۳۰ سال همراهشان بوده‌اید، این چند ماه درمان را زیاد مپندارید، زمان به‌سرعت می‌گذرد. بگذارید آنان جبران کنند همه‌ نبودن‌ها و کمبودهای عاطفی را، به گفته‌ استاد امین، محبت و عاطفه همانند قرصی ویتامینی است که باید در گذر زمان به ما رسیده باشد؛ اما در دوران مصرف، هرگز نرسیده است؛ زیرا در آن دوران، احساس و عاطفه‌ای وجود نداشت. بیائیم تا هم خود را التیام بخشیم و هم دست یاری به سوی مسافرانمان دراز کنیم تا هر دو، حال خوش را تجربه نماییم.

استاد امین می‌فرمایند: «نقش شما آن‌قدر مهم است که می‌توانید مسافری را از لبه‌ پرتگاه نجات دهید یا او را به درون دره فرو افکنید.» از این‌رو نقش ما بسیار اساسی و تأثیرگذار است؛ باید به یاد داشته باشیم که هر روز در نقشی هستیم؛ جایی نقش مادر، جایی خواهر یا دختر و گاه در محیط کار نقش معلم یا پرستار، هر روز نقشی را ایفا می‌کنیم، بدون آن‌که بدانیم. در این‌جا، نقش ما همسفر است؛ پس باید بکوشیم این نقش را به بهترین شکل ممکن ایفا کنیم. در کنگره به ما می‌آموزند که «نقش همسفر» چیست و چگونه باید آن را به‌درستی بازی کنیم؟

از زمانی که قدم در کنگره می‌گذاریم، لازم است نگاه و تمرکز خود را از روی مسافر برداریم. نباید بی‌وقفه به کنجکاوی در رفتار و عملکرد او بپردازیم. مسافر، راهنما دارد و راهنما هوشیارانه مراقب اوست که چگونه سفر می‌کند؛ درست یا نادرست. اکنون وقت آن است که به خویشتن بازگردیم؛ زیرا این ما هستیم که بیش از هر چیز به آرامش نیاز داریم. هنگامی که خود آرام شویم، هم می‌توانیم به مسافر کمک کنیم و هم خود را بازسازی نماییم. نقش همسفر نقشی بسیار ارزشمند و مقدس است؛ بیائیم آن را جدی بگیریم.

در پیام سفر دوم چنین آمده است: «همسفر، تو بر مرکبی نشسته‌ای که گرچه دیر به مقصد می‌رسی؛ اما سالم و کامیاب خواهی رسید و بدان، چون این سفر به پایان رسد، پاداشی نیکو در انتظارت خواهد بود و آن بند عشقی است که میان تو و قدرت مطلق الله برقرار می‌گردد.» در این پیام، خداوند می‌فرماید: «پاداش تو را من خود خواهم داد.» آن پاداش، پیوند عشقی است که میان انسان و پروردگارش برقرار می‌شود. خداوند می‌بیند که چگونه از خویش می‌گذری و برای حیات انسانی دیگر تلاش می‌کنی. چه کار عظیم و مقدسی است که دست یاری به سوی انسانی در تاریکی می‌گشایی.

در پایان پیام سفر دوم آمده است: «از ادامه باز نایست و بدان که همسفران در آن مکانِ لامکان تو را یاری خواهند داد.» یقیناً این سخن خبر از یاری‌های نادیدنی و حمایتی آسمانی دارد که آن‌جا هم عده‌ای به شما کمک می‌کنند و می‌دانند که چه کار بزرگی را انجام می‌دهید؛ اما در روز پنج‌شنبه جشن داریم فقط یک چیز را به شما می‌گویم که شما پاداشتان را در جای دیگری دارید ممکن است که مسافر من هدیه‌ای که باب دلم است و به من ندهد؛ ولی بدانید آن کسی که پاداش تو را می‌دهد می‌بیند و در جای خودش پاداش تو را می‌دهد، مقایسه نکنید و شرایط مسافرتان را هم در نظر بگیرید، ان‌شاءالله که برای همگی ما پربار و خوب باشد و سفری را که شروع کردیم چه سفر اول و چه سفر دوم به آن چیزی که می‌خواهیم برسیم و آرامشی که برای خودمان و فرزندانمان می‌خواهیم را به آن آرامش برسیم.

رهایی همسفر نازیلا رهجوی راهنما همسفر مریم

رهایی همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر مریم

رهایی مهین رهجوی راهنما همسفر مریم

مرزبانان کشیک: همسفر زهرا و مسافر اسفندیار
عکاس: همسفر فرشته رهجوی راهنما همسفر میترا (لژیون اول)
تایپیست: همسفر خدیجه رهجوی راهنما همسفر مهسا (لژیون نهم)
ویرایش: همسفر آی‌سودا دبیر سایت
ارسال: همسفر رخساره نگهبان سایت
همسفران نمایندگی تخت‌جمشید شیراز

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .