در روز همسفر وارد کنگره شدم

همسفر پروین از نمایندگی رودکی در دلنوشته خود در باب دستور جلسه «هفته همسفر: نقش همسفران خانم و آقا در درمان اعتیاد مسافران» چنین نوشت:

من چهارمین جشن همسفران است که امسال در کنگره۶۰ هستم، چقدر زود گذشت سخت بود، ولی شیرین بود. هنوز خیلی مانده که از آموزش‌های کنگره بهره‌مند شوم، خودم خیلی تنبلی می‌کنم، در شعبه حاضر نمی‌شوم قبل از اینکه من وارد کنگره شوم این‌قدر حالم خراب بود قبلش هیچ راهی برای نجات اعتیاد مسافرم نداشتیم، من به هر کسی که رو انداختم و کمک خواستم هیچ کسی کمکمان نکرد، تنها و بی‌کس شدیم مجبور شدیم خانه را اجاره دادیم و رفتیم به مکانی دیگر.
هر روز و شب دعا می‌کردم خدا راهی به ما نشان بدهد تا از این اعتیاد راحت شویم تا اینکه با خانمی آشنا شدم که کنگره‌ای بود و پیام کنگره را طوری رساند که من در جا گفتم من میتوانم در این کلاس شرکت کنم؟ شما چه خوب حرف می‌زنید! گفتند: باید مصرف کننده داشته باشید. من که تا پیش از آن به کسی نگفته بودم که همسرم مصرف کننده است زود گفتم من همسرم مصرف کننده است شماره‌اش را گرفتم رفتم شعبه بعد از یک جلسه که اصلا فکر نمی‌کردم مسافرم قبول کند با یک بار گفتن آمد روزی که به شعبه آمدیم جشن همسفران بود؛ اما اون روز خیلی انرژی خوب گرفتیم و باعث شد که مستدام باشیم و بعد از ده ماه به رهایی رسیدیم و الان دو سال است که آزاد و رها هستیم، اول خدا را خیلی شکر می‌کنم بعد از آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر می‌کنم و بعد از آن خانم عزیزی که راه کنگره را به ما نشان دادند.

ویرایش، تنظیم و ارسال مطلب: نگهبان سایت همسفر نگین